۱۳۸۸ تیر ۲۷, شنبه

مشاهدات تکان ‌دهنده : iranpressnews.com

مشاهدات تکان ‌دهنده‌ یک پزشک از شنبه‌ خونین

سایت موج آزادی: یکی از پزشکان شجاع تهرانی که ترجیح داده خود را «پزشک گمنام» معرفی کند، گزارشی را به دست ما رسانده که حاوی اطلاعات تکان‌دهنده‌ای درباره فجایع صورت گرفته در روز شنبه سی‌ام خرداد ماه است. اگرچه بررسی و ارزیابی صحت جزئیات این گزارش در شرایط امنیتی فعلی ممکن نیست، ولی در مجموع با توجه به همخوانی کلیات این گزارش با شواهد دیگر، می‌توان به آن اعتماد کرد.

متن ارسالی را به طور کامل و بدون هیچ جرح و تعدیلی، و تنها با اندکی تغییر برای پیراستگی و ویراستگی متن، به خوانندگان «موج سبز آزادی» ارائه می‌کنیم.

---------------------------------------

من پزشکی هستم که خوشبختانه یا متأسفانه شاهد عینی فجایع تکان‌دهنده و وحشتناک شنبه‌ی خونین 30 خرداد از نزدیک بوده‌ام.

تاکنون به دلایل مختلف نخواسته‌ام یا نتوانسته‌ام گوشه‌ای از حقیقت فجایعی را که به چشم خود دیده‌ام، نقل کنم. ولی اینک تصمیم گرفته‌ام، ولو به هر قیمت، پس از گذشت چند هفته، گوشه‌ای از فجایع تلخی را که خود شاهد آن بوده‌ام، برای همه‌ی هموطنانی که زخم آن روز بر روحشان جاری است، حکایت کنم. باشد که گفتن حقیقت از بار فشاری که این روزها بر من وارد شده، بکاهد و نیز ادای دینی باشد بر آن مظلومان حق‌خواهی که در آخرین لحظات حیات دنیوی آنان، اینجانب تک و تنها بر بالینشان بوده ام و در حالی که چشمانم در نگاهشان گره خورده بود، جان به جان‌آفرین تسلیم کردند. باشد که در تاریخ این دیار مظلوم ثبت گردد، و اگر فرصتی بود و عمری، همه را با ذکر جزئیات در دفتری گرد خواهم آورد تا آیندگان بخوانند و عبرت بگیرند. ولی هم‌اینک در این فرصت به همین مقدار یادآوری آن روز خونین بسنده می‌کنم.

من هم مانند بسیاری از شما شاهد جنایات فجیع و جاهلانه برادران بسیجی بوده‌ام. من یک پزشک هستم و شخصا از داخل آمبولانس شاهد بودم که در مقابل ایستگاه متروی نواب، از پشت‌بام مسجد لولاگر چند نفر بسیجی با اسلحه کلاشینکف و ژ3 بصورت مستقیم به مردم تیراندازی می‌کردند و خود شخصا دیدم مغز پسری جوان را که روی سکوهای سیاه‌رنگ مقابل مترو پخش شده بود. آیا باز هم از جنایات بسیجیان بگویم؟

من خود شخصا از داخل بیمارستان امام خمینی و از پشت نرده‌ها دیدم که - در حالی که در همه‌جای دنیا گلوله‌های گاز اشک‌آور هوایی یا منحنی زده می‌شود - در اینجا در میدان توحید و در فاصله چند متری من، جوانی در اثر اصابت مستقیم و هدف‌گیری شده‌ی گلوله بزرگ و داغ گاز اشک‌آور و اصابت آن به گردنش، خون از گلویش فواره زد و درجا بر روی زمین افتاد و کشته شد.

من خود در خیابان جمالزاده از داخل یک آمبولانس شاهد بودم که بسیجی‌های موتورسوار چگونه با زنجیرهایی که در دست داشتند، از پشت بر کمر پسران و دختران می‌زدند، و دیدم که چگونه دختری پس از ضربه‌ی شدید و وحشیانه‌ی زنجیر یک بسیجی موتورسوار بر کمرش، از شدت درد ناله‌ای سر داد و با صورت بر روی آسفالت افتاد.

من شخصا شاهد بودم که در تقاطع خیابان کارگر شمالی و بلوار کشاورز، مقابل کیوسک نیروی انتظامی، ون‌های سفیدرنگ سپاه با پلاک شخصی توقف می‌کردند و دستگیرشدگان را یک به یک بی‌هیچ دلیلی از آنها پایین می‌آوردند و در اختیار 50 نفر بسیجی که در آنجا تونل وحشت! تشکیل داده بودند، می‌گذاشتند تا از تونل باتوم، چماق، زنجیر و فحش‌های برادران عبور کند، و سپس پیکر خون‌آلود و نیمه‌جان وی را دوباره به داخل ماشین می‌انداختند و سپس نفر بعدی... و فردا که از آنجا عبور می‌کردم، هنوز سنگفرش آنجا خون‌آلود بود.

من خود یک بسیجی را دیدم که لابد به علت خوردن موتورش به مردم! مجروح شده بود و او را به بیمارستان آورده بودند. وقتی به چفیه‌ی دور کمر وی دقت کردم، متوجه شدم که در زیر این چفیه یک قمه‌ی بزرگ پنهان شده است! خدایا چه می‌بینم، چفیه و قمه؟! قمه و بسیجی؟! و وقتی از او پرسیدم بچه‌ی کجایی، گفت که ما از طرف سپاه شهرری (سپاه جنوب تهران) اعزام شده‌ایم! خدایا اعزام برای کدام نبرد و مقابله با چه کسی؟!

شاید هیچ کس دیگر نداند که کشتگان این روز و یا شهدای خونین‌بدن این روز خدا، نه [آن‌طور که فرمانده‌ی نیروی انتظامی گفته است] 20 نفر، بلکه حداقل چندین برابر این تعداد بوده‌اند. به گونه‌ای که فقط در بیمارستان امام خمینی 22 نفر از مجروحین ورودی در 24 ساعت اولیه به سردخانه منتقل شدند؛ یا در بیمارستان رسول اکرم (ستارخان) 16 نفر از جمله دو کودک 4 و 9 ساله! (می‌توانید صحتش را از دانشجویان پزشکی این بیمارستان سؤال کنید) و یا در بیمارستان شریعتی 9 نفر. این در حالی است که حداقل نیمی از کشته‌ها و مجروحین به بیمارستان بقیة‌الله سپاه و ولیعصر ناجا منتقل شده‌اند.

و دست آخر اینکه بنابر اطلاع یک دوست معتبر در پزشکی قانونی، تا این زمان، حداقل 140 نفر در شنبه خونین 30 خرداد تاوان آزادی‌خواهی خود و ملت خود را پس داده‌اند. تازه این در شرایطی است که بسیاری از آنها روزهای بعد به خیل شهدا پیوستند؛ از جمله زن جوان باردار سه ماهه‌ای که باتوم برقی آن‌چنان با شدت بر سرش خورده بود که دچار ضربه مغزی شده بود و پس از یک هفته در کما بودن، در نهایت به همراه جنین خود به حق پیوست. ظاهرا ضارب بسیجی وی از روی موتور، به جای فرد دیگری، وی را مضروب ساخته بود، و تازه بعضی از مردم فکر می‌کنند که کشته‌شدگان فقط ندا و چند نفری هستند که از پشت دوربین‌ها دیده شده‌اند و جنایت‌ها فقط همان‌ها بوده است که در صفحه‌های تلویزیون‌ها و اینترنت دیده‌اند!

هرگز، هرگز! جنایات آن چند هزار متأسفانه برادر غافل بسیجی که از روز جمعه از شهرستان‌های مختلف با اتوبوس به تهران آمده بودند و پس از تحریک احساسی و بی‌منطق در نماز جمعه، آن‌چنان شدند که در روز شنبه آن‌گونه با خواهران و برادران خود رفتار کردند. نکته جالب اینکه گروهی از مضروبین، خود بسیجی‌هایی بودند که تنها جرمشان برای باتوم خوردن از گروهی دیگر از بسیج، داشتن چفیه و دستار سبزشان بوده است! و هرگز از یاد نمی‌برم صحنه‌ای که یکی از همین بسیجی‌های سبز در روی تخت اورژانس، کارت بسیجی فعال خود را درآورد و در برابر دیدگان ما و دیگران پاره پاره کرد و بر بسیجی بودن خود لعنت فرستاد!

آری، این است عاقبت حکمرانی جهالت و بی‌خردی و تعصب کور بر یک مملکت: برادر علیه برادر، بسیجی علیه ملت، بسیجی علیه بسیجی! و هرگز و تا آخر عمر از یاد نمی‌برم آن لحظه‌ای را که در نیمه‌های شب بر سر بالین جوان خوش‌سیمایی که محاسن کوتاهی داشت و دستبند سبز به دست گره زده بود و در اثر شلیک مستقیم گلوله، کبد و طحالش از بین رفته بود و در حالی که بر روی یک برانکارد در محوطه اورژانس بیمارستان امام قرار گرفته بود (چون نه تختی وجود داشت و نه حتی فضایی خالی) و قبل از آنکه من و دوست دیگری CPR (احیاء) بی‌حاصلی برای او انجام دادیم، در آخرین لحظات با لبخند و در حالی که به نقطه‌ای خیره شده بود، آرام سه بار گفت : یا حسین، یا حسین، یا حسین ... و سپس جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.

عمق جنایتی که من دیدم، آن‌قدر فجیع بوده که هیچ‌گاه به ذهن شما نیز خطور نخواهد کرد، و اینکه چگونه تعدادی از دستگیرشدگان را آن‌چنان در زیر شکنجه مورد مهرورزی قرار داده بودند که دو روز بعد جنازه‌ی آنها را به سردخانه بیمارستان امام آوردند و از آنجا به پزشکی قانونی و از آنجا به سردخانه‌ی میوه و تره‌بار جنوب تهران! و هرگز هیچ‌کس جز ما عمق این فاجعه را نفهمیده است و نخواهد فهمید، چرا که هرگز آنها را به سردخانه متروک میدان بهمن تهران و یکی دو سردخانه دیگر در همان حوالی راه نخواهند داد ...


پزشک گمنام
تهران 25 تیرماه 88

سقوط کم نظیر : iranpressnews.com

چگونگی سقوط هواپیمای کاسپین شگفت انگیز است

خبرگزاری مهر: یکی از خلبانان شرکت هواپیمایی کاسپین پس از مشاهده محل سقوط هواپیمای پرواز 7908 گفت: تاکنون در هیچ سانحه هوایی مسافران و هواپیما اینگونه متلاشی نشده بودند و این حادثه بسیار نادر و کم نظیر است.

خلبان پرویز الماسی که به منظور شرکت در مراسم یادبود درگذشتگان سانحه اخیر و بویژه ابراز همدردی با خانواده کادر پروازی به محل سقوط هواپیما آمده بود ، درحالی که بشدت از دیدن محل سقوط متاثر شده بود در گفتگو با خبرنگار مهر در قزوین گفت: بیش از 35 سال سابقه پرواز با هواپیماهای مختلف را دارم و چندین سانحه هوایی را از نزدیک و از طریق فیلم دیده ام ، اما با جرات باید بگویم از دیدن این صحنه ها شگفت زده شدم و باور نکردم که این هواپیما بعد از سقوط اینگونه متلاشی شده باشد.

الماسی افزود: خلبان و کادر پروازی این هواپیما از بهترین خلبانان کشور و شرکت کاسپین بودند و نه تنها اشتباه خلبان شاید غیر ممکن باشد بلکه حتی با توجه به نوع حادثه به نظر می رسد داشتن نقص فنی در هواپیما نیز بعید باشد.

وی در بیان استدلال این گفته خود تصریح کرد: این هواپیما حدود 28 هزار و 600 پا ارتفاع داشته که این ارتفاع برای یک خلبان فرصت بسیار زیادی تلقی می شود تا تصمیم بگیرد و حداقل اطلاعاتی را به مرکز کنترل منتقل کند ، اما شواهد نشان می دهد در چند دقیقه قبل از سقوط هیچ تماس و یا ابراز نگرانی از سانحه یا مشکلی در هواپیما گزارش نشده و در حدود دو دقیقه قبل از سقوط همه ارتباطات خلبان با خارج از کابین قطع بوده است.

خلبان الماسی یادآور شد: با سابقه 12 هزار ساعت پرواز باید بگویم هرچند نقص فنی در هواپیما مسئله ای عادی تلقی می شود اما گزارشها بیانگر آن است که از وقتی هواپیما گردش به چپ کرده و در حال سقوط بوده یک دقیقه و 18 ثانیه طول کشیده تا به زمین برخورد کند که در این زمان هم هیچ اطلاعاتی منتقل نشده است که این جای تامل و بررسی دارد.

وی به مهر گفت: حتی از کمک خلبان و مهندسان پرواز هم اطلاعاتی منتقل نشده و معلوم نیست در کابین چه اتفاقی افتاده که همه مستاصل بوده اند و کاری برای ارتباط نکرده اند. شاید بتوان حدس زد یک حادثه غیر طبیعی و یا مورد دیگری که کنترل مجموعه خلبان و کادر پرواز را مختل کرده منجر به این سقوط در کمترین زمان شده است.

شادی صدر : روزآنلاین

گزارش

شنبه ۲۷ تير ۱۳۸۸
گفت وگو با همسر شادی صدر پس از دستگیری؛

این شیوه ها قرون وسطایی است

شادی صدر، روزنامه نگار، حقوقدان و فعال حقوق زنان دیروز درحالیکه در خیابان کریمخان قصد رفتن به نماز جمعه را داشت، توسط نیروهای لباس شخصی دستگیر شد. ماموران برای دستگیری این وکیل و فعال سرشناس دست به خشونت و اعمال زور زدند. برخوردی که با اعتراض شدید خانواده صدر مواجه شد و همسر وی در گفتگو با روز آن را شیوه ای قرون وسطایی توصیف کرد.

حسین نیلچیان، همسر شادی صدربا ابراز بی اطلاعی از دلیل یا دلایل بازداشت این روزنامه نگار به روز گفت: شادی از هیچ کاندیدایی حمایت نمی کرد و در ستاد هیچ کاندیدایی فعالیت انتخاباتی نداشت و نمیدانم به چه دلیل او را بازداشت کرده اند.

وی با بیان اینکه شادی را شناسایی و از پشت او را به اسم صدا کرده بودند، افزود: در محلی که شادی را بازداشت کرده اند هیچ گونه درگیری نبوده و این نشان میدهد که از قبل تصمیم به بازداشت او داشته اند؛ گویا در پازلی که این روزها در حال تکمیل آن هستند قسمتی نیز برای شادی کنار گذاشته بودند.

آقای نیلچیان با انتقاد شدید از نحوه بازداشت همسرش گفت: شادی یک آدم شناسنامه دار است که خانه و محل کار مشخصی دارد و می توانستند یا او را احضار کنند و یا در خانه و محل کارش او را بازداشت کنند نه اینکه با آن وضعیت اسف بار و با ایجاد رعب و وحشت در خیابان او را بربایند.

وی با بیان اینکه این نوع برخوردها،قرون وسطایی است تصریح کرد: وقتی پلیس این گونه آدم ربایی می کند ما به چه کسی باید پناه ببریم ؟ به قولی وقتی دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟

آقای نیلچیان همچنین خبر از تماس تلفنی شادی دو ساعت پس از بازداشت با خانواده اش داد و گفت: شادی تماس گرفت و گفت که آقایان پین کد موبایلش را میخواهند. از او پرسیدم: کجا هستی؟ جواب داد که نمیداند.

شادی صدر در پاسخ به همسرش که برای پیگیری به کجا باید برود گفته است جایی که قبلا می رفتی. احتمالا اشاره این حقوقدان به زندان اوین بوده که پیش از این نیز در آنجا زندانی شده بود.

همسر این وکیل دادگستری با بیان اینکه روز شنبه شادی دادگاه مهمی دارد گفت: امروزدادگاه یکی از موکلین شادی که محکوم به اعدام است برگزار خواهد شد و شادی بایددر این جلسه دادگاه حضور می یافت؛ با این اتفاقی که افتاده ما نگران موکل او نیز هستیم و نمیدانیم چه خواهد شد.

تفتیش منزل شادی صدر

دیروز ساعاتی پس از دستگیری خانم شادی صدر، ماموران امنیتی با حضور در منزل وی، به تفتیش خانه اش پرداختند. همسر او در این مورد به روز گفت: حکمی نشان داده و گفتند که از پلیس امنیت تهران هستند و کل خانه را تفتیش کردند.

به گفته وی تمام وسایل و دست نوشته های شادی و کیس های کامپیوتر اوو همسرش همراه با کیس دختر شادی و وسایل عکاسی آقای نیلچیان از سوی ماموران ضبط و برده شده است. آقای نیلچیان می گوید ماموران به او گفته اند که چرا جلوی زنت را نمی گیری و میگذاری که به تجمعات برود. او نیز در پاسخ گفته که همسر من کار خلافی نمی کند.

وی با بیان اینکه فردا به اتفاق وکیل شادی برای پیگیری وضعیت او می رویم، تاکید کرد: هیچ اطلاعی نداریم که شادی را چه کسانی و به چه دلیل بازداشت و کجا منتقل کرده اند .موقع بازداشت هم هیچ حکمی ارائه نداده اند.

شادی صدر که به همراه تعدادی از اعضای گروه میدان زنان به صورت پیاده در خیابان کریم خان در حال رفتن به نماز جمعه بود، با حمله نیروهای لباس شخصی مواجه شد. آنهااو را به زور سوار یک ماشین پژو كردند.بر اساس گزارش سایت میدان زنان، دوستان حاضر در محل می گویند سعی کرده اند او را از دست نیروهای لباس شخصی که هیچ حکم و حتا توضیحی ندادند که از طرف چه ارگانی هستند و خانم صدررا به کجا می برند نجات دهند. اما آنها با خشونت هر چه تمام چنان او را کشیده اند که مانتو و روسری اش افتاد. دو نفر دیگر از لباس شخصی ها هم كه يكي از آنها باتوم فنري داشت، شادي را با خشونت تمام گرفتند و زدند و او همچنان مقاومت مي كرد و به زور او را سوار ماشین پژو کردند و رفتند.

واکنش عفو بین الملل

سازمان عفو بین الملل با انتشار بیانیه ای بازداشت شادی صدر را غیر قانونی خواند و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط او شد. مالکوم اسمارت، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقای عفو بین الملل، گفته است:این یک بازداشت غیرقانونی، خودسرانه و خشونت آمیز است که در آن مقامات هیچ گونه کارت شناسایی یا توضیحی برای این عمل خود ارائه نکردند.

اسمارت این بازداشت را تازه ترین نمونه از مجموعه بازداشتهای ایرانیان برجسته بعد از انتخابات ریاست جمهوری بیست و دوم خرداد دانسته است.

شادی صدر حقوقدان، فعال حقوق زنان و بنیانگذار موسسه راهی و سردبیر سایت زنان ایران و عضو هیات تحریریه سایت میدان زنان است. این روزنامه نگار از اعضای فعال کمپین قانون بدون سنگسار است که تا کنون موفق شده زنان بسیاری را از پای چوبه دار یا خطر سنگسار برهاند.

هاشمی کنار جنبش سبز : روزآنلاین

شنبه ۲۷ تير ۱۳۸۸
نماز گزاران:رای،پرچم و دین خود را پس خواهیم گرفت

هاشمی کنار جنبش سبز

نماز جمعه دیروز تهران در همصدایی هاشمی رفسنجانی،امام جمعه و صدها هزار نماز گزارجنبش سبز،به بلندگویی تبدیل شد که برای اولین بار در 30 سال گذشته،شعارهایش در نقطه مقابل شعارهای رسمی قرار داشت.نماز گزاری این اتفاق را چنین خلاصه کرده است:"هر چه وزیر شعار گفت،ما برعکسش را گفتیم."

چنین بود که وقتی «وزیر شعار» گفت:خونی که در رگ ماست،هدیه به رهبر ماست؛ شماربی شمار سبزها فریاد زدند:خونی که در رگ ماست،هدیه به«ملت» ماست.همچنین هر چه وی کوشید شعارهای مرگ را به سمت انگلستان وآمریکا ببرد،به نتیجه نرسید و مردم در برابر فریاد زدند:مرگ بر روسیه.

نماز جمعه تاریخی دیروز تهران که حتی به نوشته خبرگزاری مهر، وابسته به جناح راست،«با توجه به سابقه موجود در حافظه تاریخی برگزاری نماز جمعه دانشگاه تهران، یکی از پرشمارترین نمازهای جمعه »بود،به امامت حجت السلام هاشمی رفسنجانی در شرایطی برگزار شد که پیش از آن تریبون های جناح حامی کودتا،وی را از حمایت از جنبش سبز برحذر داشته و حتی او را تهدید کرده بودند. محمود احمدی نژاد،چهره برگزیده کودتا نیز به بهانه تشکیل جلسه هیات دولت به مشهد رفته و در آنجا به معرفی اعضای کابینه خود پرداخته بود.

با این حال،هم هاشمی رفسنجانی به تهدیدات توجه نکرد و هم صدها هزار نماز گزاری که در کنار میرحسین موسوی،مهدی کروبی،فرزندان آیت الله خمینی،بنیانگذار جمهوری اسلامی و دیگر شخصیت های سرشناس سیاسی و فرهنگی،سجاده های سبز بر زمین پهن کردند و از تریبون رسمی نماز جمعه،فریاد زدند:"ندای ما نمرده،این دولته که مرده"/"دولت کودتا،استعفا،استعفا".

به گزارش خبرنگاران روز در تهران،این مراسم در شرایط بسیار ویژه ای برگزار شد. از دو روز قبل شایعاتی مبنی بر آماده باش نیروهای نظامی به گوش می رسید؛شایعه ای که دیروز با حضور گسترده نیروهای امنیتی ، انتظامی، لباس شخصی و موتورسواران در خیابان های اطراف تهران و همچنین نقل و انتقال فراوان این نیروها، از ساعت 7 صبح صحت خود را نشان داد.در این ساعت ماموران ضد شورش نیروی انتظامی با لباس های ضد ضربه مشکی رنگ، همراه با سپر، باتوم و کلاه کاسکت در طول مسیر میدان آزادی ـ میدان فردوسی مستقر شدند.تعداد زیادی از این ماموران در چهار راه ها و میدان های منتهی به دانشگاه تهران، و تعداد زیاد تری هم در یگان بسیج مقداد در خیابان آزادی،کلانتری108 نواب،فرماندهی راهنمایی رانندگی تهران در ابتدای خیابان رودکی، تقاطع آزادی بهبودی،اطراف میدان انقلاب، چهار راه ولی عصر و میدان فردوسی مستقر شده بودند.

اولین گروه ضد شورش حدود ساعت 8 وارد مرکز اصلی استقرار این گروه، در ساختمان راهنمایی و رانندگی شد.پس از آن به مرور اعضای بسیج در محل های خود مستقر شدند. در این ساعت صبح تعداد ماموران نیروی انتظامی با لباس فرم، بسیجیان با لباس شخصی و یا با جلیقه پلنگی در چهار راه ها از تعداد مردم عادی بسیار بیشتر بود.

داربست دور محل نماز جمعه

از سوی دیگرمسئولین برگزاری نماز جمعه،در اطراف در اصلی دانشگاه تهران، محل برگزاری نماز، بر خلاف جمعه های قبل با پارچه برزنتی و داربست دیوار و دالان کشیده و به کلی عبور و مرور از پیاده روی شمال این خیابان را ممنوع کرده بودند.در همین حال،افرادی که کارت مخصوصی به همراه داشتند از ساعت هفت و نیم صبح وارد دالان برزنتی می شدند و پس از دریافت پوستر آیت الله خامنه ای و یا پلاکاردی در حمایت ازوی یا دولت کودتا، وارد محوطه اصلی برگزاری نماز جمعه ـ مقابل تریبون ـ می شدند.این در حالی بود که شایع بودبه اعضای سپاه محمد رسول الله دستور داده شده است با لباس شخصی در محوطه اصلی نماز جمعه مستقر شوند. این استقرار هم تنها با ارائه یک کارت شناسایی میسر بود،در غیر این صورت به هیچ فردی اجازه ورود به محوطه داده نمی شد.

همزمان اتوبوس و مینی بوس های متعددی هم بطور زنجیره ای سربازانی را با لباس نیروی زمینی و هوایی ارتش و همچنین سپاه وارد محوطه دانشگاه می کردند. چنین بود که بسیاری از مردمی که هر هفته بطور رایگان از رباط کریم، اسلامشهر،کرج و غیره به نماز جمعه آورده می شوند، از ورود به محوطه اصلی بازماندند و در کنار صدها هزار نفری که یا مچ بند سبز داشتند،یا سربند و یا سجاده سبز، در خیابان های اطراف دانشگاه نماز گزاردند.

سبزها چگونه آمدند؟

مردم تهران دیروز صبح که از خواب برخاستند،پیش از برداشتن سجاده های سبزخود،متوجه شدند که موبایل هایشان قطع شده است.آنهایی هم که از فاصله های دورتری می آمدند،وقتی به تقاطع بهبودی و آزادی تا میدان فردوسی،هفت تیر و میدان حسن آباد رسیدند،موبایل هایشان دیگر کار نمی کرد.با این حال آنها نه با اتوبوس های نظامی و یا وسایل حمل و نقل دولتی،که یا با پای پیاده یا با وسایل شخصی به سمت دانشگاه تهران،روانه شدند.

اما دومین تصویری که دیروز باز در ذهن مردم تهران ثبت شد،لشگرکشی نیروهای کودتا بود.حضور ماموران ضد شورش و بسیج، بین میدان انقلاب تا چهار راه ولی عصر از همیشه پررنگ تر بود. این ماموران همچنین در خیابان های قدس،جمهوری،کارگر،فاطمی،وصال شیرازی،16 آذر،بلوار کشاورز و ... هم حضوری پراکنده داشتند تا با هر گونه تجمع و شعاری برخورد کنند.بیشتر این مامورین جلیقه هایی پوشیده بودند که پشت آن عبارت"رزمی کاران ذوالفقار" و یا" ناحیه بسیج 303 مالک اشتر" به چشم می خورد.

خیابان ها هم از سمت غرب در میدان انقلاب و از شرق در میدان فردوسی مسدود شده بود و بسیجی ها به وسیله اتوبوس های شرکت واحد خیابان ها را بسته و از هرگونه عبور و مروری، حتی به صورت پیاده جلوگیری می کردند.

با این حال مردم همچنان پیش می رفتند تا تعداد آنان به حدی رسید که نیروهای امنیتی و بسیج توان جلوگیری از حرکت آنان به سمت دانشگاه تهران را از دست دادند.

به این ترتیب حجت السلام تقوی که آمده بود تا به عنوان سخنران پیش از خطبه ها،هاشمی رفسنجانی را ازحمایت از«یک جناح خاص»و«تصفیه حساب سیاسی»باز دارد،در شرایطی سخنان خود را به پایان رساند که کسی به وی گوش نمی کرد و همگی انتظار اکبر هاشمی رفسنجانی را می کشیدند.

سخنان هاشمی رفسنجانی

هاشمی رفسنجانی در حالی سخنان خود را آغاز کرد که نماز گزاران یکصدا، هم می گفتند«هاشمی، هاشمی حمایتت می کنیم» و هم فریاد می زدند:"هاشمی، هاشمی، حرف نزنی خائنی".

حجت السلام هاشمی رفسنجانی که قبل از حضور بر سکوی امامت جمعه ،در طول راه نیز در برابر فریادهایی مشابه،تنها به لبخند و تکان دادن دست اکتفا کرده بود،در حالیکه فرزندش،مهدی هاشمی او را همراهی می کرد،پشت تریبون قرار گرفت.

آن هم در حالیکه همزمان ماموران امنیتی با هجوم به صفوف مردمی که در اطراف حصارهای نرده ای دانشگاه تهران شعار می دادند،می کوشیدند آنان را متفرق کنند؛هر چند بدون موفقیت.

آقای هاشمی رفسنجانی آنگاه سخنان خود را آغاز کرد.

هاشمی،رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان رهبری در آغاز سخنان خوداین نماز را با نماز های جمعه اوایل انقلاب که توسط آیت‌الله طالقانی اقامه می شد،مقایسه کرد و با اشاره به تاریخ اسلام در ایام تشکیل حکومت اسلامی توسط پیامبر اسلام،گفت:"سر و كار پيغمبر اسلام در جامعه خود نه با زور بود و نه با قدرت بلكه با مردم بود و با همين مردم جامعه را اداره و در مقابل دشمنان نيز ايستادگي كرد."

وی سپس با اشاره به آیاتی از قرآن مبنی بر اینكه« انسان‌ها باید در مقابل خود داوری عادلانه خدا را ببینند كه در زمین و آسمان در مقابل آنها قرار خواهد گرفت»به ذکر روایتی پرداخت که آن را مبنای تفکر و استدلال آیت الله خمینی خواند:" پیغمبر اسلام بعد از غدیر به حضرت علی گفت كه تو ولی این امت هستی. اگر دیدی این مردم راضی بودند و تو را قبول كردند و با اجماع و اكثریت آمدند، ‌شما بپذیر و متولی امر شو و اگر دیدی اختلاف كردند ولشان كن و بگذار هر كاری كه می‌خواهند بكنند.خداوند برای تو راهی پیدا می‌كند كه به اهدافت برسی."

او در ادامه با بیان اینکه «انتخابات خوب شروع شد وهمه چیز آماده یک افتخار بزرگ برای کشور ایران بود» افزود:" ای كاش همان شرایط ادامه پیدا می‌كرد و می‌توانستیم سربلندترین شرایط را در دنیا داشته باشیم ولی متاسفانه آنگونه كه می‌خواستیم نشد."

او سپس وضعیت به وجود آمده پس از انتخابات را، «بحران» نامید و خواستار «آزادی زندانیان سیاسی و دلجویی از آسیب‌دیدگان، آزاد گذاشتن رسانه‌ها طبق قانون، حركت صداوسیما برای مطرح شدن مباحث هر دو طرف و دلجویی از مراجع و علمایی كه در این جریانات دلگیر» به منظور برون رفت از این بحران شد.

خطیب نماز جمعه تهران سپس تصریح کرد:" جمهوری اسلامی یك لفظ تشریفاتی نیست و جمهوری اسلامی یك واقعیت است كه ریشه در اندیشه پیغمبر دارد و جمهوریت و اسلامیت همیشه باید با هم باشند و اگر به یكی از این دو آسیب برسد ما دیگر انقلاب را نخواهیم داشت. اگر اسلامی نباشد به بیراهه خواهیم رفت و اگر جمهوری نباشد حكومت به اهداف خود نمی‌رسد."

وی آنگاه با تاکید بر اینکه «اگر مشكلات بعد از انتخابات پیش نمی‌آمد در 30 سالگی‌مان در جهت تحقق اصولی اساسی اسلام گام برمی‌داشتیم» به آسیب شناسی حوادث پس از انتخابات پرداخت و گفت:" برخی از این مسائل به اواخر دوران تبلیغات برمی‌گردد كه فضای تردید بوجود آمد و افرادی پیدا شدند كه تردید پیدا كردند؛ من معتقدم بذر این تردید در برخی مواقع با اعمال نادرست صداوسیما به وجود آمد. تبلیغات نادرست و عمل نادرست صداوسیما باعث شد، بذل تردید در دل مردم به وجود بیاید كه مثل خوره به جان ما افتاده است."

رئیس مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه «من همیشه فراجناحی حرف می‌زنم و به هیچ طرفی نظر ندارم» وحدت و همدلی را جزو الزامات كنونی كشور دانست و گفت:" برای برون‌رفت از وضعیت بحرانی فعلی پیشنهاداتی با هم‌فكری با نمایندگان مجلس خبرگان و اعضای مجمع به ذهنم رسیده است؛مساله مهم این است كه آن اعتمادی را كه از دست رفت به كشور برگردانیم و همه ما، چه نظام، حكومت، دولت، مجلس، نیروهای امنیتی و نظامی و مردم كه جزو معترضان هستند،در چارچوب قانون حركت كنند و همه قانع باشیم؛ حتی كسانی كه از برخی قوانین هم دل خوشی ندارند باید تلاش كنند قوانین اصلاح شود."

هاشمی رفسنجانی آنگاه با ابراز تاسف از اینکه «از فرصتی كه به شورای نگهبان داده شد كه عقلا جمع شوند و در جهت اعتماد مردم حركت كند، استفاده خوبی نشد» پیشنهاد کرد راه برای مناظره و مذاكره باز شود و تاکید کرد:" لازم است در این شرایط افرادی كه در زندان هستند آزاد شوند و نزد خانواده‌های خود بیایند و نگذاریم به خاطر زندانی شدن افراد، دشمنان به ما بخندند و برای ما نقشه بكشند. ما باید همدیگر را تحمل كنیم."

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که در برخی لحظات با صدایی بغض کرده سخن می گفت،بر لزوم دلجویی از آسیب‌دیدگان اخیر هم تاکید کرد و خواستار به وجود آمدن فضای آزاد برای رسانه های مستقل شد.

وی همچنین گفت:" علمای ما همیشه پشتیبان مردم و نظام بودند؛ چرا باید آنها اكنون برنجند؟"

مسلمانان چین

هاشمی همچنین در بخشی از سخنانش به کشتار و سرکوب اخیر مسلمانان سین کیانگ چین اشاره کرد و از دولت چین خواست با مسلمانان این کشور رفتار بهتری داشته باشد. پس از این سخنان هاشمی مردم شعار «مرگ بر چین» سر دادند.این در حالیست که دولت احمدی نژاد تاکنون در قبال این مساله سکوت اختیار کرده است.

موسوی، کروبی،نوری

در نماز جمعه دیروز تهران بیشتر چهره های سرشناس اصلاح طلب ،راست و حتی چهره های کودتا مانند سعید مرتضوی حضور داشتند؛و البته که میرحسین موسوی هم آمده بود همراه با زهرا رهنورد،مهدی کروبی همراه با پسرش و عبدالله نوری.

میر حسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد همراه با همسران برخی از بازداشت شدگان حوادث اخیر در نماز جمعه شرکت کردند.هنگامی که جمعیت از حضور موسوی با خبر شد،یک صدا شعار«یا حسین،میرحسین» سر دادند و در حالیکه حاضران صاحب کارت در محوطه اصلی سکوت کرده بودند، ادامه دادند:"ما اهل کوفه نیستیم،حسین تنها بماند" ،"ما اهل کوفه نیستیم،پول بگیریم بایستیم"، " سلام بر موسوي،ايراني مي‌ميرد؛ ذلت نمي‌پذيرد"...

ووقتی این شعارها در سراسر منطقه پیچید،بسجیان یادشان افتاد که باید بگویند:" مرگ بر منافق".

در این فضا،موسوی به محض ورود به داخل دانشگاه، در آخرین صف نشست و از حضور در ردیف جلو خودداری کرد.همسر وی نیز به میان زنان دیگر رفت و در کنار سجاده سبز آنان سجاده اش را گشود.

حمله به کروبی و نوری

اما پیش از آن مهدی کروبی،هنگام ورود به دانشگاه تهران،با استقبال مردم روبه روشد؛استقبالی که بسیجیان و لباس شخصی ها را برآَشفت وآنان را واداشت تا با تکان دادن باتوم هایشان بگویند:"مرگ بر ضد ولایت فقیه".در اینجا مهدی کروبی از اتومبیل خود پیاده شد و تعدادی از بسیجیان به وی حمله کردند به صورتی که عمامه او به زمین افتاد.وی با این حال واکنشی نشان نداد و به تنهایی به طرف محل مرکزی نماز جمعه حرکت کرد.

در همین ارتباط سحام نیوز،وب سایت رسمی حزب اعتماد ملی به نقل از پسر کروبی خبر از تیراندازی هوایی توسط لباس شخصی ها داد و نوشت:" حمله کنندگان الفاظ بسیار زشت و زننده ای علیه آقای کروبی به کار برده اند، اما محافظان او توانسته اند او را به داخل جایگاه ویژه ببرند.بر اساس این گزارش پسر کروبی از فرمانده لباس شخصی ها شنیده که با بی سیم از نیروهای خود تشکر می کرده و به آنها می گفته که کارشان را بسیار خوب انجام داده اند.بعد از پایان نماز و هنگام خروج از دانشگاه هم لباس شخصی ها به آقای کروبی فحاشی کرده اند، اما با این حال او در راه بازگشت به خانه در چند خیابان از اتومبیل پیاده شده و با مردم گفت و گو کرده است."

عبدالله نوری ، دیگر چهره ای بود که لباس شخصی ها به وی حمله کردند.عبدالله نوري پس از نزدیک به 11 سال برای همراهی و همدلی با مردم در نماز جمعه تهران حضور یافت. آخرين حضور او در نماز جمعه به سال 1377 بر مي‌گردد كه از سوي نیروهای افراطی وابسته به جریان کنونی کودتا مورد تعرض و ضرب و شتم قرار گرفت.وزیر کشور دولت خاتمی و مدیرمسئول روزنامه توقیف شده خرداد،در حوالی میدان فلسطین با گروهی از نیروهای لباس شخصی و موتور سواررو به رو شد که با ركيك ترين الفاظ وی را مورد اهانت و تعرض قرار دادند. وضعیت به گونه ای بود که برخی از حاضران جهت جلوگیری از وقوع آسیب جانی و تشنج مطلوب سرکوبگران از عبدالله نوری خواستند محل را ترک کند.

هادی غفاری هم از دیگر کسانی که دیروز با استقبال این چنینی لباس شخصی ها و بسیجی ها رو به رو شد.او مورد تعرض کلامی و فیزیکی قرار گرفت تا تلافی سخنان اخیر وی در مورد آیت الله خامنه ای و احمدی نژاد،از وی گرفته شده باشد.

در حاشیه

1 ـ هنگام ورود هاشمي‌رفسنجاني به دانشگاه تهران ، مردم شعار می دادند:" هاشمی هاشمی حمایتت می کنیم"، "هاشمی هاشمی حرف نزنی خائنی".

هاشمی رفسنجانی نیز برای آنها دست تکان می داد و به آرامی می گفت:" خونسرد باشید و وحدت خودتان را حفظ کنید."

استقبال سبزها از هاشمی به اندازه ای بود که اتومبیل او عملا توسط مردم به جلو رانده می شد.در این ازدحام،چند بسیجی کم سن وسال،چندین گاز اشک آور به میان جمعیت شلیک کردند که موجب ناراحتی هاشمی رفسنجانی شد.در اینجاپلیس سعی کرد هاشمی را به سرعت از این میانه دور کند؛ در حالیکه یک سرهنگ نیروی انتظامی فریاد می زد:"کی اشگ آور زد؟". البته کسی جواب او را نداد.

2 ـ نمازگزاران سبز در تائید برخی از سخنان هاشمی رفسنجانی شعار می دادند:"الله‌اكبر،ياحسين، ميرحسين"،"هاشمي زنده باد، موسوي پاينده باد"،"ما اهل كوفه نيستيم، پول بگيريم بايستيم" و...

3 ـ برخی از نمازگزاران سبز عکس هایی از آیت الله طالقانی، اولین امام جمعه تهران را به همراه داشتند که این روزها مصادف با سالروز درگذشت اوست.

4 ـ مردم شعارهای «وزیرشعار» را به شیوه خود تکرار می کردند.به گفته یکی از نمازگزاران:"هر چه او می گفت ما برعکسش را می گفتیم". «وزیر شعار» که تا دقایقی متوجه این مسئله نشده بود،شعارهایش را با لحن های مختلف تکرار می کرد،مردم هم همان شعارها را به صورت تغییر یافته وبا لحن مشابه تکرار می کردند.

از جمله می توان به این شعارها اشاره کرد:

وزیر شعار می گفت:خونی که در رگ ماست/هدیه به رهبر ماست.

مردم می گفتند:خونی که در رگ ماست/هدیه به«ملت»ماست

او می گفت:مرگ برروسیه/مرگ بر انگلیس/ مرگ برآمریکا

مردم می گفتند:مرگ بر روسیه/روسیه حیا کن،کشورم را رها کن

او می گفت: تفرقه تفرقه/ شعار آمریکایی

مردم می گفتند: دولت کودتا استعفا استعفا

5 ـ بیشترین شعارهایی که بین مردم تکرار می شد،اینها بود:

زندانی سیاسی آزاد باید گردد/دولت کودتا استعفا استعفا/ندای ما نمرده،این دولته که مرده/بسیجی واقعی،همت بود و باکری/..





پلاکاردهای زیادی هم دست مردم بود که هر کس بر اساس سلیقه خویش،خطی برآن نوشته بود:"کرامت،رای،پرچم و دین خود را پس خواهیم گرفت" از این جمله بود.

6 ـ ترکیب جمعیت شرکت کننده در نماز جمعه کاملا متنوع بود. هم جوانان بودند،هم افراد میانسال و هم سالمندان.بیشتر مردم با بستن پارچه های سبزبردست وصورت وگرفتن عکس های میرحسین موسوی،در حالیکه سجاده های سبز خود را روی زمین گسترده بودند،اعتراض خود را به کودتای انتخاباتی اعلام کردند. تعداد جمعیت که با راهپیمایی مقابل بهارستان برابری می کرد به صدها هزار نفر می رسید،برخی از سایت ها هم رقم حاضرین در سراسر خیابان های تهران را معادل دو میلیون نفر برآورد کرده اند.

7 ـ به علت ممانعت نیروهای امنیتی و انتظامی و همچنین حملات لباس شخصی ها،نمازگزاران سبز هر جایی که امکان پهن کردن سجاده برایشان فراهم می آمد،روی زمین می نشستند. به این ترتیب این اولین نماز جمعه ای بود که در آن صف مردان و زنان جدا نبود. همچنین وقتی هاشمی حرفی می زد، این نمازگزاران در تایید سخنان وی ابتدا سوت و کف می زدند و بعد الله اکبر می گفتند.

8 ـ مهمترین بخش های سخنان هاشمی که با استقبال مردم روبرو شد عبارت بودند از:

-از قول علي‌بن‌ابي‌طالب داريم كه اين ولايت متعلق به مردم است و تاكيد شده كه اگر مردم شما را قبول كردند كه متولي امر شويد آن زمان مسؤوليت را بپذيريد و به ولايت خود ادامه دهيد.

- برخي از اين مسائل به اواخر دوران تبليغات برمي‌گردد كه فضاي ترديد بوجود آمد و افرادي پيدا شدند كه ترديد پيدا كردند من معتقدم بذر اين ترديد در برخي مواقع با اعمال نادرست صداوسيما به وجود آمد.

-متاسفانه از فرصتي كه به شوراي نگهبان داده شد كه عقلا جمع شوند و در جهت اعتماد مردم حركت كند، استفاده خوبي نشد.

-لازم است در اين شرايط افرادي كه در زندان هستند آزاد شوند .

-علماي ما هميشه پشتيبان مردم و نظام بودند چرا بايد آنها اكنون برنجند و ما بايد در مقطع فعلي متكي بر آنها باشيم.

9 ـ حضور زنان در این نماز جمعه هم بسیار چشمگیر بود.آنان به ویژه وقتی در برابر مامورانی قرار می گرفتند که نقاب زده و در حال عکس گرفتن از مردم بودند،به آنان نزدیک می شدند و آنان رابا گفتن کلماتی مانند « ترسو» مورد خطاب قرار می دادند. زنی در حالی که کنار نرده ها در حال عوض کردن چادر سفید و سیاهش برای ادای نماز بود،با یکی از این مامورین برخورد کلامی شدیدی کرد و به او گفت: "اسراییلی ها از شما بهترند"،" شما یزیدی هستید"،"غیرت ندارید".. آن مامور هیچ عکس العملی نشان نداد و فقط گفت: خانم ساکت شو، نمازت را بخون.

درگیری بعد از اتمام نماز جمعه

نماز جمعه دیروز تهران اولین نماز جمعه ای بود که به درگیری کشیده شد و تعداد زیادی از مردم توسط لباس شخصی ها و بسیجی ها مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در پایان نماز، پس از آنکه سبز ها به سمت میدان انقلاب و چهار راه ولی عصر راه افتادند، نیروهای بسیجی سعی کردندبا ایجاد دالانی انسانی آنها را به سمت خیابان جمهوری و یا خیابان شهدای ژاندارمری هدایت کنند که به علت تعداد بسیار زیاد موفق به این کار نشدند.در اینجا مردم به دو سو راه افتادند و در حالت راهپیمایی به گفتن شعارهایی همچون "یا حسین میر حسین"،"حسین حسین شعار ماست موسوی افتخار ماست" و غیره پرداختند.اما بسیجی ها با گاز اشک آور به آنها حمله کردند تا آنها را متفرق کنند؛اما موفق نشدند و مردم پس از لحظاتی دوباره دور هم جمع شدند و به راهپیمایی ادامه دادند.

بخش دیگری از نمازگزاران سبز در مسیرهای مقابل وزارت کشور ، میدان فاطمی ،میدان ونک و مقابل صدا و سیما نیز به طرح شعارهای اعتراضی پرداختند و با حمله نیروهای امنیتی و لباس شخصی رو به رو شدند.

این راهپیمایی ها و درگیری ها تا ساعت ها پس از خاتمه نماز جمعه ادامه داشت. تعداد زیادی بازداشت شده اند که از جمله می توان به شادی صدر، وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان اشاره کرد[گزارش مربوطه به طور جداگانه آمده است.]

هنگام تعرض این نیروها به مردم،سرنشینان ماشین ها به نشانه اعتراض بوق خودروهای خود را به صدا در آوردند؛ به همین دلیل لباس شخصی ها مردم را از ماشین ها پایین کشیدند و مورد ضرب و شتم قرار دادند و ماشین های آنان را تخریب کردند. حسین کروبی که شاهدیکی از این موارد بوده، گفته است": تعدادی از نیروهای لباس شخصی اطراف یک دستگاه ماشین پژو پرشیا جمع شده بودند و دو نفر از آنها روی سقف ماشین ایستاده و آن را تخریب می کردند."

واکنش ها به سخنان هاشمی : BBC

واکنش ها به سخنان هاشمی رفسنجانی در ایران

در حالی که چهره ها و احزاب جناح اصلاح طلب ایران از سخنان اکبر هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه ۲۶ تیر استقبال کرده اند، رسانه ها و چهره های هوادار دولت از این سخنان انتقاد می کنند.

اسماعیل گرامی مقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی که مهدی کروبی دبیرکل آن است، به بی بی سی فارسی گفت که آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه "در میانه جریانات سیاسی" ایستاد و کوشید کف مطالبات دو طرف را مطرح کند.

به گفته آقای گرامی مقدم، یک طرف انتظار دارد مشروعیت انتخابات و دولت برآمده از آن توسط رقیبان پذیرفته شود و طرف دیگر، این انتخابات را مخدوش می داند و معتقد است که دولت مشروع نیست.

او گفت: "آقای هاشمی برای اینکه کشور و نظام از این بحران خارج شود، گفتند که در چنین شرایطی به وحدت نیاز داریم و مطالباتی را مطرح کردند که در میانه مطالبات اصلی دو طرف قرار دارد".

به گفته او "آزادی زندانیان سیاسی"، "ایجاد فضای آزاد سیاسی و مطبوعاتی" و "قانونگرایی" که در پیشنهادهای آقای هاشمی رفسنجانی مطرح شد، "کف" این مطالبات است.

'نقطه عطف'

جبهه مشارکت ایران اسلامی هم با انتشار بیانیه ای از "حضور میلیونی مردم تهران" در نمازجمعه این هفته تشکر کرد و نوشت: "آنچه از زبان خطیب محترم جمعه، آیت الله هاشمی رفسنجانی جاری شد و راهکارهای ایشان می تواند نقطه شروعی باشد که حاکمیت با اجابت از آنها گامی به سوی بازسازی اعتماد از دست رفته بردارد".

غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی و رئیس ستاد انتخاباتی آقای کروبی هم در مقاله ای در شماره روز شنبه ۲۷ تیرماه روزنامه "اعتماد ملی" که بر روی اینترنت منتشر شده، نماز جمعه دیروز را "نقطه عطف دیگری در تاریخ کشور و انقلاب" خوانده و با اشاره به درگیری های روز جمعه نوشته است: "برخی گروه ها کوشیدند زمینه ای فراهم کنند تا سخنان آقای هاشمی... تحت تأثیر خبرهای دیگر قرار گرفته و انعکاس کمتری داشته باشد".

آقای کرباسچی نوشته است که آقای هاشمی رفسنجانی با سخنانش نشان داده که "مردم در میان مسئولان عالی رتبه نظام تنها نیستند" و در شرایطی که "به نظر می رسد دیگر گوشی از مسئولان، شنیدار پیام مردم نیست"، راهکار حل بحران را ارائه داده است.

به نوشته آقای کرباسچی: "هاشمی طرف مردم ایستاد و سعی کرد حلقه واسطه باشد میان آنها و حکومت".

صادق زیباکلام هم در مقاله دیگری در همان شماره روزنامه "اعتماد ملی" نوشته است که آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه نشان داد که در "مدیریت بحران" توانایی دارد و می تواند "کشتی نظام را از میان امواج و صخره ها به سلامتی عبور دهد".

آقای زیباکلام نوشته "نفس اینکه او (آقای هاشمی رفسنجانی) به خواست و اراده ارکان قدرت تن نداد و مهر تأیید به نتایج انتخابات ۲۲ خرداد نزد" از بزرگترین نکات موضع گیری های او بوده است.

'جانبداری آشکار'

این در حالی است که طرفداران دولت آقای احمدی نژاد از سخنان آقای هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه انتقاد کرده اند.

حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان در سرمقاله روز شنبه ۲۷ تیرماه این روزنامه، سخنان آقای هاشمی رفسنجانی را "جانبداری آشکار از یک جناح سیاسی خاص" دانسته و از اینکه او شرایط کشور را "بحرانی" خوانده، انتقاد کرده است.

او آقای هاشمی رفسنجانی را متهم کرده که "آشکارا" از "قانون شکنان" حمایت کرده است.

روزنامه ایران، روزنامه دولت ایران هم در مقاله ای به قلم مسعود ابراهیمی نوشته است که آقای هاشمی رفسنجانی به "وجود بحران در کشور"، "وجود بی اعتمادی مردم نسبت به نظام"، "وجود تقلب در انتخابات" و "کنارگذاشتن و نادیده گرفتن رأی مردم" اشاره کرده و آنها را تلویحا یا تصریحا تأیید کرده است.

در این مقاله با اشاره به پیشنهاد آقای هاشمی رفسنجانی برای آزاد کردن بازداشت شدگان حوادث اخیر آمده است: "اگر بعضی مسئولان صدا و سیما با بهانه جویی های خود مانع از پخش اعترافات برخی از این زندانیان نشده بودند، جناب هاشمی نمی توانست این گونه خواهان آزادی زندانیانی شود که خودشان نیز به دسیسه و فتنه و ارتباط با محافل بیگانه اعتراف کرده اند".

او از آقای هاشمی رفسنجانی انتقاد کرده که چرا از "حمایت" آیت الله علی خامنه ای از خود تشکر نکرده است.

مجتبی شاکری، عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی هم در گفت و گو با خبرگزاری فارس گفته است: "جا داشت هاشمی تأکید کند که فصل الخطاب همه ما مقام معظم رهبری است و همه را به این راه دعوت کند ولی من در صحبتش نشنیدم که از رهبری سخن بگوید در حالی که مقام معظم رهبری در سخنانشان از هاشمی خیلی دفاع کردند".

این اظهارنظرها در حالی مطرح می شود که هنوز چهره ها و احزاب سنتی تر جناح اصولگرا به اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی واکنش نشان نداده اند.

علی اکبر ناطق نوری و محمدرضا باهنر از جمله کسانی بودند که در صفوف اول نمازجمعه این هفته تهران دیده می شدند.