۱۳۸۸ تیر ۲۸, یکشنبه

بیانیه دکتر سازگارا

سلام
بامداد شنبه 27 تیرماه 1388 و 18 جولای سال 2009 میلادی
خوب خسته نباشید! نمازهمگی قبول، تظاهرات فوق العاده بزرگ، زیبا، باشکوه دیروز، عبادت جمعی همه مردمی بود که اومدند توی خیابون. برآوردها حالا دقیق نشده ولی عکسهای مختلف رو بچه ها کنار هم دارن میگذارن، سعی میکنن اندازه بگیرن، برآوردها نشون میده که در تهران عددی بالاتر از 2 میلیون و شاید 3-5/3 میلیون اومدند توی خیابون. خیلی خیلی خیلی هم باشکوه و خوب بود، خیلی کلک ها هم حکومت زده بود، بعضی خیابونها رو یکطرفه کرده بود که به سمت نماز جمعه نیان، تا 10 صبح دانشگاه تهران رو فقط با کارت بسیجی، سپاهی و یکسری کارتها راه میدادند، سعی کردند همونجوری که حدس میزدیم خیابونهای اطراف رو بیشتر ببندند به سمت دانشگاه جمعیت کمتر بشه، ولی از ساعت 10 و 11 که امواج جمعیت رسید با اون نظم و آرامش، رشته کار از دستشون در رفت و نشون داد که اولاً در فرماندهیشون چقدرچند دستگیه و چقدر هم کم نیرو هستند. من خودم هم تصور میکردم که اینها به هر قیمت اون چمن دانشگاه که حالا آسفالت هم هست و با 2000 تا آدم پر میشه، کل دانشگاه تهران با 5000 نفر پر میشه، تصورم این بود که اینها 5000 تا رو شده گدایی بکنن میارن میذارن و اونجا رو پر میکنن و حتی خیابونهای اطراف رو که بگن جمعیت بود و همون رو بکنن «امت خداجوی هزاران نفری و صدهزار نفری و میلیون نفری». ولی حتی دوتا سه تا صف رو به زحمت تونستند پر کنند. چرا این مشکل رو داشتند؟ همونطوریکه حدس میزدیم، حرکت بچه ها در شهرستانها مقدار زیادی اینها رو زمینگیر کرده بود. نیروهاشون در تهران به قول یک دوستی میگفت «اینها یک عده نیروهاشون باید شبها تا صبح بچه ها رو تو زندان شکنجه کنند یک عده شون باید تو خیابون دنبال کتک زدن باشن، یک عده شون باید شعارها رو از دیوارها پاک کنن . واقعاً نشون دادن که چقدر کم نیرو هستن». به اضافه اینکه وقتی که ما قوی در میدون هستیم، تظاهرات بزرگ انجام میشه، نیروهای اونا ریزش میکنه، مقدار زیادی هم ریزش داشتند. در بعضی جاها البته دست به خشونت زندند مثل بولوار یا خیابون امیرآباد و خیابون کارگر شمالی، گاز اشک آور، باتوم کتک و اینها، ولی در بیشتر جاها با زیرکی که بچه ها هم داشتند، بهانه به دستشون ندادند و در عوض شعارهای کوبنده بسیار بسیار مؤثر بود. من همینجا خیلی خیلی خیلی تشکر میکنم و شرمنده ام واقعاً که نمیتونم تک تک جواب بدم و دست شما رو ببوسم ولی واقعاً حجم زیادی فیلم، عکس رسیده که حالا بچه ها اینجا برای تمام خبرگزاری ها دارند میفرستند، تمام تلویزیون ها، اونها خودشون هم برمیدارند، دریافت کردند، چهره واقعی این حرکت بزرگ در تهران به دنیا معرفی شد. این کار، این عکس و فیلم و گزارش بزرگی که الان به همه دنیا رفته، خداییش اینست که ایران رو بلافاصله روز جمعه آورد به خبر اول (به ندرت هم خبر دوم دنیا بعد از انفجار اندونزی) و دوباره دنیا رو تکون داد.
همینجا بگم چون ممکنه بعضی از شما اون خبر اشتباه BBC فارسی رو درمورد وزیر خارجه فرانسه دیده باشین و ناامید شده باشین، همینجا هم بگم که اون خبر اشتباه بود و اتفاقاً هم وزیر خارجه فرانسه بسیار بسیار محکم از حرکت مردم ایران دفاع کرد. این تظاهرات دیروز جمعه مجدداً دنیا رو عوض کرد. مسأله «مرگ بر روسیه» ای که در ایران گفته شد، شد خبر اول بحث های سیاسی که چگونه ملت ایران با هوشیاری اجنبی ای که دخالت میکنه رو محکوم میکنه؛ میخواد امریکا باشه، میخواد روسیه.
به هر صورت دست همه شما درد نکنه، خسته نباشین، این کار بزرگ پیروزی قطعی ای بود که شیرازه کودتاچیها رو از هم پاشوند. حالا ما از اینجا به بعد وارد فاز جدیدی میشیم. درواقع یک نقطه عطفی شد، ورق خورد، باید که به سرعت بریم توی مرحله بعدی، تو فاز بعدی. اولاً ما احتیاجی نداریم هر روز تظاهرات میلیونی بگذاریم، درکل جریان انقلاب اسلامی 11 تا دونه تظاهرات بزرگ داشتیم که چندتاشون بالای میلیون بودند. اما تو همین یک ماه گذشته 4 تا 5 تا تظاهرات میلیونی داشتیم که به مراتب بزرگتراز تظاهرات در زمان انقلاب اسلامی بوده؛ هم دیروز نماز جمعه هم اون دوشنبه و احتمالاً یکی دوتای دیگه اش هم. بنابراین ما احتیاج نداریم هر روز تظاهرات میلیونی بگذاریم، نیرومونو باید ذخیره کنیم و هربار که سنگین میاییم بیرون و از آکسیونهای تظاهرات عمومی که مثل الله اکبر شب ما رو همه رو با هم متحد و یکپارچه میکنه و نمایشی از یکپارچگی و مقاومت رو نشون میده، این هرچندگاه یکبار کافیه. به جاش باید از فردا صبح، از همین امروز شنبه ادامه کار فرسایشی رژیم رو بدیم. در رأس کارای فرسایشی مسأله شعارنویسیه، دیگه باید هیچ دیواری از دست ما درامان نباشه، هیچ جای خالی ای نباید باشه، من این رو به خصوص به بچه های شهرستانها میگم که همین یک شعار ساده ای که به دیوار مینویسند، چندتا نیروی اینها رو در شهرستان زمینگیر میکنه بار رو از رو تهران کم میکنه، چه برسه به اینکه بچه ها درشهرستانها کوچیک و بزرگ، اونهایی که شناخته شده اند، میتونن برن صف دوم کمیته های مخفی تر این کار رو بکنن. آدمایی که تابلواند تو شهرهای کوچیک، باید که حواسشون باشه که فوری نیان دستگیرشون بکنن و کاری که بچها های صرب میکردند این بود که اونها ظاهراً کمیته داشتند اما کمیته های سایه ای کار اصلی رو انجام بدن و در یک شهر کوچیک شما دوتا شعار شب بدین، تظاهرات برق آسا ئ 5 دقیقه ای پراکنده شین مطمئن باشید که فرمانده اطلاعات و سپاه اون شهر ناچار میشن به تهران بنویسند که لااقل 50 تا 100 تا نیروشونو باید اونجا نگه دارند. بنا براین بازهم تکرار میکنم شهرستانها برای توزیع قدرت کودتاچیها، نیروهای سرکوبگر، بسیار واجبه و نقش بسیج کننده داره. در همین روز گذشته در اصفهان من دیدم عکسهای خیلی خوبی از شعارها، از حرکتها، در شیراز، در مشهد، دست بچه های مشهد درد نکنه درسته یه مقداری هم کتک خوردند ولی این تظاهرات فرمایشی و نمایشی رو در جلوی احمدی نژاد افشاء کردند و نقاط دیگه شهر هم راهپیمایی داشتند. این حرکتها ادامه فرسایشه و بیش از تهران در شهرستانها میتونه ما رو جلو ببره.
خیلی سؤالها اومده که چه جوری ما خبر برسونیم و ضعف خبررسونی داریم! قبلاً هم ما صحبت کردیم از همین فیلمهای تظاهرات میشه CD درست کرد، CD رو تکثیر کرد دستی به همه جا رسوند. ساده تر از CD میشه اطلاعیه هایی نوشت (مثل چینی ها) پشتش هم چسب و سیریش زد چسبوند به یک دیواری که عموم رد میشن و رد شد. میشه حتی از پدر و مادر و آدمای مسن تر خواهش کرد خبرها رو بهشون منتقل کرد و یا حتی جوونا، در روز 10 تا خط کرایه که سوار شن توی تهران یا شهری و خبرها رو بازگو کنن، اون راننده و سایر مسافرا میشن بهترین رسانه ای که خبرها رو به جای دیگه میرسونن. بنابراین خبر رسانی مکانیزمی است که نباید متوقف بشه.
من راجع به دوربینهایی که در سطح تهران و نقشش تو این تظاهرات دیده شد، بحثی دارم که فرداشب خدمتتون خواهم گفت. این دوربین ها رو ما باید بتونیم از کار بندازیم. در مرکز کنترل ترافیک که تو خیابون ایرانشهر هست و در اختیار سپاهه الان، معلوم شد که تو این تظاهرات خیلی به درد اینها میخوره. نکات دیگه ای هم هستش از روز جمعه و فاز فرسایش که داریم حرکت میکنیم و تحریم. تحریم ها و وارد فلج سازی که میمونه برای جلسه بعدیمون.
تا فردایی دیگه شاد و پیروز باشید، به امید موفقیت. [انگشتانشون رو به شکل V‌گرفتند]

نصیحت و موعظه : روزآنلاین

یکشنبه ۲۸ تير ۱۳۸۸
سرمقاله گاردین درباره اظهارات رفسنجانی

ایران؛ نصیحت و موعظه

نمازهای جمعه ايران معمولاً ويترين نمايشی رژيم است. در همين جايگاه بود که آيت الله علی خامنه ای رهبر عالی ايران، يک ماه پيش خطاب به صدها هزاران نفر از معترضان به سرقت انتخاباتی گفت به حضور در خيابان ها پايان دهند. با اين حال، تظاهرات بيشتری به راه افتاد و خون های بيشتری هم ريخته شد. نماز جمعه ديروز به هر چيزی جز صحنه نمايش برای رهبر ايران و رئيس جمهور مستأصل او محمود احمدی نژاد شباهت داشت.

هاشمی رفسنجانی رئيس جمهور سابق و جدی ترين رقيب آيت الله خامنه ای، در کانون توجه قرار گرفته است. ميرحسين موسوی نامزدی که ادعای پيروزی بر محمود احمدی نژاد را کرده، در صفوف شرکت کنندگان بود. مهدی کروبی روحانی اصلاح طلب نيز آنجا بود. هرچند سخنان آقای رفسنجانی به طور زنده از تلويزيون دولتی پخش نمی شد، اما خيلی زود راه خود را در راديو، وبلاگ ها و تويترهای فارسی و انگليسی پيدا کرد. اکنون اين سه نفر، يک بلوک مخالف علنی و قدرتمند را تشکيل داده اند.

هيچکس نمی داند اتفاق بعدی در ايران چيست اما دست کم می توان گفت اکنون تمام بازيگران اصلی در صحنه حضور دارند. در صورت ادامه بحران جاری، دو نتيجه گيری کلی قابل تصور است. اول اينکه، رهبر عالی ايران، برتری و مقام خود را از دست داده است. وی در خطبه های نماز جمعه تاريخی ماه گذشته، تعداد زيادی از مخاطبان خود را از دست داد. او ديگر آن چهره نگهبان انقلاب، حافظ معيارهای اسلامی و يا حتی سياستمداری که بتواند ميان منافع گروه های رقيب توازن برقرار کند، نيست. آيت الله خامنه ای با اعلام اينکه حاشيه اطمينان پيروزی احمدی نژاد به قدری زياد بوده که تصور وقوع تقلب را از ذهن دور می کند، خود را پشتيبان نامزد بحث انگيز انتخاباتی ايران معرفی کرد. درحاليکه جنبش گسترده مردم با شليک گلوله و گازهای اشک آور سرکوب می شد، او خود را در چشم مردمی که زمانی شهروندان وفادار بودند، به صورت انسانی سرگردان به نمايش گذاشت. او با کنار نماندن از گرداب اختلافات موجود، دست به اشتباهی بزرگ و احتمالاً جبران ناپذير زده است.

نتيجه گيری دوم اين است که اگر رژيم تن به تغيير ندهد، قدرت تشکيلات آن رو به افول خواهد گذاشت. هرچند پيام آقای رفسنجانی به اندازه کافی روشن بود و وی آشکارا پذيرفت کشور در بحران است و خواهان اتحاد و آزادی بازداشت شدگان سياسی شد، اما اهميت خطبه های روز جمعه وی تنها به سخنانش خلاصه نمی شود. مسأله مهم، نحوه ترتيب يافتن حملات او عليه حاکمان امروز بر اساس ارزش های بنيادين جمهوری اسلامی و ديدگاه های آيت الله خمينی رهبر فقيد ايران است. وقتی رفسنجانی گفت آيت الله خمينی هيچوقت ارتباط خود با مردم را قطع نکرد، کاملاً معلوم بود امروز چه کسی اين ارتباط را قطع کرده است. همانطور که يکی از شاهدان ذکر کرده، به نظر می آمد اکنون هاشمی مشغول انجام وظايف رهبری است. ممکن است بتوان آرامش را به کمک زور در خيابان های تهران حکفرما کرد، اما چالش برخواسته از سخنان رفسنجانی تا مدت ها ادامه خواهد يافت.

حاميان صدا و سيما : iranpressnews.com

حاميان صدا و سيمای فاسد و دروغگو را بشناسيد

اعلامیه

به هركس ميشناسيد اطلاع دهيد
حاميان صدا و سيماي فاسد و دروغگو را بشناسيد.
اين شركتها به صدا و سيما پول مي دهند تا احمدي نژاد منفور را رييس جمهور منتخب ايران جلوه دهند.
اين شركتها به صدا و سيما پول مي دهند تا اعمال آدمكشها و جنايتكاران را ايثار و خدمت جلوه دهند.
اين شركتها به صدا و سيما پول مي دهند تا فقر و فلاكت موجود را آسايش و رفاه جلوه دهند.
اين شركتها به صدا و سيما پول مي دهند تا ديكتاتوري را آزادي جلوه دهند.
اين شركتها به صدا و سيما پول مي دهند تا شهادت ده ها نفر مثل ندا را برنامه از پيش طراحي شده دشمن جلوه دهند.
...... و در نهايت اين شركتها به صدا و سيما پول مي دهند تا دروغ را راستي و بدي را خوبي جلوه دهند.
بنابراين هر كالايي كه در صدا و سيماي دروغگو و فاسد تبليغ شود را نخواهيم خريد. محصولات زير بعد از كودتاي 22 خرداد در صدا و سيماي دولت نامشروع تبليغ شده اند:
1) محصولات اتك
2) قند لادن
3) محصولات تبرك
4) فرش الماس كوير
5) چي توز
6) مزمز
7) قلم چي
8) شامپو صحت
9) وارنا، صنايع شير تهران
10) گلريز
11) تخم مرغ تلاونگ
12) زر ماكارون
13) نود اليت
14) بستني دايتي
15) ايرانسل
16) محصولات فرهنگي سروش
صدا و سيما را فلج خواهيم كرد
بخش عمده اي از درآمدهاي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران از پخش آگهي هاي تبليغاتي بدست مي آيد. صدا و سيما با كسب اين درآمد اقدام به دروغگويي؛ توهين به شعور مردم؛ واروونه كردن واقعيات؛ توليد برنامه هاي تبليغاتي براي دولت نامشروع و .... ميكند.
حال اگر تبليغات پخش شده از صدا و سيماي فاسد اين حكومت؛ تاثير منفي بر سود كارخانه ها؛ سازمانها و هر كسي كه به اين ارگان دروغ پرداز پول ميدهد تا كالايش را تبليغ كند داشته باشد؛ مسلم است كه تبليغات به شدت كم و اين منبع مهم درآمد صدا و سيماي خائن به ايراني فلج خواهد شد.
بنابراين از امروز هر كالا يا خدمتي كه از صدا و سيماي اين دولت نامشروع پخش شود را تحريم ميكنيم تا بيش از اين پول به جيب كساني نريزيم كه از هيچ توهيني به مردم ايران دريغ نمي كنند.
بسيار مهم است كه اين موضوع به اطلاع همه فروشندگان نيز برسد.
رسانه شماييد. اين ايميل را براي همه ارسال كنيد و به همه اطلاع دهيد.

نامه محرمانه ستاد موسوی : iranpressnews.com

انتشار نامه محرمانه ستاد موسوی به لاریجانی

سایت خبرآنلاین در تهران: روز 30خرداد ، یعنی فردای روزی که رهبرمعظم انقلاب در نمازجمعه تهران بحث مبسوطی در باره انتخابات بیان کردند 2نماینده میرحسین موسوی در نامه ای به رئیس مجلس شورای اسلامی پیشنهادات خود را برای رفع بحران پیش آمده ارائه کردند.

این نامه که از سوی عباس آخوندی یکی از دونماینده موسوی در اختیار خبرآنلاین قرار گرفته برای نخستین بار منتشر می شود.

در زیر ابتدا توضیح آقایان آخوندی و زنگنه در باره این نامه و سپس متن کامل آن را می خوانید:

بسمه تعالی

27/4/1388

در ارتباط با مطالب ایراد شده از سوی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه مورخ 26 تیر ماه تصمیم به انتشار نامه پیوست خطاب به دکتر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی گرفتیم. این نامه در تاریخ 30/3/1388 یعنی دقیقاً فردای روز ایراد خطبه نماز جمعه توسط مقام معظم رهبری تدوین و تقدیم رئیس مجلس شده است. متأسفانه علیرغم تلاش‌های انجام شده در این ارتباط، پیشنهادهای ارائه شده از سوی مقامات تصمیم‌گیر مورد توجه جدی قرار نگرفتند.
هر چند پاره‌ای از پیشنهادات ارائه شده به دلیل گذشت زمان موضوعیت خود را از دست داده‌اند، لیکن از آنجا که آگاهی عمومی از رویکرد پیشنهادی در این نامه می‌تواند مفید فایده باشد و نیز آنکه نهایتاً باید از اتفاقات اجتماعی به صورت جمعی تجربه اندوزی نمود، این نامه در کنار هزاران اسناد دیگر به ما می‌آموزد که اگر در موفقیت‌های استراتژیک، مقامات ملی درست‌‌تر اتخاذ تصمیم نموده بودند، چگونه می‌توانستیم امروز شاهد بحران موجود در جامعه نباشیم.

عباس آخوندی نماینده ویژه میرحسین موسوی مستقر در محل شورای نگهبان در روز انتخابات
بیژن زنگنه نماینده ویژه میرحسین موسوی در تنظیم ارتباطات با صدا و سیما در امر تبلیغات انتخابات


بسمه‌تعالی
شنبه 30/3/1388


برادر ارجمند جناب آقای دکتر علی لاریجانی
رئیس محترم مجلس شورای اسلامی


با سلام و تحیت

پیرو مذاکرات متعدد در روزهای گذشته برای یافتن راه‌های برون رفت از بحران اجتماعی موجود، ذیلاً تمایل داریم که چارچوبی را در این ارتباط عرضه کنیم، باشد که مفید واقع گردد و موجب کمکی به بازگشت آرامش به وجدان ناآرام جامعه شود.
به نظر ما آنچه در جامعه در جریان است معلول مدیریت ناصحیح فرایندهای انتخابات، به ویژه در دوره تبلیغات انتخابات است.

متأسفانه مدیریت روز اخذ رأی و اقدامات پس از اعلام مقدماتی نتایج آرا نیز با مشکلاتی جدی مواجه بود. در هر صورت بزرگ‌ترین مسئله‌ای که اکنون جامعه ایرانی با آن مواجه است آسیب خوردن اعتماد عمومی به نتایج آرای انتخابات است. بنابراین هر راه حلی که ارائه می‌گردد باید به نحوی مفهوم اعاده اعتماد عمومی را در صدر وجهه همت خود قرار دهد.

با این مقدمه راهکار ذیل را که با آن مقام محترم حضوراً بحث کرده، یک بار دیگر به صورت مدون تقدیم می‌کنیم. پیش از بیان راه‌حل، لازم به تذکر است که آنچه ذیلاً آورده می‌شود نظرات شخصی ما است و به هیچ عنوان نما‌یندگی جناب آقای مهندس میرحسین موسوی را که در این انتخابات در کنار ایشان بودیم ندارد. لیکن مطمئن هستیم، هر راه حلی که مبتنی بر انصاف باشد و بتواند اعتماد عمومی را جلب نماید مورد قبول ایشان نیز خواهد بود.

1- چارچوب‌های بنیادین راهکار پیشنهادی

* هم چنانکه مقام معظم رهبری فرمودند اختلاف به وجود آمده در جامعه، اختلاف بین اهالی انقلاب است، بنابراین با تهمت و افترا و بیرون راندن هر یک از طرف‌های دعوا از صحنه مرتفع نمی‌گردد. اصل را باید بر اقناع و رفع شبهه گذاشت وگرنه این اختلاف پایانی نخواهد داشت. لازمه این امر اتخاذ فرایندهای اعتمادآفرین است. جنابعالی با توجه به حضور مداومتان در مذاکرات هسته‌ای بیش از هر شخص دیگری به این موضوع واقفید که فرایندهای اعتمادسازی کاری سخت، نیازمند رعایت جزئیات و مستلزم حوصله و بردباری است.

* معترضان به نتایج آرا که تعداد آنها کم هم نمی‌باشد، باید به رسمیت شناخته شوند. این افراد براساس اصل 27 قانون اساسی دارای حقوقی هستند که باید از آن برخوردار باشند. از جمله این حقوق حق برگزاری اجتماعات به صورت مسالمت‌آمیز و حق داشتن رسانه عمومی و استفاده از رسانه ملی است. بی‌حرمتی به معترضان از طریق رسانه ملی نه تنها کمکی به حل مشکل نمی‌کند بلکه احساسات افراد را جریحه‌دار نموده و بر اصرار آنها بر تداوم اعتراض خواهد افزود.

متأسفانه در روزهای اخیر نه تنها با هیچ یک از درخواست‌های تجمع مسالمت‌آمیز معترضان که شهروندان این کشور هستند موافقت نشد و نه تنها امکان استفاده از رسانه ملی به آنها داده نشده بلکه رسانه ملی با ادبیات ناشایستی با ایشان برخورد کرد که تنها عواطف آنها را جریحه‌دار نمود.

* فاصله انداختن بین معترضان و رهبری آنها که در این مورد جناب آقای مهندس میرحسین موسوی است دو خطر عمده را در بر دارد. یکی عدم امکان ایفای نقش رهبری توسط ایشان و دیگری پر شدن خلأ رهبری توسط دیگرانی که امکان دارد عناصر ناشناخته‌ای باشند و دست به اقدامات ناشایستی بزنند می‌باشد.

صد البته در این وضعیت رهبری معترضان مسئولیت هیچ یک از عواقب اقدامات پراکنده‌ای که به صورت خود جوش توسط افراد، صورت می‌گیرد نمی‌پذیرد. شما خوب واقف هستید که در کنترل بحران‌های اجتماعی اولین اقدامی که لازم است صورت گیرد پذیرش مشروعیت رهبری معترضان است تا امکان گفت و گو و رسیدن به راه حل فراهم گردد. در غیر این صورت تنها زبان گفت‌و‌گو، زبان خشونت خواهد بود که در این مورد قطعاً راهکار خوبی نیست، چرا که هیچ نظامی به مردمی که در چارچوب امنیت آن، مردم اقدام به مشارکت در انتخابات نموده‌اند با خشونت پاسخ نمی‌دهد.

2- اقدامات اجرایی پیشنهادی

* به جناب آقای مهندس موسوی در یک و یا چند برنامه زنده صدا و سیمای جمهوری اسلامی اجازه حضور جهت طرح مسائل خود داده شود. رسانه ملی همواره این امکان را دارد که برای دیگران نیز در جهت نقد صحبت‌های ایشان فضای لازم را فراهم آورد. بنابراین ممانعت از حضور ایشان در رسانه ملی اقدام بی‌وجهی است.

* به ایشان و جمعیت‌های هوادار ایشان توسط وزارت کشور اجازه راهپیمایی اعتراضی رسمی اعطا گردد. این موضوع باعث خواهد شد تا اقدامات مکرر خیابانی متوقف شود و مجموعه اعتراضات شکل قانونی و رسمی به خود گیرد و هرگونه اجتماعی با مسئولیت گروه مشخصی به پا شود.

* مقام معظم رهبری فرمودند، از یک سوی تأیید کلی ایشان مانع از رسیدگی به شکایات نمی‌باشد و از سوی دیگر هیچگونه بدعتی را در فرایند رسیدگی به صحت انتخابات نمی‌پذیرند و تنها شورای محترم نگهبان را مرجع رسمی و قانونی می‌دانند. پیشنهاد ما نیز در این چارچوب است. متأسفانه اکثریت اعضای محترم شورای نگهبان با جانبداری از یکی از نامزدان خود را در این مظان قرار دادند که قضاوتشان همراه با جانبداری است. البته بهتر این بود که حضرات آقایان به دلیل آنکه در مقام داوری قرار دارند رأی خود را مخفی نگاه می‌داشتند تا امروز جامعه با چنین مشکلی مواجه نباشد.

علیرغم این، به نظر ما در همین چارچوب هنوز امکان اقدام وجود دارد. پیشنهاد این است که شورای نگهبان هیأتی از رجال ملی و مورد اعتماد مردم که اظهارنظر آنان موجب جلب اعتماد عمومی و آرامش جامعه شود را به عنوان خبرگان امین خود انتخاب کند. دامنه رسیدگی به این هیأت که به عبارتی باید نقش هیأت منصفه را ایفا نماید، باید عام و بدون محدودیت باشد. این هیأت باید بتواند نسبت به اتفاقات به وقوع پیوسته در فرایند انتخابات، مسائل روز اخذ رأی و حوادث پس از آن اظهارنظر نماید. این هیأت باید حق دسترسی به کلیه شکایات و اطلاعات واصله به شورای محترم نگهبان را داشته باشد‌ و حق داشته باشد تا مستقیماً با نامزدهای انتخابات و یا نمایندگان آنها گفت‌وگو کند و همچنین حق داشته باشد که از قضات عالیرتبه دیوانعالی کشور و سایر کارشناسان خبیر به عنوان همکار استفاده نماید. این هیأت در انتهای کار خود که می‌تواند بین دو هفته تا بیست روز به طول بینجامد باید گزارشی را خطاب به شورای محترم نگهبان تهیه کند و متن آن را جهت آگاهی عمومی منتشر نماید.

آنگاه شورای نگهبان متکی بر این گزارش تصمیم نهایی خود را اتخاذ کند. در این صورت امکان جلب اعتماد عمومی به گزارش منتشره و تصمیم متخذه فراهم خواهد شد.

* ما پیشنهاد می‌کنیم که اعضای این هیأت مرکب از افراد زیر باشد، هر‌چند با هیچ‌یک از افراد نامبرده هیچگونه مذاکره‌ای صورت نگرفته است و ممکن است ایشان پذیرای این مسئولیت نباشند. به هر روی، افراد پیشنهادی ما بدین شرح است: 1- جناب حجت‌الاسلام و‌المسلمین سیدحسن خمینی از بیت شریف حضرت امام (ره)، 2- جناب حجت‌الاسلام و‌المسلمین محمدی ری‌شهری از علمای خوشنام، منصف و با تقوی و همچنین با سابقه اجرایی طولانی قضایی و دارای مسئولیت وزارت اطلاعات در پیشینه کاری خود، 3- جناب آقای دکتر گودرز افتخارجهرمی یکی از برجسته‌ترین حقوقدانان مسلمان ایران، نماینده جمهوری اسلامی ایران در دعاوی بین‌المللی و همچنین چندین دوره عضویت در شورای نگهبان به عنوان حقوقدان.
مسئولیت این پیشنهاد با خود ما است و آمادگی داریم از آن در رسانه ملی دفاع کنیم. به نظر ما در صورت اتخاذ چنین رویه‌ای آرامش به جامعه باز خواهد گشت. ما بر این اعتقاد هستیم چنانچه جامعه به نتیجه چنین تصمیمی اعتماد کند، به یقین جناب آقای مهندس میرحسین موسوی نیز با آن موافق خواهد بود. به امید اعتلای کلمه حق و پیشرفت روزافزون جمهوری اسلامی.

بیژن زنگنه
عباس آخوندی

شکنجه در زندان : iranpressnews.com

یک جوان 18 ساله دیگر بر اثر شکنجه در زندان جان باخت

دستگیری در 18 تیر، شهادت در 25 تیر بر اثر جراحت‌های وارد شده در زندان

سایت موج آزادی: پیکر شهید محمد کامرانی که پنجشنبه گذشته بر اثر جراحت‌های وارد شده در زندان اوین، در بیمارستان مهر تهران از دنیا رفت، صبح امروز (شنبه) در بهشت زهرا تشییع و به خاک سپرده شد.

محمد کامرانی که تنها 18 سال داشت و جمعه گذشته قرار بود در کنکور پزشکی دانشگاه آزاد شرکت کند، روز هجدهم تیر در حوالی میدان ولیعصر تهران دستگیر و به بازداشتگاه کهریزک منتقل شده بود.

این شهید چند روز پس از بازداشت، به همراه گروه دیگری از بازداشت شدگان به زندان اوین منتقل شد. خانواده‌ی این شهید وقتی از محل نگهداری او خبردار شدند که یک مامور زندان اوین در جمع خانواده‌ی بازداشت‌شدگان فهرستی از اسامی افراد بازداشت شده راخواند و از انتقال آنها از کمپ کهریزک به زندان اوین خبر داد.

پیگیری خانواده‌ی او به اینجا رسید که مطلع شدند دستور آزادی وی نیز صادر شده و به همین منظور صبح روز چهارشنبه 24 تیر ماه به زندان اوین مراجعه کردند، اما در آنجا به آنها گفته شد که فرزند شما مجروح بوده و به بیمارستان منتقل شده است.

وقتی این خانواده به بیمارستان لقمان رفتند، با پیکر نیمه جان محمد کامرانی روبه‌رو شدند که همچنان تحت کنترل ماموران بود. آنها با هماهنگی مسئولان بیمارستان و باز تحت کنترل شدید ماموران، فرزند خود را به بیمارستان مهر منتقل کردند، اما تلاش‌های کادر پزشکی در نهایت بی‌نتیجه ماند و محمد کامرانی 18 ساله نیز به ندا آقاسلطان، سهراب اعرابی و دیگر شهیدان پیوست.

پیکر شهید محمد کامرانی صبح روز شنبه 27 تیر در میان حزن و اندوه دوستان و خانواده داغدارش تشییع و در قطعه 221 بهشت زهرا به خاگ سپرده شد.