۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

بیانیه دکتر محسن سازگارا

سلام
بامداد شنبه ۳ امرداد ۱۳۸۸ و ۲۵ جولای ۲۰۰۹ میلادی
یکی دوتا خبر رو سریع بگم و بیاییم سر بحث خودمون. خبر اول اینکه این داستان تحلیف، ظاهراً حکومت مشکلی که پیدا کرده این است که نمی‌تونه آدم‌هایی رو بیاره در مراسم تنفیذِ حکم که آقای خامنه‌ایه، مجلسم تعطیله و با این کارهای آقای احمدی نژاد که آقای رحیم مشایی رو معاون گذاشته مشکل پیدا کرده و مهمتر از همهٔ اینها از واکنش مردم هم می‌ترسه و این چیزی که الان دائماً مطرحه که هر وقت تحلیف باشه مردم جمع خواهند شد و اونجا اعلام می‌کنند که «مجلس اونجاییست که ملت باشه» و «مهندس موسوی رئیس‌جمهور منتخب مردمه»، حسابی اونها رو به تب و تاب انداخته که هم زمان تحلیف رو مخفی می‌کنند، هم تعویق می‌اندازند؛ هنوز هم نمی‌گند قطعاً چه روزی تحلیف خواهند داشت.
به هرحال به نظر من کاری که ما داریم می‌کنیم و واکنشی که داریم نشون می‌دیم، چه روز شنبه امروز، مراسم داشته باشیم میدون ونک و البته با اون احتیاطات و جاهای جایگزین و چه نداشته باشیم، این جا داره همیشه و اخطاریست به حکومت که بدونه به این سادگی نمی‌تونه برای آقای احمدی‌نژاد تنفیذ حکم و بعد هم سوگند خوردن در مجلس بگذاره و بعد ایشون رو بخواد به عنوان رئیس‌جمهور معرفی بکنه. لذا خواهش من این است که به هوش باشید و به گوش باشید؛ اگر هم توانش هست که آکسیونی بگذاریم، همین امروز به شرطی که درگیری نباشه، هیچ ضرری نداره؛ می‌تونیم داشته باشیم و اخطار کنیم بگیم «ده دفعهٔ دیگه هم اگر لازم باشه ما از این جور مراسم خواهیم گذاشت» و حضور خودمون رو اعلام می‌کنیم.
نکتهٔ دوم این است که کمیتهٔ مادران عزادار غیر از سه پارک لاله، اندیشه و گفتگو، پارک ملت رو هم اضافه کرده؛ بنابراین هر روز از ساعت هفت تا هشت بعدازظهر، چهار پارک در تهران فعلاً اعلام شده و خواهششون این است که که در شهرستان‌ها هم به کمک مادران عزادار بیان و مراسم مشابهی از ساعت هفت تا هشت غروب در پارک‌ها باشه و با همون شرط گل و اگر هم تونستند شمع روشن کردن و به این ترتیب حضور خودشون رو اعلام کردن. این رو هم بگم که حسب معمول اگر ما جایی بتونیم مراسمی برای یکی از شهدای جنبش داشته باشیم، چون نمی‌گذارند که مراسم رسمی در مساجد و اماکن عمومی باشه، اگر بتونیم مراسمی برای شهدای جنبش داشته باشیم، هر نوع، در هر کجایی باشه، همه باید که بریم و شرکت بکنیم؛ چرا که جاییست که اتحاد و حضورمون رو نشون می‌دیم.
اما بعد از این دو خبر من بیام سر بحث اصلیمون که اسمش رو گذاشتم «ارزیابی سی روزه»؛ برای اینکه در این سی روز، جنبش نوپای ما که به دنیا اومده و داره رشد می‌کنه و بارور می‌شه، بسیار واجبه که یه نگاهی به گذشته بکنیم؛ ببینیم چه کارهایی کردیم؛ حکومت کودتا چه کارهایی کرد، ما در مقابلش چه تاکتیک‌هایی اتخاذ کردیم؛ یک ارزیابی عمومی داشته باشیم و چه راه‌های جدیدی پیش رومونه؟ چرا که همونجوری که قبلاً بحث کردیم، در این مرحله احتیاجه که جنبش، هم به لحاظ جغرافیایی توسعه پیدا کنه، هم به لحاظ سربازگیری و اقشار مختلف مردم و هم به لحاظ آکسیون‌های جدید و ابتکاری. در هر سه بعد باید جنبش بتونه رشد بکنه و بارورتر و نیرومندتر بشه.
این رو هم یادآوری بکنم که ضمن اینکه همه در حال فعالیت هستیم، ولی باید بتونیم نیرومون رو هم تقسیم کنیم و مبارزه اگر بیش از چند هفته، چند ماه طول بکشه، بتونیم که بکشیم مبارزه رو و برسونیم انشاءالله به اونجایی که کودتاچی‌ها رو بیاریم پایین و محاکمه‌شون بکنیم و رأی مردم رو پس بگیریم؛ این شعار مرحله ای جنبش رو جلو ببریم.
اما در ارزیابی، اجازه بدید که من ابتدا بگم اون سه سرفصلی که استراتژی ما بر اون بنا شده، یعنی سرفصل اول آکسیون‌هایی که یکپارچگی و مقاومت مردم رو تقویت می‌کنه؛ دائماً باید از این آکسیون‌ها داشته باشیم. تمام مردم رو هرچه بیشتر یکپارچگی و مقاومتشون رو تقویت کنیم. سرفصل دوم آکسیون‌هایی که کودتاچی‌ها رو فرسایش می‌ده، اونها رو فرسوده می‌کنه، توشون شکاف می‌اندازه. سرفصل سوم آکسیون‌هاییست که کودتاچی‌ها رو، حکومت کودتا رو فلج می‌کنه و می‌ره نهایتاً اونجایی که کشور رو حکومت‌ناپذیر می‌کنه، وای می‌ایستونه و اون وقت دستشون به عنوان تسلیم می‌ره بالا.
بنابراین براساس این سه سرفصل، کارهایی رو که کردیم بررسی می‌کنیم. سرفصل اول اون آکسیون‌هاییست که یکپارچگی و مقاومت مردم رو تشدید می‌کنه و تقویت می‌کنه؛ در رأسش که همون شب اول شروع شد، الله‌اکبر گفتن روی پشت‌بوم بوده که دیشب صحبتش رو کردیم که ممکنه پایین بره، ممکنه بالا بیاد؛ ممکنه کم شه، ممکنه زیاد شه؛ ولی تداومش مهمه. ابزاریست که دستمونه و هروقت که یک مناسبتی پیدا بشه، می‌شه به سرعت قوی‌ترش کرد و وسعت پیدا کنه. همونجور هم که عرض کردم در هر محله و منطقه‌ای حتماً باید یکی دوتا خانوار که فعال‌تر هستند، وظیفهٔ خودشون بدونند، بیاند و شروع بکنند؛ برای اینکه دیگران هم تشویق بشند.
آکسیون دومی که در خدمت تقویت یکپارچگی و اتحاد ما ومقاومت بوده، حضورهای میلیونی در خیابون‌ها بوده. خوشبختانه باید گفت نسبت به مثلاً انقلاب اسلامی که در کل شاید یازده تا آکسیون بزرگ میلیونی داشت، این جنبش سبزِ موجود ما، تا همین الان پنج تا حضور میلیونی در خیابون داشته و این خیلی موفقیته. هربار که ما میلیونی در خیابون‌ها میاییم، هم قدرتمون رو به رخ می‌کشیم، هم مردم از همدیگه نیرو می‌گیرند، هم دشمن رو ضعیف میکنیم و دیدید پشت هر حضور میلیونی، اونها شروع می‌کنند به ریزش کردن؛ آدم‌های فرصت‌طلبشون شل‌تر می‌شند، میاند توی حرف‌هاشون وسط‌تر می‌شند، دفاعشون رو از کودتاچی‌ها کم‌رنگ‌تر می‌کنند و هم اینکه دنیا محکمتر پشت ما می‌ایسته و کلاهش رو به احترام برمی‌داره و می‌فهمه که با یک ملت طرفه و دنیا هم برای اینکه بخواد یک وقت به کودتاچی‌ها نزدیک شه، تجدیدنظر می‌کنه.
الان آکسیون میلیونی که پیش رومون هست، بعد از نمازجمعه هفتهٔ قبلی، آکسیون شب جمعه‌ایست که در پیشه؛ این پنجشنبه برای چهلم شهدامون که در تهران و تمام شهرها قراره که بیاییم توی خیابون و گل بگذاریم جای شهدا، به منزل شهدا ابتدا سر بزنیم. اونهایی که می‌خوان، سر خاک شهدا برند؛ ولی بعد بیاییم گل بگذاریم جاشون که حالا محل‌های دقیقش اعلام خواهد شد و بعد هم بمونیم توی خیابون‌ها و شمع روشن کنیم. اگر این آکسیون، درست و میلیونی در تهران و تمام شهرها انجام شه، مطمئن باشید که یک قدمِ محکم دیگه رفتیم جلو.
کارهای دیگه‌ای هم کردیم برای حفظ و تقویت یکپارچگی عموم و اون این بوده که سعی کردیم همه به هم سفارش بکنیم که با هرعقیده و گرایش و مرامی که داریم، می‌ایستیم، می‌گذاریم کنار عقایدمون رو الان و پشت شعار محوری یه جنبش می‌ایستیم که ابطال انتخاباته و رئیس‌جمهوریِ موسوی و پایین کشیدن کودتاچی‌ها و محاکمهٔ اونهاست. این هم خوشبختانه تا اینجا خیلی خوب انجام شده.
حالا، در این سرفصل اول یک کارهایی هم حکومت کودتا کرده که اون هم می‌مونه برای جلسهٔ بعدی که بررسی کنیم و ببینیم ما چه واکنشی در مقابلشون کردیم، چقدر موفق بودیم چقد ضعیف بودیم.
عرضم رو اینجا تموم می‌کنم؛ ادامهٔ بررسی رو می‌گذارم برای فردا و احتمالاً دو یا سه تا جلسه‌ای که ممکنه پشت هم ضبط بکنیم و فردا یا حداکثر پس‌فردا به خدمتتون ارائه بکنیم. عرضم تمومه؛ شاد و موفق و پیروز باشید. [انگشتانشون رو به شکل V گرفتند]

روزنامه های یکشنبه : BBC

مردم سالاری در سرمقاله خود ضمن تقیبح عمل رییس دولت در معطل کردن یک هفته ای حکم آیت الله خامنه ای نوشته پدیده ای به نام مشایی امتداد همان خط وابستگی و باور دولت نهم به منابع فیض ناپیدا و ماورائی است که پایه برخی از عملکردها در چهارسال گذشته بوده، که اگر هزار هزار تکذیب و انکار به میان آید نیم نگاهی به حکم انتصاب او و تکرار واژه "دولت کریمه" و دلباختگی به آقا امام زمان در آن بازگوی همه چیز است.

به نظر نویسنده این مقاله مابین مفهوم عزل و برکناری یا استعفا یا ادامه به کار آقای مشایی هیچ گونه تعارض ماهیتی وجود ندارد، چونکه آقای احمدی نژاد از قبل کاملا اشراف به عواقب تصمیم خود داشته اند و از نظرات دفعی و حساسیت ها مطلع بوده اند. کجای این سناریو دور از ذهن و خارج از معمول است که آقایان نقش شکات پرونده را بازی می کنند؟بنابراین به هیچ طریقی نمی توان صورت مساله را پاک کرد و بهتر است فکری برای غافلگیری های بعدی شود.

وصل به آسمان

علی مزروعی در مقاله ای در اعتمادملی محمد یزدی نایب رییس مجلس خبرگان را متهم کرده که در حملات جدید خود به هاشمی رفسنجانی برای رد نظرات خود به نظراتی از فقها استناد می کند که وجود خارجی ندارد و نقل هائی از قرآن مجید می آورد که درست نیست.

این نماینده مجلس ششم در پایان استدلال های خود از محمد یزدی پرسیده آیا این همه تقلا و تکاپو برای قطع کردن رشته حکومت از زمین و وصل کردن آن به آسمان برای آن نیست که برای خلق‌الله بیچاره رابطی با آسمان دست و پا شود تا نظر او نظر آسمان تلقی گردد و همه از او به نیت اطاعت از آسمان تبعیت کنند؟

در پایان مقاله اعتمادملی آمده آقای یزدی از سید جمال اسد‌آبادی به این سو تا آخوندخراسانی و تا میرزای نایینی تا امام خمینی تمام بزرگان دینی ما تصریح کرده‌اند که اسلام واسطه ای میان خدا و مخلوق به رسمیت نمی‌شناسد و توحید هیچ نسبتی با استبداد ندارد و امروز شما تلاش می‌کنید در اسلام هم رابطه‌ای میان خدا خلق خدا بتراشید[...]

اعتمادملی بخشی از این مقاله را حذف کرده است.

شکایت از مرتضوی : روزآنلاین

یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۸
مصاحبه با خانواده های زندانیان سیاسی

شکایت قضایی از مرتضوی

خانواده های فعالان سیاسی، مدنی و مطبوعاتی که بعد از کودتای انتخاباتی 22 خرداد بازداشت شده اند روز گذشته در مقابل زندان اوین تجمع کرده و خواهان پاسخگویی مسولان و آزادی عزیزانشان شدند. این خانواده ها که با وجود پی گیری فراوان تاکنون نتوانسته اند خبری از زندانیان خود کسب کنند و مسولان قضایی و امنیتی حاضر به پذیرش مسولیتی در قبال این بازداشت ها نیستند در گفتگو با روز با ابراز نگرانی از وضعیت فرزندان و همسرانشان خبر دادند که از سعید مرتضوی و سایر قضاتی که در قضایای اخیر دست داشته اند به دادگاه انتظامی قضات شکایت خواهند کرد.

شکایت از مرتضوی

مصطفی تاجزاده و بهزاد نبوی تاکنون هیچ تماسی با خانواده هایشان نداشته اند. فخرالسادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاجزاده با بیان اینکه همچنان از وضعیت همسرش بی خبر است به روز گفت: روز شنبه به مناسبت 40 روزه شدن بازداشت عزیزانمان در مقابل اوین تجمع کردیم و خواستار احقاق حقوق خود و بازداشت شده ها شدیم.

وی این تجمع را حرکتی نمادین خوانده و گفت: برخی از خانواده ها خواستار ملاقات با عزیزانشان شدند اما مسولان زندان اوین گفتند که امکان ملاقات وجود ندارد چون اسم این افراد در لیست کامپیوتر زندان اوین وجود ندارد.

خانم محتشمی پور خبر از حضور رئیس زندان اوین در میان تجمع کنندگان دیروز داد و گفت: مسول زندان اوین از ما عذرخواهی کرد که نمی تواند پاسخگو باشد و ابراز تاسف کرد از اینکه بندی که این زندانیان در آن نگهداری می شوند در اختیار او نیست.

وی با بیان اینکه ما اعتراض کردیم که دادگاه انقلاب نیز پاسخگو نیست اما مسول زندان اوین هم حرفی برای گفتن نداشت تصریح کرد: شنیده ایم روزهای دوشنبه یک نفر از سوی دادگاه انقلاب به بخش ملاقات های زندان اوین می آید و با حکم آقای حداد و برگه ای که صادر می کند برخی ملاقات ها صورت می گیرد و برخی خانواده ها تصمیم گرفته اند روز دوشنبه به زندان اوین مراجعه کنند شاید بتوانند با عزیزانشان دیدار کنند.

خانم محتشمی پور خبر داد که خانواده های زندانیان یک شکوائیه دسته جمعی آماده کرده اند . وی گفت: از مرتضوی، دادستان تهران و کلیه کسانی که در این پرونده ها سهیم بوده و هستند به دادگاه انتظامی قضات شکایت می کنیم و اکنون در حال امضا جمع کردن هستیم.

همسر تاجزاده با بن اینکه هیچ مرجع و مقامی پاسخگو نیست تاکید کرد: این خیلی نگران کننده است که مقامات قضایی و امنیتی از خود سلب مسولیت می کنند.

وی افزود: ما میدانیم که عزیزانمان در دست حفاظت اطلاعات سپاه هستند و این مساله نگرانی زیادی را ایجاد می کند از اینکه بازداشت شدان در چه شرایطی هستند که همه از خود سلب مسولیت می کنند.

خانم محتشمی پور با اشاره به اظهارات دیروز وزیر اطلاعات که خواستار عدم پخش اعترافات شده بود گفت: قطعا نتوانسته اند اعترافی بگیرند چون اگر موفق به گرفتن اعترافی شده بودند قطعا تاکنون پخش میکردند.

وی با اشاره به فتواهای برخی مراجع و علما که پخش اعترافاتی که زیر فشار گرفته می شود را حرام اعلام کردند گفت: بر اساس گفته این مراجع پخش اعترافاتی که در شرایط خاصی اخذ می شود اشاعه منکرات است.

عیسی سحرخیز: با پیروزی مردم آزاد می شوم

عیسی سحرخیز، روزنامه نگار سرشناس ایرای در تماسی کوتاه از زندان اوین خبر از شکستگی دنده خود داده و گفته است که با پیروزی مردم از زندان آزاد خواهد شد. همسر این روزنامه نگار به نقل از او به روز گفت که در انفرادی نگهداری می شود.

خانم سحرخیز روحیه همسرش را عالی توصیف کرده و گفت: سحرخیز آدم مقاومی است و روحیه اش خیلی خوب بود و همین برای من مهم بود چون حتی به من هم سعی میکرد که روحیه بدهد و آن امیدواری که در صدای او دیدم خیلی قابل ستایش بود و بعد از این همه مدت انفرادی و برخوردهایی که صورت گرفته خیلی خوب روحیه اش را حفظ کرده است.

وی افزود: از آقای سحرخیز پرسیدم که آیا شکنجه ات می کنند که پاسخ داد موقع بازداشت و انتقال به زندان دنده ام را شکسته اند و سینه ام به شدت درد می کند و ریه ام به شدت مشکل دارد و مشکل تنفسی دارم.

خانم سحرخیز افزود: آقای سحرخیز از ما خواسته است که با خانم ستوده و آقای ریاحی برای وکالت اشان صحبت کنیم و ما نیز در این زمینه اقدام کرده ایم از طرفی انجمن دفاع از زندانیان هم آقای محمدرضا فقیه را برای پیگیری پرونده آقای سحرخیز تعیین کرده است.

وی با بیان اینکه سحرخیز به شدت نگران مسائل مالی خانواده بود گفت: به ایشان در این مورد اطمینان دادم و آقای سحرخیز گفته اند منتظر من نباشید و من به این زودیها آزاد نمی شوم وممکن است حتی تا 6 ماه هم تحقیقات پرونده ام طول بکشد و شما زندگی خود را بکنید.

نگرانی از وضعیت سمیه توحیدلو

سمیه توحیدلو، وبلاگ نویس و از فعالان ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی یک روز پس از کوتای 22 خرداد بازداشت شده است. مادر این وبلاگ نویس سرشناس خبر از تماس تلفنی او با خانواده اش در روز گذشته داد و به روز گفت: وضع روحی سمیه خوب است و از انفرادی به سلولی چند نفره منتقل شده است اما در تماس کوتاهی که داشت نتوانست توضیحی درباره وضعیتش بدهد.

سمیه توحیدلو ازخانواده اش خواسته است که برای او دعا کنند و گفته است که در سلول فقط دعا می کند ونماز و قرآن میخواند.

به گفته مادر این وبلاگ نویس، پدر سمیه از او پرسیده است که مگر فعالیت در ستاد انتخاباتی کسی که توسط شورای نگهبان تایید صلاحیت شده جرم است که 43 روز در زندان و در بی خبری نگاهش داشته اند اما سمیه به این سوال نتوانسته پاسخی دهد و فقط گفته است که نمیداند.

خانم توحیدلو گفت: یک روزپس از انتخابات و ساعت 3 نصف شب، 8 نفر به منزل ما آمده و سمیه را بازداشت کردند و برخورد آنها به شد توهین آمیز و خشن بود و لپ تاب سمیه، کامیوتر خانه و دوبین و موبایل سمیه را به همراه دست نوشته های او با خود برده اند.

وی با انتقاد از برخورد بسیار تند کسانی که برای بازداشت سمیه آمده بودند گفت: فقط یک حکم کلی در رابطه با اغتشاشگران نشان دادند که اسمی از سمیه هم نبود و این در حالیست که هنو درگیری و تجمعات شروع نشده بود

وی افزود: بارها برای دیدن قاضی مرتضوی اقدام کردیم اما موفق نشدیم و فقط یکبار با آقای حداد دیدار کردیم اما ایشان هم هیچ خبری در رابطه به سمیه به ما ندادند.

مادر سمیه توحیدلو با بیان اینکه گویا بعد از این فعالیت در ستادهای انتخاباتی جرم است تصریح کرد: دادگاه انقلاب برخورد بسیار بدی دارد و حتی به ما نمی گویند اتهام دخترم چیست من 43 روز است که از دخترم بی خبرم و همسر او نیز در شرایطی مثل من به سر می برد.

وی با بیان اینکه زندگی همه ما مختل شده و عمه سمیه بشدت بیمار شده است افزود: سمیه برای همه خانواده و فامیل الگو بود او الگوی یک زن مسلملن است و هیچ حرکت یا رفتار حساب نشده ای هرگز از او. سر نمی زند

خانم توحیدلو تاکید کرد: سمیه هر بار زنگ میزند با نگرانی می گوید که برای من دعا کنید و ما به شدت نگران وضعیت او و سلامت جسمی و روحی او هستیم.

دیدارمهسا امرآبادی و مسعود باستانی

مادر مهسا امرآبادی، روزنامه نگار بارداری که در زندان به سر می برد خبر داد که دخترش با مسعود باستانی در زندان ملاقات کرده اند. مسعود باستانی ، همسر مهسا امرآبادی نیز در بازاشت به سر می برد.

مادر مهسا امرآبادی به روز گفت: مسعود باستانی برای اولین بار از زمان بازداشتش با خانواده اش تماس گرفته و خبر از ملاقاتش با مهسا داده است.

وی به نقل از مسعود باستانی خبر داد که روحیه مهسا بسیار خوب است و به بند عمومی زندان اوین منتقل شده است

خانم امر آبادی گفت: هنگامي كه مسعود در حال مكالمه با خانواده اش بوده بازجو تلفن را گرفته و خطاب به خانواده او گفته كه شما كاري نكنيد و اجازه دهيد كه همه چيز روال اداري خود را سپري كند.

اعتراف گیری توسط حسین طائب

در حالیکه میرحسین موسوی، سید محمد خاتمی و مهدی کروبی هر روز به منزل بازداشت شدگان اخیر میروند و با آنان دیدار می کنند، خانواده های این بازداشت شدگان نیز همچنان در دیدار با مقامات و شخصیت های سیاسی پی گیر وضعیت عزیزانشان هستند. در روزهای اخیر این خانواده ها با اعضای شورای شهر تهران دیدار کرده اند . از سوی دیگر اعضای دفتر تحکیم وحدت نیز با این خانواده ها دیدار کرده اند.

اما برخی اخبار منتشره بر دامنه نگرانی ها افزوده است. سایت موج آزادی روز گذشته خبر داد: پروژه اعتراف‌گیری زیر نظر حسین طائب در حال انجام است و گزارش آخرین اعتراف‌های کسب شده زیر شکنجه و جدیدترین سناریوی ساخته و پرداخته شده برای انقلاب مخملی، به طور مرتب از طریق او به اطلاع ع.الف.ح و م.خ در بیت رهبری می‌رسد

بر اساس این گزارش طائب که در حال حاضر فرمانده نیروی مقاومت بسیج است و گفته می‌شود احمدی‌نژاد به او گفته که خود را برای تصدی وزارت اطلاعات در دولت دهم (دولت کودتا) آماده کند، تنها روحانی دارای سمت فرماندهی در رده‌های ارشد نیروهای مسلح ایران است و ارتباطات ویژه‌‌ای هم با محافل اطلاعاتی موازی دارد.

وی ماه قبل ابتدا وجود هرگونه فیلم و عکسی از نقش بسیجیان و پلیس ضد شورش در ایجاد خرابکاری را انکار کرد، اما پس از آنکه تعداد زیادی از فیلم‌ها و عکس‌های حاکی از نقش نیروهای رسمی در این خرابکاری‌ها و نسبت دادن آن به معترضان در اینترنت منتشر شد، ادعا کرد گفت: اغتشاشگران برای ایجاد خرابکاری، لباس بسیج و نیروی انتظامی را پوشیده بودند.

مشایی رئیس دفترشد : روزآنلاین

یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۸
احمدی نژاد از فامیل خود دست بر نمی دارد

مشایی رئیس دفتر رییس جمهور شد

یک روز پس از انتشار علنی نامه رهبر جمهوری اسلامی ایران به محمود احمدی نژاد در مورد عزل مشائی، احمدی نژاد وی را به ریاست دفتر خود منصوب کرد.

پنجشنبه شب خبرگزاری فارس که به جناح محافظه کار نزدیک است متن نامه رهبر جمهوری اسلامی را که از چند روز پیش خبرارسال آن به رئیس جمهور پخش شده بود علنا منتشر نمود تا مشخص شود آیت الله خامنه ای در ماجرای انتصاب معاون اول رئیس جمهوری وارد شده و دستور عزل وی را به محمود احمدی نژاد داده است.

نامه رهبر جمهوری اسلامی تاریخ ۲۷ تیر - دو روز پس از انتصاب مشایی – را بر خود داشت، اما ظاهرا عدم اجرای خواسته ذکر شده در نامه بعد از شش روز، باعث انتشار آن برای الزام احمدی نژاد به تعویض معاون اول خود شده بود. دستور رهبر جمهوری اسلامی در همان روزی منتشر شد که علی اکبر جوانفکر معاون مطبوعاتی رییس جمهور از اساس منکر نوشته شدن نامه ای از سوی آیت الله خامنه ای در مورد مشائی شده و گفته بود: " بین مقام معظم رهبری و رییس‌جمهور مکاتبات، مشاورات و رایزنی‌های زیادی صورت می‌گیرد و عجیب است که برخی بدون اطلاع از متن مکاتبات درصدد القای نظر خاص خود تحت عنوان نظر رهبری هستند. مگر مسئولیت اعلام نظر و حکم مقام معظم رهبری با نایب رییس مجلس یا امام جمعه است؟ مقام معظم رهبری در صورت صلاحدید، شخصا یا دفترشان نسبت به موضوع خاصی اعلام نظر خواهند کرد." وی افزوده بود: "درمیان مخالفان انتصاب آقای مشایی کسانی وجود دارند که بودن آقای مشایی در این سمت برای آن‌ها اهمیتی ندارد، بلکه هدف آن‌ها درهم شکستن اراده رییس‌جمهور است. "

پاسخ اداری احمدی نژاد به حکم حکومتی

رهبری ایران در نامه کوتاه خود خطاب به محمود احمدی نژاد آورده بود: "انتصاب جناب آقاي اسفنديار رحيم مشايي به معاونت رييس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالي و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگي ميان علاقمندان به شماست. لازم است انتصاب مزبور ملغي و كان لم يكن اعلام گردد."

نامه جمعه شب ساعت 20 در روی تلکس خبرگزاری فارس قرار گرفت، اما تا پایان شب دولت و رئیس جمهور به نامه رهبری واکنشی نشان ندادند. سرانجام، محمود احمدی نژاد 16 ساعت از علنی شدن نامه رهبری در متنی که در سایت رسمی ریاست جمهوری ایران منتشر شد به نامه آیت الله سیدعلی خامنه ای پاسخ گفت و بسیار مختصر نوشت: "ضمن ارسال رونوشت نامه كناره گيري مورخه 88.5.2 جناب آقاي مهندس اسفنديار رحيم مشايي از معاونت اولي، به استحضار مي رساند كه مرقومه مورخه 88.4.27 حضرتعالي به استناد اصل 57 قانون اساسي اجرا شد . ايام عزت مستدام."

البته پیش از محمود احمدی نژاد، مجتبی هاشمی ثمره دستیار ارشد وی اعلام کرده بود که رحیم مشایی با توجه به حکم مقام معظم رهبری دیگر خود را معاون اول رئیس جمهوری نمی داند. اسفندیار رحیم مشایی در نامه اش خطاب به محمود احمدی نژاد با اشاره به انتشار نامه رهبری از صداوسیما رسمی جمهوری اسلامی آورده بود: "پيشتر نيز كه ملاحظه فشارها به آنجناب – كه بويژه با توجه به مسووليت هاي سنگين اداره كشور – بر حقير بسيار دشوار بود، درخواست واگذاري اين مسووليت را از حضرتعالي داشتم. در هر حال با قلبي مالامال از عشق به ايران عزيز و نظام – جمهوري اسلامي، ضمن آرزوي پيروزي هاي بيشتر و بزرگتر براي ملت شريف ايران، خود را همواره سرباز دولت مردمي ، عدالت جو و مهرورز جنابعالي و نظام ولايي دانسته و در مسير اسلام و انقلاب از هيچ تلاش و خدمتي دريغ نخواهم كرد."

از سوی دیگر، پاسخ محمود احمدی نژاد به استعفای رحیم مشایی نشان از آن داشت که وی همچنان پشتیبان پدر عروس خود است: "با تقدير فراوان از بزرگواري و پذيرش مسووليت معاونت اولي كه علي رغم ميل شخصي جنابعالي و با اصرار اينجانب انجام شد مجددا تاكيد مي نمايم كه شما را انساني خود ساخته ، مومن و دلباخته حضرت ولي عصر(عج) و با تعهدي عميق و آگاهانه به خط نوراني ولايت و مباني جدي اسلامي و خدمتگزاري توانمند و صديق به ملت الهي و عزيز ايران مي شناسم . طي يك هفته اخير نيز اميدوار بودم كه با رفع برخي تبليغات منفي فشارها و جوسازيهاي بعضي رسانه ها و جريانهاي سياسي دولت بتواند از خدمات شما در جايگاه معاون اولي برخوردار بماند."

ساعاتی پس از آن محمود احمدی نژاد در حکم دیگری مشایی را به سمت "مشاور و رئیس دفتر رئیس جمهور" برگزید، و این در حالی بود که هفته پیش، منابع خبری مختلف اعلام کرده بودند که قرار است مهدی خورشیدی داماد احمدی نژاد، ریاست دفتر رئیس جمهور را در دولت آینده بر عهده بگیرد.

رهبر: قضایای اخیر باعث شکاف نشود

یک روز پس از انتشار حکم حکومتی رهبر در مورد برکناری مشائی، آيت‌الله خامنه‌اي در ديدار شركت‌كنندگان در بيست و ششمين دوره مسابقات بين المللي قرآن كريم، با اشاره به "ضرورت حفظ وحدت در داخل كشور" اظهار داشت: "قضاياي چند روز اخير نبايد وسيله‌اي براي ايجاد اختلاف و شكاف شود و همه بايد برادرانه با هم همكاري و براي پيشرفت كشور تلاش كنند." وی افزود: " ضمن آن كه نباید به كسی بیهوده تهمت زد و او را به خاطر یك امر، از همه آن چیزهایی كه صلاحیت محسوب می شود، نفی كرد."

حسین شریعتمداری در یادداشت امروز روزنامه یکشنبه – امروز – خود با اشاره به سخنان روز گذشته رهبر، در یادداشتی با عنوان "هر چه آن خسرو كند شيرين بود" نوشت که خود را یکی از مخاطبان سخن رهبر می داند و می پذیرد که در انتقاد از مشائی تندروی کرده است. شریعتمداری در عین حال تاکید کرد: "تعجب توأم با تأسف از تأخیر احمدی نژاد در عزل مشایی و نیز، اظهارات مشایی كه با وجود اطلاع از نامه رهبری، اصرار داشت مخالفت با معاون اولی خود را به «حسودان»! نسبت دهد، موجی از اعتراض همراه با انزجار در میان مردم را به دنبال داشت."

لازم به ذکر است روز شنبه روزنامه کیهان در سرمقاله ای به قلم شریعتمداری مشائی را یکی از "مهره های انقلاب مخملی" نامیده و نوشته بود: "شاید این برداشت «بدبینانه» باشد که حضور آقای رحیم‌مشایی را در کنار رئیس‌جمهور محترم، بخشی از یک پروژه بیرونی تلقی کنیم ولی متأسفانه برخی از شواهد و قرائن موجود این احتمال را قوت می‌بخشند و نشان می‌دهند رحیم‌مشایی در کنار آقای دکتر احمدی‌نژاد همان نقشی را برعهده دارد که افراطیون مدعی اصلاحات و سردمداران آنها به گونه‌ای دیگر برعهده داشته و دارند، به بیان دیگر می‌توان حدس زد رحیم‌مشایی نیز یکی از مهره های کودتای مخملی است که فقط محل مأموریت او با سایر توطئه‌گران اخیر متفاوت است و نه «هویت» او!"

این در حالی است که روز جمعه و پیش از علنی شدن نامه رهبری، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان "رهبری و رئیس جمهور" که آن را بر روی تلکس خروجی خود منتشر کرده، آورده بود: "رييس جمهور براساس قانون و عقل "حق" دارد همکاران خود را براي اداره دولت تحت مديريتش انتخاب کند و انکار اين حق يا تلاش براي سلب اين حق بديهي و مشروع از منتخب ملت ،‌در واقع نفي قانون و مخالفت با عقل است."

نویسنده این مطلب محمد جعفر بهداد که از نویسندگان شناخته شده نشریات حامی دولت است پس از انتشار علنی نامه رهبری در مطلب دیگری در خبرگزاری جمهوری اسلامی نوشت: "اينک که رهبر انقلاب اسلامي فراتر از جنجال آفريني ها و کج سليقگي هاي عده اي از دوستان در نقد يک تصميم رييس جمهور ، رسماً و علناً فرمان لغو حکم يک انتصاب از سوي دکتر احمدي نژاد را صادر فرمودند ، عملاً امکان فرصت طلبي عده اي و ماجراجويي عده اي ديگر در فضايي پر ابهام و غبار آلود وجود ندارد."

بیدادگری : روزآنلاین

یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۸
نامه موسوی، خاتمی و کروبی به مراجع تقلید:

مسولان نظام را از بیدادگری بر حذر دارید

میرحسین موسوی، سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی و دهها چهره اصلاح طلب دیگر در نامه سرگشاده ای به علما و مراجع تقلید شیعه خواستار دخالت آنها برای پایان یافتن شیوه های غیرقانونی و امنیتی در برخورد با معترضان شدند.

چهره های سرشناس اصلاح طلب، در نامه ای که امضای خطاب به علما و مراجع تقلید شیعه نوشته اند: "بازداشت‌های انفرادی و گروهی، از اقشار مختلف اجتماعی از جمله اساتید دانشگاه‌ها، فعالان سیاسی، روزنامه‌نگاران، که بدون صدور مجوزهای قانونی صورت گرفته و همراه با برخوردهای خشونت‌بار و استفاده از شیوه‌های بازجویی که یادآور دوران سیاه ستمشاهی است و بسیاری از امضاکنندگان این نامه در آن زمان خود بارها قربانی آن بوده‌اند، به هیچ روی زیبنده نظام و کشوری که داعیه برپایی قسط و عدل دارد نبوده و نخواهد بود."

در این نامه مراجع تقلید شیعه مورد پرسش قرار گرفته اند که "براستی اعمال شکنجه‌های مکرر در مورد کسانی که زیر لوای اسلام زندگی می‌کنند با توسل به کدام اصل قانونی، شرعی و انسانی توجیه‌پذیر است؟ و چگونه می‌توان با سکوت در قبال این همه خشونت و سبعیت، داد از رحمانی بودن نظامی سرداد که شریعت محمدی را راهنمای خویش قرار داده است."

امضا کنندگان این نامه با اشاره به این که "این روزها دریافت اخبار نگران‌کننده درباره سلامت جسمی و روانی بسیاری از بازداشت‌شدگان، بر دامنه نگرانی‌ها افزوده است" تصریح کرده اند: "اسف‌بارتر اینکه دستگاه‌های امنیتی مصرانه در پی اثبات فرضیه‌های خیال‌پردازانه و سراپا اشتباه خود برای معرفی فعالان بعنوان عوامل وابسته به بیگانه و محرکان انقلاب مخملی هستند و از همین رو به شیوه‌های غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرشرعی اعتراف‌گیری توسل جسته‌اند."

سه رهبر اصلاح طلب و سایر امضا کنندگان نامه با اعلام این که "دستگاه‌های ابداع توطئه، اینک کار را بجایی رسانده‌اند که عضویت در ستادهای تبلیغاتی را جرمی نابخشودنی می‌نمایانند" از نقش و تلاش صدا و سیما برای پخش اعترافات تعدادی از بازداشت شدگان نیز انتقاد کرده و نوشته اند "دستگاه‌های تبلیغاتی دولتی و بویژه صدا و سیما نیز در این پروژه شرکت کرده و با پخش اعتراف‌های نمایشی، سعی در اثبات اینگونه اتهامات واهی به حرکتی مردمی دارد که تنها و تنها برای پاسداشت جمهوریت نظام شکل گرفت."

نویسندگان این نامه با تاکید بر مواضع پیشین اصلاح طلبان تاکید کرده اند که "تنها راه برون رفت از این وضعیت، اقدام قاطع و شفاف نسبت به توقف فرایند امنیتی ساختن فضای پس از انتخابات، کوتاه کردن دست عوامل غیرمسئول، آزادی تمامی بازداشت‌شدگان و بازگرداندن روند رسیدگی به اتهامات به مجاری قانونی است."

نویسندگان در پایان تاکید کرده اند: "از شما مراجع عظام تقلید بعنوان مرجع و ملجأ ملت شریف ایران می‌خواهیم که پیامدهای زیانبار اتخاذ شیوه‌های قانون‌گریزانه را به دستگاه‌های ذیربط خاطرنشان ساخته و آنان را نسبت به اشاعة بیدادگری در نظام جمهوری اسلامی برحذر دارید".

نامه کروبی به وزیر اطلاعات

همزمان با انتشارنامه سرگشاده چهره های سرشناس اصلاح طلب خطاب به مراجع تقلید شیعه، مهدی کروبی در نامه ای جداگانه به وزیر اطلاعات دولت نهم با "تاسف بار" خواندن وضعیت وضعیت کشور، از برخوردهای امنیتی با معترضان و بازداشت شدگان اخیر به شدت انتقاد کرد.

مهدی کروبی در نامه خود به غلامحسین محسنی اژه ای با اعلام این که "اینک سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور به غیر‌شفاف‌ترین و مخوف‌ترین ابزار برای سرکوب مردم تبدیل شده است" نوشته "دستگاه اطلاعات وامنیت با فراموش کردن مصلحت عمومی جامعه چنان عمل می‌کند که به سختی می‌توان از آن دفاع کرد."

دبیر کل حزب اعتمادملی در این نامه خطاب به وزیر اطلاعات با طرح این پرسش که آیا "آنچه که طی ماه‌های اخیر بر مردم ایران گذشت، آیا منطق با قانون و بر مصلحت منافع ملی بود" حضور نیروی های لباس شخصی در سرکوب معترضان به نتایج انتخابات و دستگیری معترضین توسط دستگاه اطلاعات موازی را به شدت مورد انتقاد قرار داد.

مهدی کروبی افزوده: "چرا هیچ گاه اقداماتی که از سوی نیرو‌های تحت عنوان لباس شخصی‌ها و بسیج انجام می‌شود، مورد بررسی قرار نمی‌گیرد" و به وزیر اطلاعات یادآوری کرده است: "این بر عهده وزارت اطلاعات است که عاملان این حوادث را شناسایی و معرفی کند، نه آنکه با نمایش‌هایی خودساخته، عاملان حوادث را به منافقین و تروریست‌هایی مجهول‌الهویه نسبت دهند."

کاندیدای معترض به نتایج انتخابات همچنین نوشته: "وا اسفا که امروز جوانان این مرز و بوم را تحت عنوان نیروی امنیتی و اطلاعاتی کتک می‌زنند و در بازداشت گاه‌های غیرقانونی نگهداری می‌کنند و بدترین شکنجه‌ها روحی و روانی و رفتار‌های خشن را با آنها انجام می‌دهند، بی‌آنکه پاسخگوی آنچه تحت لوای نظام جمهوری اسلامی می‌کنند، باشند. اینک کار به جایی رسیده است که کسانی که در زندان اوین به سر می‌برند، این شانس حضور خود در اوین و گرفتار نشدن در بازداشتگاه‌های غیر‌قانونی را رحمت خداوند می‌نامند."

کاندیدا ی انتخابات ریاست جمهوری دهم با اشاره به این که "این روزها اخبار ناگواری از تعداد كشته شدگان حوادث اخیر به گوش می‌رسد، ‌كسانی كه هنوز خانواده‌هایشان از سرنوشتشان بی خبر هستند، هرچند كه هیچ گاه از سوی مسوولان مربوطه آمار واقعی كشته‌شدگان حوادث اخیر منتشر نشده است" از وزیر اطلاعات پرسیده "ولی آیا شما نیز به عنوان وزیر اطلاعات آمار دقیقی از كسانی كه مفقود شده و كشته شده‌اند در اختیار ندارید."

دبیر کل حزب اعتمادملی در نامه خود تاکید کرده "به نظر می‌رسد كه مسئولان می‌خواهند همواره به كتمان آمار واقعی كشته‌شدگان حوادث اخیر بپردازنند، ولی در هر صورت حداقل اجساد آنها را به خانواده‌هایشان تحویل دهید."

مهدی کروبی در پایان نامه خود به وزیر اطلاعات آورده: "برای رفع هر‌گونه شائبه‌ای به شفاف‌سازی بپردازید. هم خانواده‌هایی را از نگرانی درآورید و هم با توجه به آنکه به مسائل پشت پرده دسترسی دارید و از شرایط شکننده‌ی کشور مطلع هستید و امکان کالبدشکافی امور کشور در داخل و خارج برایتان مهیا است، مردم را نیز در جریان واقعیت‌ها قرار دهید."

او همچنین هشدار داده که با این عمل "البته به دنبال راه چار‌ه‌ای برای خروج از بحران کنونی باشید، و الا مدیریت روز‌های سخت رمضان، قدس، محرم و عاشورا و 22 بهمن برایتان دشوار خواهد بود".

شکنجه و اعتراف گیری ها غیرشرعی است

درحالی که جمعی از اصلاح طلبان خواستار دخالت مراجع تقلید شیعه در وضعیت بحرانی کشور و پایان دادن به برخوردهای امنیتی، بازداشت و اعتراف گیری از معترضان به نتایج انتخابات شده اند، طی روزهای اخیر برخی از مراجع تقلید ضمن صدور فتاوی مختلف هرگونه شکنجه و فشار برای اخذ اعتراف از متهم را حرام شرعی اعلام کرده اند.

آیت الله یوسف صانعی در پاسخ به جمعی از مقلدانش درباره "اخذ اعتراف از متهم در بازداشتگاه و تحت فشار و شکنجه" گفته "اخذ چنین اعترافاتی هیچ‌گونه ارزشى شرعاً و عقلاً و عقلاءً نداشته و ندارد و یكى از شرائط مسلّمه حجّیت اقرار نزد همه فقها اختیار و نبود اكراه و فشار است."

این مرجع تقلید با تاکید بر این نکته که "این مساله در قانون اساسى در فصل حقوق ملّت در اصل 38 هم به طور واضح وبدون استثناء بیان شده و آمدنش در آن فصل و بدون استثناء حتى در یك مورد و صراحت در بیان، همه و همه گویاى اهمیت و ارزش این حقّ انسانى اسلامى است" در فتوای اخیر خود همچنین گفته "هرگونه اذیت و آزار و شكنجه و فشارهاى روحى و یا جسمى نسبت به همه انسانها حرام و معصیت كبیره است چه رسد به زندانى كه اسیر است."

از سوی دیگر آیت الله بیات زنجانی نیز در همین رابطه اعلام کرده: "اصول 32 و 38 قانون اساسی به نحوه بازداشت افراد و شكنجه برای گرفتن اقرار و اعتراف اشاره می كند تاكید دارد هیچكس را نمی‌توان دستگیر كرد مگر به حكم و ترتیبی كه قانون آن را معین می‌كند و نیز در خصوص شكنجه تاكید دارد كه هر گونه شكنجه برای گرفتن اقرار و یا كسب اطلاع ممنوع است و متخلف از این اصول طبق قانون مجازات می شود."

این مرجع تقلید شیعیان همچنین درباره فشارهای وارده بر بازداشت شدگان اخیر برای اخذ اعتراف یادآور شد که "من در رساله‌ علمیه‌ام تاكید كردم كه اساسا اقراری اعتبار دارد كه چهار مرتبه و بدون فشار،تطمیع،تهدید و اجبار باشد كه این حكم شرعی است و اگر كسی با تهدید و تطمیع سخنی بگوید كوچكترین اعتباری از نظر شرع و قانون ندارد."

اظهارات این دو مرجع تقلید درباره اخذ اعترافات اجباری با اعمال شکنجه و فشارهای جسمی و روحی از بازداشت شدگان اخیر درحالی منتشر می شود که پیش از این نیز برخی دیگر از مراجع تقلید شیعه و روحانیون همچون آیت الله منتظری، آیت الله طاهری و مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم نیز با صدور فتواها و بیانیه های مختلف برخوردهای امنیتی، بازداشت و شکنجه معترضان بازداشت شده برای اخذ اعتراف را حرام شرعی اعلام کرده بودند.

جانباز اصلاحات : روزآنلاین

یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۸
وضعیت نامساعد جسمانی "جانباز اصلاحات"

بازجویی از
همسر حجاریان
در حضور وی

روز گذشته خانواده سعید حجاریان عضو زندانی شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی توانستند با وی در زندان اوین و در حضور ماموران ملاقات کنند. خبرها حاکی از نامساعد بودن حال سعید حجاریان در این ملاقات دارد.

زینب حجاریان، دختر سعید حجاریان در پی بازداشت و بازجویی مادر و برادرش در مقابل چشمان پدر دربندش طی نامه ای به آیت الله العظمی موسوی اردبیلی، از ظلمی که به پدر و خانواده اش در این روزها می گذرد گلایه کرده و از ایشان خواسته به "مسئولیت الهی، اخلاقی و انسانی" خود عمل نموده و نسبت به دادخواهی از این خانواده زجر کشیده به پا خیزد. متن کامل نامه وی به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

یا غیاث المستغیثین

محضر مبارک حضرت آیة الله العظمی موسوی اردبیلی

با سلام و عرض تبریک به مناسبت مبعث خجسته حضرت ختمی مرتبت محمّد مصطفی (صلّی الله علیه و آله و سلّم)

قریب دو هفته از نگارش نامه تظلّم خواهی اینجانب به حضرتعالی و سایر آیات عظام میگذرد. ظاهرا حضرتعالی به حج مشرف شده بودید و نامه استغاثم وتظلم مرا ندیده اید، لذا با عرض معذرت نامه دیگری به محضرتان تقدیم می کنم. در این مدّت نه تنها پدرم آزاد نشده و نه تنها بهبودی در شرایط نگهداری ایشان حاصل نشده، که بالعکس با تهدید و ارعاب و بازجویی های طولانی مدّت از مادر و برادرم، فشار مضاعف و بی سابقه ای به پدرم وارد شده تا ایشان را بشکنند و وادار به اعترافات کذب و ساختگی نمایند. همچنین عکسهای خانوادگی ما بدون اجازه و بدون در نظر گرفتن ضوابط شرعی و در حین یکی از ملاقاتها از روی تلفن همراه مادرم ضبط شده است.

به بهانه دادخواهی اینجانب از مراجع گرانقدر تقلید، خانواده مرا مورد بازخواست قرار داده و با تهدید از هرگونه تظلّم خواهی و اعتراض منع نموده اند. مادرم را فراخوانده و با اتهامات واهی و بی اساس رسماً از او بازجویی کرده اند و همزمان پدرم را درجریان این امور قرار داده اند تا به خیال خود و با این ترفند رسوا او را وادار به همکاری در راستای مقاصد شومشان نمایند به نحوی که پدرم به فریاد آمده و گفته است: "من که به دستور شما اعلام کردم از شرایط زندان رضایت دارم، دیگر به خانواده ام چه کار دارید؟"

به من بگویید برای مردی که روزگاری از بازوان توانمند این انقلاب بوده است چه دردی از این بالاتر است که به ضرب گلوله مجروح و سپس از عوارض ناشی از آن معلول شود، سالها خانه نشین شود و خانواده اش مجبور شوند بار زندگی را بدون کمک او بدوش بکشند و او همواره بکوشد با تن رنجور و بیمار خویش به نوعی این سختی ها را برای آنها آسانتر کند. پس از ده سال رنج و تألّم ایشان را با آن حال نزاز و تن رنجور به زندان ببرند و در حالیکه او برای انجام کوچکترین امور شخصی محتاج کمک است، در دست زندانبانان اسیر است، همسر و پسرش را به پیش چشمش بیاورند و بازجویی کنند؟ همسری که سالهاست همچون یک مادر فداکار از او نگهداری میکند و در عین حال به عنوان یکی از دلسوزترین پزشکان همواره در راه بهبود خدمات و آموزش پزشکی فعالیت نموده است.

به من زینب دختر سعید حجاریان بگویید مگر در فاجعه کربلا به امام سجاد (ع) که بیمار بود رحم نکردند، چگونه اینان از پدر بیمار و معلول من دست برنمی دارند؟ راستی چه ظلمی از این بالاتر است؟ به من بگویید کدامین مسلمانی به این امر راضی است؟

همه این اقدامات در حالی صورت میگیرد که پزشک معالج پدرم به من گوشزد کرده که به علّت قطع شدن یکی از رگهای خونرسان به مغز (کاروتید آرتری) در اثر ضایعات گلوله، هرگونه استرس که منجر به بالا رفتن فشار خون ایشان بشود، ممکن است به یک سکته فراگیر مغزی بیانجامد.

در این شرایط دشوار، مطبوعات وابسته به بازجویان، وقیحانه اعلام میکنند که پدرم به رضایت خود در زندان مانده است. اگر چنین است، پس چرا مادر و برادرم را دستگیر و بازجویی میکنند؟ این ترفند رسوا که مادر و برادرم را وسیله فشار بر پدرم قرار داده اند و با تهدیدات گوناگون پدرم را وادار به ابراز رضایت از شرایط زندان کرده اند به نحوی که مطبوعات فوق صریحاً بیان کرده اند که پدرم در خارج از زندان امنیت جانی نخواهد داشت، از پیش مردود است.

در این شرایط از جنابعالی که سالها بالاترین مسئولیت قضائی در نظام اسلامی را عهده دار بوده اید و کتب متعدّدی در زمینه قضای اسلامی تألیف نموده اید و پدرم را از نزدیک و از قبل از انقلاب می شناسید، عاجزانه درخواست میکنم که به مسؤلیت الهی، اخلاقی و انسانی خود عمل نموده و پدر مظلوم، بیمار و بی پناه مرا از این مهلکه نجات داده، مقدمات آزادی ایشان را فراهم نمایید و خانواده نگرانی را دعاگوی خود سازید.

با تشکر و احترام

زینب حجّاریان کاشانی

27 تیر 1388

رونوشت: آیة الله سید محمود هاشمی شاهرودی ریاست محترم قوه قضائیه