۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

بیانیه دکتر محسن سازگارا

سلام
چهارشنبه ۱۴ امرداد ۱۳۸۸ و ۵ آگوست ۲۰۰۹ میلادی
البته عملاً احتمالاً این [ویدئویی] که دارم ضبط می‌کنم، زودتر از ۱۴ مرداد نصب خواهد شد روی وب‌سایت و یوتیوب؛ برای اینکه روز چهارشنبه ساعت ۹ صبح، آکسیون سراسر کشور هستش. من فکر کردم که این رو زودتر صحبت بکنم، دلواپس بودم از اینکه بعضی سفارش‌هایی که می‌خوام بکنم و با همدیگه مرور بکنیم، یک وقت دیر نشه. بنابراین امیدوارم که امشب تا آخر شب نشده، روز سه‌شنبه، شبِ چهارشنبه این در دسترس شما باشه؛ ولی خوب تاریخ چهارشنبه ۱۴ مرداد رو می‌زنیم.
من یک بار دیگه باید توصیه‌هایی رو انجام بدم...

ما روز تحلیف که قرار گذاشتیم روز چهارشنبه، روز صدور فرمان مشروطیت [ساعت] ۹ صبح در تهران و تمام شهرها جمع بشیم، یادمون باشه این قرار نیست آخرین آکسیون ما باشه؛ خودمون رو بی‌خودی هدر بدیم یا خدای نکرده به دردسر بندازیم؛ همون‌جوری که از روز اول هم صحبت کردیم، ما یک دوی سرعت صد متر نداریم برسیم اون تَهش تموم بشه؛ یک دوی ماراتون داریم که باید سازماندهیمون رو و انرژیمون رو درست تقسیم بکنیم که بتونیم گام به گام بریم برسیم به انتهای پیروزی که پایین کشیدن کودتاچی‌ها و محاکمه کردن اونهاست. بنابراین برای اینکه پشت این روز تحلیف، از جمعه مسابقات فوتبال شروع می‌شه که یک برنامه‌ای رو هم استخراج شده که خدمتتون ارائه می‌کنم فردا پس‌فردا که چه جوری توی استادیوم‌ها بریم و همهٔ استادیوم‌ها رو سبزش بکنیم؛ بعدش ماه رمضونه، شب‌های احیا، استفاده از اون آکسیون‌های دوگانه‌ای که ماسک ریای مذهبی آقای خامنه‌ای و همراهان ایشون رو پاره می‌کنیم؛ نشون می‌دیم به دین هم باوری ندارند و تجمعات قانونی هستش که می‌تونیم توش بریم؛ یک پشتش اول مهره و از این طرف شروع کردن به فلج کردن کشور، دولت غیرقانونی رو از کارامدی انداختن و به‌جاش دولت منتخب خودمون رو تقویت کردن؛ این مسیریست که با همدیگه باید بریم. بنابراین باز هم تکرار می‌کنم، واجبه که خودمون رو محافظت کنیم؛ خوب انرژی خودمون رو تقسیم بکنیم که بتونیم مسیر رو تا انتها با همدیگه طی بکنیم.
...
از نازی‌آباد بچه‌های خوب نازی‌آباد برای من ایمیل زده بودند که «ما حرکت کردیم، اسم ما رو هم جنوب شهر بیارید.» من از همین جا می‌خوام بگم، امیدوارم به گوششون برسه، مطمئن باشید روز چهارشنبه از محور خیابون مولوی به پایین تا اون طرف بهشت‌زهرا، از این طرف تا مهرآباد جنوبی و غرب‌تر، از اون طرف تا افسریه، کلاً اون مناطق در اختیار شماست؛ نیرو[ی سرکوبگر] در اون مناطق در حداقل خواهد بود؛ بنابراین در هر مرحله و هر میدون و هر محله و هرجایی که باشید، به راحتی می‌تونید شعار بدید، شعار بنویسید و حسابی جَو رو، درواقع جنبش سبز رو ببرید اونجا. امروز روز چهارشنبه مانور خیلی خوبی می‌شه در تمام مناطق جنوب شهر داد.
در شهرها بچه‌های خوب ارومیه نوشتند که حرکتی کرده بودند، گزارش دادند؛ من خواهشم این است که فیلم رو فراموش نکنید. سلاح نیرومند جنبش ما عکس و فیلمیست که می‌گیرید و می‌گذارید روی یوتیوب، می‌آد توی همهٔ رسانه‌ها پخش می‌شه و ضمناً همه هم می‌فهمند که کجا چه خبر بوده. بچه‌های اهواز خیلی خیلی ایمیل‌های شورانگیزی زدند؛ مواظب باشید که این حقه‌بازی‌های حکومت که بمب گذاشتند و می‌خواد به خشونت بکشه، یک‌وقت گریبانتون رو نگیره؛ مبارزهٔ ما مبارزهٔ مدنی و بی‌خشونته؛ تاکتیک‌های مبارزات مدنی به مراتب پرقدرت‌تر از تاکتیک‌های خشونت‌آمیزه. بنابراین اهواز، حرکتی که بچه‌ها کردند خودشون هم گزارش دادند خوب بوده؛ خیلی هم شدید باهاشون برخورد شده.
ولی باز من خواهش می‌کنم فیلم و عکس رو فراموش نکنید. در تهران و سایر شهرها هم من باز توصیه‌م این است که یک کسایی به عنوان یک وظیفه، برن در نقاط امن، در ساختمون‌هایی که می‌دونند زاویهٔ خوبی داره، مشرف به میدون بهارستان، میدون امام خمینی، دمِ بازار که قرار ما در همهٔ شهرها از دمِ بازارهاست، مستقر بشند با خیال راحت و اونجا اول هم روی یک روزنامهٔ روز، چون جای امنی هستند، طبیعتاً توی خیابون نمی‌شه اینکار رو کرد، اول یک شات، یک تصویر از روی روزنامه بگیرند که تاریخ روز رو نشون بده؛ بعد دوربینشون رو حرکت بدند و فیلم بگیرند یا عکس بگیرند. اینست که فیلم و عکس بخش لاینفکی از جنبش ماست.
من یک توصیه‌ای رو هم روی فیلم به شما بکنم؛ باز راجع به موتورسیکلت‌ها. ببینید نقش موتورسیکلت‌ها در سرکوب به گونه‌ایست که، نقشیه که اسب‌سوارها در این طرف دنیا می‌کنند. ببینید این جمعیت، وقتی این موتورسوارها میان، دو نفر هستند؛ می‌زنند توی جمعیت؛ پراکنده می‌کنند جمعیت رو؛ درواقع همون کاری که اسب‌سوارها در این طرف دنیا هم می‌کنند، موتورسوارها در ایران می‌کنند. من توصیه‌م این بود که ساده‌ترین کار برای موتورسیکلتی که اینطوری توی صف می‌زنه، میخیه که ساخته باشید، سر راهشون بریزیم. ولی وقتی جمعیت اینطور انبوهه، طبیعتاً اون میخ توی پای جمعیت فرو می‌ره؛ نمی‌شه این کار رو کرد. بنابراین بهترین مقابله این است که به نوعی وقتی جمعیت انبوهه، یک جوری تعادل اونها رو به هم بزنیم و برشون گردونیم. وقتی که جمعیت فشرده‌ست، خیلی دیگه هزینه‌ای نداره؛ چون موتور به راحتی با یک تنه‌ای که بخوره، سرنگون می‌شه. کمااینکه در ادامهٔ همین فیلم هم یک کسی از بچه‌ها این کار رو می‌کنه و یکی از موتورها می‌افته زمین و آتیشش می‌زنند؛ کار بدی هم نیست. اما موتورسوارش رو می‌برند و آب بهش می‌دند؛ محافظت ازش می‌کنند که این رو تلویزیون‌های غربی به‌خصوص من دیدم تلویزیون ایتالیا کاملاً نشون داده بود این فیلم رو و کاملاً از بچه‌ها تقدیر کرده بود و دنیا تحت تأثیر این قرار گرفته بود که پلیسی که، موتورسواری که می‌خواد مردم رو سرکوب کنه، موتورش رو هم سرنگون می‌کنند و آتیش می‌زنند؛ اما خود موتورسوارش رو می‌برند و درمانش می‌کنند؛ مراقبت ازش می‌کنند. دخترها دونفر می‌نشینند که دیگران اذیت نکنند موتورسوار رو و آب بهش می‌دند و خلاصه نهایت انسانیت رو به او نشون می‌دند اینجا [اشاره به فیلم] همون موتور سواریست که دارند ازش محافظت می‌کنند و او رو درواقع، محبت رو بهش ابراز می‌کنند و شرمنده‌ش می‌کنند.
به هر حال این اون جاهای قشنگ جنبش ماست که دنیا رو تکون داده و دنیا شیفته و فریفتهٔ این حرکت ما شده. به هر حال بحث موتورسوارها رو من ببندم؛ اینها نقششون این است که نگذارند هستهٔ تظاهرات شکل بگیره.
یکی کس دیگه‌ای پرسیده «ما صورتمون رو بپوشونیم، کاری که بچه‌های ایرانی در فرانسه کردند آیا کار خوبیست؟ دخترا همه عکس ندا رو روی صورتشون بگذارند و پسرها عکس سهراب رو» اگر امکان داشته باشه این کار، جایی نباشه که در جنگ و گریز باشید، بسیار کار زیباییست و بسیار بسیار پیام قوی‌ای هم داره که ما همه ندا هستیم، همه سهراب هستیم؛ اگر امکان داشته باشه خیلی زیباست این کار.
من عرضم رو تموم بکنم، برای همه‌تون آرزوی موفقیت بکنم. روز چهارشنبه تا غروب در هرکجای شهر که باشید، می‌تونید ادامه بدید و به دنیا نشون بدیم که ما یک روز تموم کنترل شهرها رو می‌تونیم در دستمون بگیریم، در اقصی نقاط شهر. خدا پشت و پناهتون، به امید پیروزی [انگشتانشون رو به شکل V گرفتند]


بامداد سه‌شنبه ۱۳ امرداد ۱۳۸۸و ۴ آگوست ۲۰۰۹ میلادی
...
در بعضی شهرستان‌ها مثل رشت و انزلی هم گزارش رسیده بود که مقدار زیادی نیروی انتظامی بوده، نیروی سرکوب‌گر بوده و نشون می‌ده که اونها هم سعی می‌کنند شهرهای مختلف رو زیر نظر بگیرند، کنترل بکنند. در تهران یک اتفاق جالب این بود که گزارش‌هایی داشتیم که از سمت نازی‌آباد در جنوب شهر تهران هم حرکت‌هایی انجام شده و این نقیصه‌ای که ما کمی با جنوب شهر داشتیم رو خیلی بچه‌های جنوب شهر دارند سعی می‌کنند که پر بکنند و گسترهٔ جنبش رو در تمام سطح شهر تهران ممکن بکنند.
حالا به هرحال امروز یک مقداری هم سرکوب‌گرها گاهی بعضی جاها خشونت نشون می‌دادند، در فاصلهٔ عباس‌آباد تا میدون ونک، مرکز استقرار و توزیع نیروشون بود یا در پارک ساعی، لباس‌شخصی‌ها رو دوباره بسیج کرده بودند؛ اینها نکاتی بود که در بررسی امروزِ حرکت توی تهران دیده شد و این مراسم تنفیذِ یخ و سرد و واقعاً ورشکسته که شاید دو سوم آدم‌های خود جمهوری اسلامی توش نبودند و تلویزیون هم جرأت نکرد مستقیم پخش بکنه، این پاسخ مناسبی بود که مردم هم نشون دادند که به هیچ وجه قبول ندارند. توی اخبار دنیا هم منعکس شد این واکنشی که ما داشتیم. به‌خصوص الله‌اکبر شب و حرکاتی که باز از پاره‌ای محله‌ها گزارش شد که بعد از ساعت دهونیم-یازده شده و اعتراضاتی که به عمل اومده. سطح شهر تهران و پاره‌ای شهرهای دیگه هم گزارش حرکت کندِ ترافیک، بوق زدن و V کردن انگشت و اینها هم گزارش شده که همهٔ اینها درواقع در این حدی که نارضایتی عمومی رو نشون بده خیلی خوب بوده.
...
شعارمون «یک مملکت، یک دولت، اما به رأی ملت» و ما یک رئیس‌جمهور قانونی می‌شناسیم، مهندس موسویه؛ او رو رئیس‌جمهور می‌دونیم، برای او سوگند می‌خوریم و رئیس‌جمهور قلابی رو قبول نداریم و از آقای مهندس موسوی هم می‌خواهیم که کابینه‌ش رو معرفی کنه که مردم با کابینهٔ واقعی حاضرند همکاری کنند و نه کابینهٔ قلابی آقای احمدی‌نژاد.
...
هروقت که دیدید که سرکوب‌گرها هستند، آمادهٔ درگیریند، می‌خوان خشونت بکنند، دستگیر بکنند، حمله بکنند، خدای نکرده تیراندازی بکنند و از ما تلفاتی بگیرند، باید به سرعت پخش بشیم، بریم در نقاط مختلف؛ چون نیرو ندارند نمی‌تونند کنترل کنند. بند آوردن خیابون با ترافیک هم یکی از واجباته که خطوط ارتباط سرکوب‌گرها رو بِبُریم، نتونند جابجا بشند؛ اون‌وقت دیگه محله‌های مختلف شهر مال ماست.
یکی برای من نوشته بود «ما در همون محلهٔ خودمون اگر حرکت بکنیم چه اشکالی داره؟» خیلی هم خوبه! هیچ اشکالی هم نداره. این رو باز هم تکرار می‌کنم، میدان بهارستان زندان باستیل نیست بخواهیم بریم فتحش بکنیم، درگیر بشیم؛ همین‌قدر که اونجا ناچار بشند لشکر بچینند و اشغال بکنند اطراف مجلسی رو که می‌خوان سوگند بخورند، نظامی‌ها باید اشغال کنند محافظت بکنند که مردم اونجا نباشند، این به لحاظ وجهه و چهره، اونها رو نشون خواهد داد. اگر خطری نداشت جمع می‌شیم، تظاهرات می‌کنیم؛ اما اگر خطری داشت پخش می‌شیم و در سطح شهر تهران فعالیتمون رو می‌کنیم. امروز در چندین میدون بود، در بیش از بیست میدون سی میدون یا محله‌های مختلف کارمون رو انجام خواهیم داد، در تهران و تمام شهرستان‌ها.
از اینجا حالا برگردم روی نکته‌ای که می‌خواستم بگم به عنوان یکی از پیروزی‌های جنبشمون. شما حتماً خاطرتون هست که قبلاً ما از این عکس‌ها که داشتیم، آدم‌های اینجوری که این یکی چون جلیقه تنشه به احتمال زیاد اسلحه هم داره؛ آدم‌های اینجوری رو که بودن می‌گفتیم شناساییشون بکنیم، برای اینکه اینها سرکوب‌گرهایی هستند که بچه‌ها رو سرکوب می‌کنند؛ بشناسیم، بریم سراغ خانواده‌هاشون،آدم‌هایی که، درواقع سرکوب‌گرانی که باید اینها رو بشناسیم، بریم سراغ خانواده‌هاشون، اینها تیپ‌هایی هستند که باید شناخت.
اتفاقی که افتاده این است که امروز در تهران دیده شد که یک عده از این آدم‌ها ماسک زدند؛ این کاملاً پیروزی ما رو نشون می‌ده، تاکتیک ما که اینها رو شروع کردیم به شناسایی؛ تو محله‌هاشون، توی خانواده‌هاشون، فامیل‌هاشون افشا کردیم؛ کارگر افتاده، خودشون رو دیگه از ترس با ماسک می‌پوشونند. البته اگر هرکدومشون تنها گیر بچه‌ها بیفتند، حتماً واجبه که ماسکشون رو بردارند، ازشون یک عکس بندازند اگر این امکان پیدا بشه. در غیر این‌صورت همین، این پیروزی جنبش رو نشون می‌ده و نشون می‌ده به ما که همین کار رو باید ادامه بدیم. این حرکت درستیست که فرماندهان سپاه، آدم‌های عضو بسیج، سرکوب‌گرها، همه رو باید شناسایی بکنیم و ادامه بدیم به افشاگری و توضیح موقعیتشون.
یک سؤال دیگه رو هم جواب بدم. یکی از گروه‌های بچه‌های فعالی که بودند برای من پیغام گذاشته بودند که ما موتورسیکلت‌ها رو اگر بتونیم کنترل کنیم، دو نفری که روش سوارند، مثل سواره‌نظام می‌زنند، نمی‌گذارند هستهٔ تجمع شکل بگیره، درواقع پیاده‌نظامشون رو چون تعدادمون بیشتره می‌تونیم انجام بدیم. باز هم ما اینجا بحث کردیم، ساده ترین راه جلوگیری از حرکت موتورسیکلت‌ها، همون میخ‌های سه‌پریست که پنچرشون بکنیم. می‌شه توی کیسه فریزرهای سیاه هم ریخت چند تا شو که مستقیماً هم پخش [نشه] دیده نشه، برن روش. ولی یادتون هم باشه، از دوتا موتورسیکلت‌سوار احتمالاً نفر عقبی، هم گاز فلفل داره، هم اسلحه داره. بنابراین روش‌های دیگه ممکنه خطرناک باشه؛ بهترین کار پنچر کردنشونه تا هسته‌های تجمع بتونه شکل بگیره.
عرضم رو تموم بکنم؛ تا فردا شاد و پیروز و موفق باشید. به امید موفقیت! [انگشتانشون رو به شکل V گرفتند]

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر