۱۳۸۸ تیر ۹, سه‌شنبه

بیانیه دکتر محسن سازگارا

دکترمحسن سازگارا

قسمت اول

سلام
دوشنبه ۸ تیرماه ۱۳۸۸، ۲۹ ژوئن ۲۰۰۹ میلادیه و ساعت یازده و نیم صبح دوشنبه‌ست. دیشب یک اشکال فنی پیش اومد، عذرخواهی می‌کنم از این‌که این نوار با تأخیر ده-دوازده ساعته داره دوباره ضبط می‌شه و بیاد به دست شما برسه.
اما قبل از این‌که وارد اون بحث سپاه بشیم، من یک سؤالی رو جواب بدم؛ درواقع سه تا سؤال رو که فکر می‌کنم مهمه. برای این‌که از بین شاید صدها سؤالی که رسیده، سعی می‌کنیم اونهایی رو که بیشتر به درد می‌خوره و عمومیت داره و یا مسألهٔ مبرم و روز هستش، اینجا بیاییم و خدمتتون مطرح کنیم. پیشنهاداتی رو هم که می‌رسه، با تیمی که تشکیل دادیم بحث و صحبت می‌کنیم؛ سعی می‌کنیم پیشنهادات رو پخته بکنیم و اگر عملی باشه اونها رو با شما درمیون بگذاریم. چون ما اینجا کاری نداریم جز این‌که اگر سؤالی دارید، به پیدا کردن جوابش کمک بکنیم و اگر پیشنهادی هم دارید به پخته‌تر شدنش و برگردوندنش به خود شما کمک بکنیم.
این سؤالات از این قراره، اول این‌که کسایی که دستگیر یا کشته شدند، در فعالیت‌هایی که خانواده‌هاشون دارند می‌کنند، چگونه می‌شه ازشون حمایت کرد. الان به‌خصوص با منصوب کردن یک کمیسیون سه نفره، کمی نگرانی همه بالا رفته. به‌خصوص آدمهایی مثل آقای پورمحمدی که در این کمیتهٔ سه نفره هستند (از عوامل کشتار سال ۶۷)، جا داره که همه‌رو نگران کنه . به همین دلیل فعالیت خانواده‌های این زندانی‌ها، مادران، خواهران، فرزندان و فامیل و دوست اونها الان نقش ویژه‌ای داره و جبههٔ جدیدی رو باز می‌کنه. همون‌طوری‌که می‌دونید، خانواده‌های زندانی‌ها و خانواده‌های شهدای این حرکت با دردست داشتن عکس‌های اونها، با درخواست اطلاع از حال و روزشون، جلوی جاهای مختلف، بازداشتگاه‌ها، وزارت کشور، دادستانی انقلاب و جلوی مجلس تظاهرات می‌کنند و خواهان رسیدگی می‌شند. حتماً حتماً حتماً دیگران هم باید به اونها کمک بکنند، بپیوندند بهشون، جمعیتشون رو زیاد کنند و حتماً هم باید از این فعالیت‌هاشون عکس و فیلم بگیرند که بشه در دنیا منعکس کرد و بازتاب داشته باشه و حکومت رو، کودتاچی‌ها رو بگذارن جلو که به افکار عمومی، از جا و مکان زندانی‌ها، رسیدگی‌شون و وضعشون جواب بدند و آزادی فوری اونها رو خواهان بشند.

بنابراین این یک فعالیت جدی و مهمیست که باید دیگران هم دوش به دوش خانواده‌های این شهدا و زندانی‌ها کمک بکنند و این جبههٔ جدید رو باز کنند و تبلیغاتش رو هم ما بتونیم به دنیا ارائه بکنیم و از محافل بین‌المللی و سازمان‌های حقوق بشری هم پیگیری بشه و فشار بیاد؛ به‌خصوص که با انتصاب این کمیتهٔ سه نفره، لحظات حساسی پیش اومده و متأسفانه خطر سرکوبی و کشتار افزایش پیدا کرده.
سؤال دوم اینست که پرسیدند خیلی جاها برای ایجات رعب و وحشت، به‌خصوص در تهران، همه جا جلوی ماشین‌ها رو می‌گیرند، بازجویی می‌کنند، زد و خورد می‌کنند، با یک‌دونه علامت سادهٔ سبز یا عکس مهندس موسوی درگیری درست می‌کنند و در راستای همین کارها، گاهی برای این‌که مردم رو از «الله‌واکبر» گفتن بترسونند، درب بعضی خونه‌ها علامت قرمز می‌زنند. من بابت کل این فعالیت وحشت آفرین قبلاً هم عرض کردم؛ در واقع مسابقهٔ بین ملت و کودتاچی‌ها، مسابقهٔ بین امید و ناامیدی، مسابقهٔ بین یأس و ترس و حرکت و شوره و یکی از راه‌های مقابلهٔ خوب، در سطح کلان، اعتصابه که بهش می‌پردازیم.
ولی در شرایط عادی بابت این علامت قرمز کار خیلی خوب این است که در هر محله، اگر جلوی خونهٔ خاصی علامت قرمز بود، جوانها باید کمک بکنند جلوی همهٔ خونه‌ها اون علامت قرمز رو بگذارند. بغلش هم برای شوخی و کنف کردنِ اونهایی که قرمز می‌گذارن هم که شده، بغل همهٔ علامت قرمزها، یک V سبزهم بگذارن. اینطوری وقتی جلوی همهٔ خونه‌ها علامت قرمز بگذارند، این رعب و وحشت آفرینی اونها بلااثر می‌شه و دیگه کاربرد نداره.
ضمن این‌که هرچقدر فشار توی خیابون زیاد می‌شه و سایهٔ ترس و وحشت رو بخوان گسترده‌تر بکنن باید که «الله‌واکبر» شب روی پشت بوم و «یا حسین میرحسین» و شعارهای دیگه ای که همراه با اون می‌دن رو باید بیشتر تقویت کرد. بعضی دوستان ما که در محله‌های شهر می‌چرخند، می‌گن که در پاره‌ای محله‌ها، بخصوص در سمت‌های جنوب و جنوب غربی تهران صدای «الله‌واکبر» ضعیفه. من خواهشم اینست، به اونها هم برسونید که نیم ساعت «الله‌واکبر» گفتن روی پشت بوم، نه فقط به پیشبرد کل جنبش کمک می‌کنه، بلکه کمک می‌کنه به این‌که هموطنانشون کمتر کشته بشند و کمتر زیر فشار قرار بگیرند.
سؤال بعدی این است که زیر فشار این خفقان، جوان‌ها چطور تظاهرات بکنند (چون مؤثرترین آکسیون فرسایش دهندهٔ کودتاچی‌ها، تظاهرات توی خیابون به شکل پراکنده‌ست به همراه کارهای دیگه). از اونطرف هم تأکید این بندهٔ حقیر این است که به هیچ وجه نباید جون بچه‌ها به خطر بیفته. درواقع تمام هنر باید این باشه که با حداکثر احتیاط این کار انجام بشه. حالا چطوری می‌شه این رو انجام داد؟ پاسخ این‌است که از تجربهٔ کشورهای دیگه درس بگیریم.
درآرژانتین وقتی در ۱۹۷۶ کودتای نظامی شد و بسیار کودتای خشنی بود، دانشجوها اومدند نوعی تظاهرات به وجود آوردند که بهش می‌گن بلیتز دمانستریشن (Blitz Demonstration). بلیتز یعنی برق‌آسا، فوری. در شطرنج هم بازی‌هایی که طرفین سه تا پنج دقیقه بیشتر وقت ندارند، بهش بازی‌های بلیتز می‌گن. این تظاهرات برق‌آسا یا بلیتز به این نحو هست: (اون موقع اگر دانشجوها رو حکومت کودتای ژنرال‌ها برای تظاهرات می‌گرفت، تیربارون می‌کردند) کاری که دانشجوها کردند، این بود که دسته‌های چهل-پنجاه نفری می‌شدند (شاید اون موقع بیشتر از دوهزارتا نبودند و مدتی که این تظاهرات رو ادامه دادند مردم بهشون پیوستند که اون تظاهرات بزرگ غذا و خوراک در سراسر آرژانتین شد که ژنرال‌ها رو کشید پایین) ولی در اون مرحله‌ای که می‌خواستند حضور خودشون رو اعلام بکنند، در دسته‌های چهل پنجاه نفری، تظاهرات واقعاً پنج دقیقه طول می‌کشید. بخصوص در جاهای عمومی که حمل و نقل هستش، مثل ایستگاه‌های مترو، مثل ایستگاه‌های اتوبوس، مثل دهنهٔ بازار، مثل شهرداری‌ها، اداراتی که مردم هستند و جمعیت رفت و آمد داره. بهترین‌جا جای عمومیه. (درمورد مترو، حکومت آرژانتینی‌ها یکدوره‌ای ناچار شده بود حتی مترو رو تعطیل بکنه و خودش اینطوری کار رو مختل می‌کرد) ولی باید ظرف پنج دقیقه بچه‌ها جمع بشند. حتماً حتماً از شعارهاشون و فعالیتشون عکس و فیلم بگیرند و اون‌رو منعکس بکنند، بفرستند برای این‌که متقابلاً برگرده به مردم و روحیه خلق بکنه، شعارهای محوریشون رو همونجا ظرف پنج دقیقه بگن، مثل «نترسین نترسین ما همه با هم هستیم» یا «رأی مارو پس بدین» یا «دولت جنایت می‌کند، رهبر حمایت می‌کند» یا «یا حسین میرحسین» یا «مرگ بر دیکتاتور». به نظر من این چهار-پنج تا شعار، شاید از بین همهٔ شعارهایی که تکرار شده، مناسب‌تر باشه ولی هر شعاری رو که خودشون انتخاب می‌کنند، ظرف پنج دقیقه باید این شعار رو بدند و متفرق شند. باید در جاهای مختلف باشه؛ یعنی در یک روز میشه در صد نقطهٔ تهران، همین‌طور هم در شهرستان‌ها، تظاهرات برق‌آسا گذاشت و به این ترتیب نیروهای کودتاچی رو هم دچار سردرگمی و فرسایش و جابجا شدن می‌کنند و بعد هم با قراری که گذاشتند متفرق بشند.
الان بچه‌های مختلف به من خبر دادند که کمیته‌های شعار نویسی درست کردند و شعار می‌نویسند. همینطور هم باید کمیته‌های تظاهرات برق‌آسا باشه که اینکار رو بکنند. کاری هم که مردم در پشتیبانی از جوان‌هاشون می‌تونند بکنند، این است که به محض این‌که جوان‌ها این تظاهرات پنج دقیقه‌ای‌شون رو برگزار کردند، با هورا کشیدن یا دست زدن (هرکدوم که کمتر خطر داره یا هردو)، اون جوان‌ها رو دلگرم کنند و به محض این هم که سر و کلهٔ مأمورها پیدا شد که دنبالشون بکنند و تعقیبشون بکنند، با یک هوی ساده، زیر لبی حتی با دهن‌های بسته، با یک هومی کشیدن، نارضایتی خودشون رو باید ابراز بکنند و درواقع اعصاب اون‌ها رو خورد بکنند و فرسایششون بدند.
به نظرم گفتن این سؤالات واجب بود. بخش بعدی رو می‌پردازم به سپاه که در برنامهٔ بعدی انشاءالله به اون می‌پردازیم. بخصوص مسألهٔ لباس‌شخصی‌ها.
عرضم تمومه تا برنامهٔ دیگه خداحافظ.

قسمت دوم
سلام
همون دوشنبه ۸ تیر ۱۳۸۸، ایندفعه ساعت یک بعدازظهر به وقت اینجاست. باید دربارهٔ سپاه بحث بکنیم.
اصل در مبارزات بی‌خشونت، این است که نقطهٔ کانونی قوت کودتاچی‌ها (که بدون شک در ایران رهبریه، آقای خامنه‌ایه) او رو باید لایه‌های قدرت دورش رو مثل برگ‌های پیاز ازش باز کرد. اصلا هنر نیست که شما شعاری بِدی، حرکتی بکنی که همه رو هل بدی که برن پشت سر او بایستند. برعکس، باید کاری کرد که همه از دور او کنار برند و خودش، علی بمونه و حوضش؛ خودش بمونه با چهارتا پسرش و کُر اصلی که باهاش هستند یا آلت‌فعلش هستند؛ مثلا مثل آقای احمدی‌نژاد. بنابراین اگر هرکسی با هر پیشینه‌ای، به ملت بپیونده، (بدون این‌که حالا وقت این باشه که بگیم در گذشته این کار رو کردی، اون کار رو کردی) باید از اون کار خاصش که پیوستن به ملته، استقبال کرد. یا اگر هر کسی بیاد و آکسیونی رو بگذاره، کاری رو بکنه که اون باصطلاح برگ‌های پیاز رو از دور آقای خامنه‌ای باز بکنه، باید اون آکسیون رو تقویت کرد؛ مثل همینی که بعضی‌ها به حرف آقای خمینی اتکا کردند که «میزان رأی ملت است» و در جبههٔ کودتاچی‌ها اونهایی رو که به هر حال به آقای خمینی اعتقاد دارند، این کار متزلزلشون می‌کنه. بنابراین، این اصل کلی رو در نظر داشته باشید. حالا بر اساس این اصل باید بیاییم ببینیم که اصلی‌ترین متّکای آقای خامنه‌ای کجاست؟
اصلی‌ترین متّکای آقای خامنه‌ای سپاهه. اما سپاه اصلاً اینطور نیست که یک واحد، یک‌پارچه باشه. اصلاً اینطور نیست که سپاه یک‌دست باشه و فکر کنید همشون آدم‌های سرکوبگر و خدای‌نکرده جنایت‌کاریند و به طریق اولیٰ بسیج سازمان غیرمنضبطی‌ست که خیلی کس‌ها تونستند برن توش و از جنس مردمند. سپاه هم همین‌طور، ارتش هم همین‌طور. همونطور «ارتش پناه ملت» که گفته می‌شد؛ هنوز هم ملت همین چشم‌داشت رو از ارتش داره؛ که اگر کار سخت‌تر بشه، پناه ملت باشه و ملت رو کمک کنه. سپاه هم پشت و پناه ملته، سپاه هم از جنس مردمه. بین سپاه خیلی بچه‌ها قهرمانهای جنگ ما با عراق هستند؛ خیلی مجروحین و معلولین جنگ هستند؛ اصلاً خیلی‌هاشون آدم‌هایی هستند که به آقای موسوی رأی دادند و اون رو تأیید کردند و همین‌طور بین بسیجی‌ها.
بنابراین، این دستورالعمل‌هایی که من گاهی توی اینترنت می‌بینم، پاره‌ای گروه‌های غیر مسئول این روزها دارند می‌گن: «اینجوری آدم بکشید اینجوری حمله کنید اینجوری ترور کنید»، مطلقاً مطلقاً درست نیست و ای‌بسا، ای‌بسا توطئهٔ خود حکومت باشه؛ برای این‌که وقتی که دست به این کارها زده بشه، بخصوص کارهای تروریستی، هم مظلومیت و معصومیت جنبش ما رو در دنیا خدشه‌دار می‌کنه و دنیا رو از این دفاعی که از مظلومیت ملت ایران داره دچار تردید می‌کنه و هم این‌که بهانه می‌ده دست سرکوب‌گرها که سرکوب بکنند و هم این‌که اونها رو متحد می‌کنه. بخصوص خط و نشون کشیدن‌هایی که ممکنه یه سپاهی احساس کنه که اگه به ملت بپیونده، تحویلش نمی‌گیرند و ای‌بسا جون خودش و زن و بچش به خطر بیفته.
بنابراین براساس این مقدمات، من این نکتهٔ اول رو که قبلاً گفتم باز بگم . هر سپاهی که عضو سپاه و یا حتی بسیج که در همسایگیتون هست، در دوستیتون هست، در مسجد محل، در مدرسه هست، در هرجا هستش باهاش صحبت کنید، باهاش بحث کنید و اگر نظرش با شما موافقه، ازش بخواهید که «برو به بقیه بگو، برو بگو که چرا ما رو می‌کشند؟ چرا شب حمله می‌کنند به خونهٔ ما، چرا تهدید می‌کنند، چرا توی خیابون ماشین رو نگه‌میدارن و یه علامت سبز یه عکس مهندس موسوی باشه به ماشین آسیب می زنن یا دستگیر می‌کنن و ...». اگر هم سفت وایستاده و می‌گه من پشت آقای خامنه‌ای‌ام، باهاش بحث و صحبت بکنید و اگر احساس کردید که حالت تهدید کننده داره و خیلی سفت و سخت می‌خواد این کار رو بکنه، اونوقت شروع کنید به این‌که با فامیلاش، با خانواده‌ش، با محل، با دوست و آشناش صحبت و افشاش کنید و معصومانه بهش بگید که «چرا ما رو می‌کشی؟» درب خونش برچسب بزنید، به دیوارش بنویسید که «چرا مردم رو می‌کشی (الان تعداد زندانی‌ها دوهزار نفرند) چرا دوهزار نفر توی زندانند؟ مگه چیکار کردند؟ اینایی که توی خیابون کشته شدند چیکار کردند؟». عکس شهدا رو درب منزلشون بچسبونید. بنابراین مطلقاً با سپاه شعار «برادر سپاهی تو همراه مایی» رو زمین نگذارید و اون رو بچسبید و با آدم هاشون بحث کنید و صحبت کنید؛ اونهایی که با شما موافقند بفرستید برن سراغ اونهای دیگه و اونهایی که مخالفند، شروع کنید از طریق خانواده دوست و محل و منطقه بهشون فشار آوردن.
آن کس که رسماً در کسوت بسیج و آن کس که در کسوت سپاهه ما دائماً در حال جذبشون هستیم و فرستادن این‌که برن سراغ بالاتری‌ها تا شخص آقای خامنه‌ای که «چرا مردم رو می‌کشند؟». اما یک بحث دیگه‌ای می‌مونه که اون لباس‌شخصی‌هاست . همین امروز هم دیدم، فرماندهٔ بسیج آقای طائب گفته که «نه اصلاً اینهایی که می‌ریزن خونهٔ مردم و مردم رو می‌ترسونن بسیجی نیستند و لباس بسیج تنشون کردند» یا «اینهایی که توی خیابون مردم رو کشتند دیگرانند، ما هیچ‌کاری نکردیم اینها بسیج نیستند، بسیج اصلاً اسلحه نداره و اینها آشوبگرند». یعنی این‌که خود حکومت هم لباس‌شخصی‌ها رو که مردم رو می‌زنند و می‌کشند، از خودش نمی‌دونه؛ اعلام می‌کنه که اینها از من نیستند، مسئولیتشون رو نمی‌پذیره. اینها آدم‌هایی هستند که مسئولیتشون رو هیچ کس نمی‌پذیره.
این رو بگم که مهم‌ترین فعالیت این است که شما این آدم‌کش‌ها رو شناسایی کنید، ازشون عکس بگیرید و عکسهاشون رو منتشر کنید. یکیشون بود که مثلاً بارها من توی اینترنت دیدم، عکسش اومده شناسایی شده، مدیرعامل یک کارخونه‌ست؛ (فکر می‌کنم «دنیای فلز») و اونجا داره زندگیش رو می‌کنه. باید عکسش تکثیر بشه، بین کارگرهای کارخونه توزیع شه، اطراف کارخونه نصب شه، خونه‌ش شناسایی بشه، توی محل نصب شه. چون خود فرماندهٔ بسیج میگه اینها از ما نیستند، در درجهٔ اول باید با تمام قوا این آدم‌ها شناسایی بشند، لباس‌شخصی‌هایی که مردم رو می‌کشند و کسایی که می‌ریزند توی خونه‌ها. اگر زورتون نمیرسه با اینها در خونه درگیری بکنید، اگر می‌تونید عکس بگیرید، فیلم بگیرید و اگر نمی‌شه قیافشون رو به خاطر بسپرید؛ شروع کنید به پیدا کردنشون. حکومت می‌گه اینها از من نیستند و در این مرحله که قرارداریم، اینها آدم‌هاییند که باید در درجهٔ اول، با تمام قوا، هرچه بیشتر شناخته بشند، عکساشون توزیع بشه، تکثیر بشه، در محلشون، در منطقه‌شون، در مدرسهٔ فرزندانشون، به خانوادشون، به فامیلشون و بیاد روی اینترنت؛ بفرستید به دنیا تا مردم مطلع بشند، تا زندگی بهشون تنگ و تاریک بشه.
من از همین جا هم بهشون اخطار می‌کنم که اگر بخوان مردم رو بکشند، اگر بخوان ادامه بدند؛ یادتون باشه فتوای آقای خمینی رو در زمان انقلاب؛ آقای خمینی هیچ‌وقت زیر بار این نرفت که فتوایی بده که کار تروریستی بشه و جایزه کسی کسی رو بکشه. اما تنها موردی که آقای خمینی شخصاً بدون این‌که کسی بهش بگه، فتوای شرعی داد درمورد چماق‌دارها بودند؛ که ایشون نوشت اینها محاربند و خونشون هم هدر است، خونشون مباهه. خیلی‌ها این رو از من پرسیدند. من تا الان هر کی اینو از من پرسیده و این فتوا رو برای من فرستاده، گفتم که نه، ما مبارزمون مبارزهٔ بی‌خشونته؛ به اینها فقط تذکر می‌دیم، افشاشون می‌کنیم، ایزوله‌شون می‌کنیم برن کنار. اما این رو به اون چماق‌دارها که ارگان سرکوب سپاه هستند می‌گم، ارگان سرکوبی که مستقیماً زیر نظر آقای خامنه‌ای و بیت رهبری تعلیم دیدند و با یک بخش خاصی در اطلاعات سپاه همکاری می‌کنند، به اسم لباس‌شخصی و مردم رو می‌زنند و می‌کشند. به اونها هم اخطار می‌کنم که این مرحله مرحله‌ایست که دارن افشا می‌شند و مطرح می‌شند. ولی صبر مردم هم یک اندازه‌ای داره، اگر از این مرحله بره جلوتر، این روششون رو ادامه بدند، حمله کردن به خونه‌های مردم رو، اونوقت ممکن است که خیلی‌ها برند و فتوای آقای خمینی رو استفاده کنند. و الان باید دست از این کاراشون بردارند و این مرحله‌ایست که فعالین جنبش فقط دارند افشاششون می‌کنند.
عرضم تمومه تا نوبت بعدی خداحافظ شما.

قسمت سوم
سلام
روز دوشنبه ۸ تیرماه، ساعت پنج و نیم بعدازظهر هست.
این بار یک دوست آمریکایی، اندی که خیلی خیلی محبت کرده، یک استودیوی کوچیکی داره و وسایل کمی داره، اومده به کمک ما و به سبک حرفه‌ای داریم این فیلم رو ضبط می‌کنیم. اولین تجربه‌ست که به استودیوی کوچیک این دوستمون اومدیم و قول داده که مجانی کمکمون بکنه که ما برای این فیلم‌هایی که می‌گیریم، دیگه از گوشهٔ آشپزخونه بیاییم بیرون و حرفه‌ای برای شما بفرستیم. این رو فقط باید از این جهت بگم که الان ملت ایران در دنیا فوق‌العاده محترمه و هرکسی که آزادی‌خواهه، دلش برای حقوق مردم می‌سوزه، سعی می‌کنه که یک جوری کمک بکنه. باور کنید توی خیابون، توی کوچه، توی بازار وقتی که می‌شنوند آدم ایرانیه، خیلی‌ها به قول خودشون انگشتشون رو صلیب (Cross) می‌کنند به نشونهٔ این‌که دعا می‌کنند برای مردم ایران؛ همیشه هم ما می‌گیم که احتیاج به دعا و پشتیبانی داریم. از جمله همین دوست ما که محبت کرده و این امکان مختصری رو که داشته در اختیار ما گذاشته که اقلاً کیفیت فیلم و صدای ما بهتر بشه و شاید بهتر به گوش شما برسه.
اما از این مقدمه رد بشیم موضوعی که اهمیت داره این است که با اعلام نظر شورای نگهبان که در واقع راه شکایت قانونی رو بست و نخواست که آقای خامنه‌ای و شورای نگهبانِ زیر انگشت ایشون، صدای مردم رو بشنوند، در واقع خواستند که بگن که «همینه که هست» و به زعم خودشون صداها رو خفه کردند؛ فکر می‌کنند که آرامش گورستانی رو برقرار کردند؛ بنابراین می‌توانند که حالا قلدری بکنند و تصمیم آقای جنتی که اعلام کرد «نخیر همون بیست و چهار میلیون و پونصد هزار رأی درسته» و آنچه هم که جلوی دوربین‌های تلویزیون شمردند؛ از اون کارهای مسخره‌ای که هیچ کس نه اعتمادی به اون صندوق داره، نه به اون رأی هایی که فیلم هاش هم روی یوتیوب و اینترنت اومده که یک کسایی نشتند دارند رأی می‌نویسند و به قول آقای مهندس موسوی این قبیل شعبده‌بازی‌ها هیچ‌کدوم ارزشی نداره. ولی به هر حال نکته‌ش این است که راه رو بستند به لحاظ شکایت و مسیر قانونی؛ حاضر نشدند که حرف حق مردم رو بشنوند.
اما خطری که الان همه رو نگران می‌کنه این است که در چند روز آینده، با این فُرم حکومت نظامی که درواقع برقرار کردند، بدون این‌که اسمش رو بیارند خودش رو آوردند و حکومت نظامی در شهرها به خصوص در تهران برقرار شده، این است که اگر مردم رو ساکت داشته باشند و خیالشون راحت باشه که اعتراضی از جانب مردم نیست، این خطر هست که زندانی‌های مارو قتل‌عام بکنند و بکشند یا خیلی کسای دیگر رو سرکوب کنند. البته همهٔ کودتاها یک دوره فکر کردند که خشونت رو تجربه بکنند و معمولاً هم بعدش شکست خوردند. بنابراین بسیار واجبه برای حفظ جون زندانی‌هایی که در زندان داریم، برای حفظ جون تک‌تک بچه‌هایی که الان توی خیابون شعار می‌نویسند یا تظاهرات برق‌آسا می‌کنند یا سر پشت‌بوم‌ها «الله‌واکبر» می‌گن، برای حفظ خواست به‌حق ملت که خیلی ساده و معصومانه می‌گه که «رأی من رو بهم پس بده، چیزی بیشتر از این نمی‌خوام، یک انتخابات عادلانه، تجدید انتخابات زیر نظر سازمان‌های بی‌طرف که بدونیم سالمه و رأی مردم واقعاً حساب می‌شه»؛ برای حفظ این خواسته به اضافهٔ جون بچه‌ها، بسیار بسیار حیاتیه که همهٔ ملت بپیوندند به دعوتی که داره شکل می‌گیره.
خوش‌بختانه اخباری که ما از ایران می‌شنویم و بحث‌هایی که شده، این است که هفتهٔ آینده روز دوشنبه تولد حضرت علی‌هست (سیزدهم رجب) و کشور تعطیله و سه روز دوشنبه، سه‌شنبه، چهارشنبه یعنی پونزدهم، شونزدهم و هفدهم تیرماه به لحاظ مذهبی مستحب هست که اعتکاف بکنند. اعتکاف یعنی این‌که هیچ‌کس کار نمی‌کنه، مسجد یا جای دیگه‌ای می‌ره، اگر دوست داره قرآن می‌خونه، مستحبه روزه بگیرند، نماز بخونند و عبادت بکنند یا تفکر بکنند. بنابراین این سه روز هفتهٔ آینده، بحث شده، خبرهای خوبی رسیده که بسیار هم به نظر من کار مثبتی‌ست که ما هم به این دعوت لبیک بگیم و این سه روز رو اعتصاب و اعتکاف بکنیم.
یعنی همه کس می‌تواند بپیونده به این حرکت؛ در هر شغل و موقعیتی که هست اعلام بکنه که (دوشنبه که تعطیله) سه‌شنبه و چهارشنبه سرکار نمی‌ره. هیچ‌کس هم نمی‌تونه اذیتتون بکنه برای این‌که به راحتی می‌تونید بگید که می‌خواهید اعتکاف بکنید. بنابراین سه روز هفتهٔ بعد، دوشنبه سه‌شنبه، چهارشنبه، پونزده، شونزده و هفده تیرماه (پنج‌شنبه‌ش هم که هجده تیره سالگرد بچه‌های دانشگاه) این سه روز رو خواهش من این است که هرکسی که صدای من رو می‌شنوه، به دیگران هم بگه از حالا همه تدارک بکنند؛ به عنوان این‌که اگه لازمه از محل کارشون مرخصی بگیرند و یا هرچیز دیگه‌ای که لازمه، مغازشون‌رو ببندند، کارشون رو تعطیل بکنند و بگن که اعتکاف می‌خواهیم بکنیم؛ برای این‌که کودتاچی‌ها اذیتشون نکنن. هرکس هم خواست اذیت بکنه، سرکوب بکنه، بگن «ما می‌خواهیم اعتکاف بکنیم».
البته قطعاً اونهایی که اهل عبادت و برگزاری این کار مستحب و دینی اعتکاف هستند، چه‌بهتر، می‌تونن به مساجد برن، می‌تونن اعتکاف بکنند. اتفاقاً جای خوبی‌ست که ممکنه بعضی از افراد ناآگاهی که آب به آسیاب کودتاچی‌ها می‌ریزند رو ببینند و بلکه اونها رو هم دعوت کنند. ولی دیگران هم مهم نیست، توی خونشون بمونند، مسافرات برن، هرجا برن مهم این است که به سر کارشون نرن و هر کس خواست اذیتشون کنه بگن اعتکاف کردیم. ولی هممون هم می‌دونیم که اعتکافِ توأم با اعتصابه یا برعکس، اعتصابِ توأم با اعتکافه.
من از همهٔ بچه‌هایی هم که کمیته‌های شعار نویسی تشکیل دادند خواهش می‌کنم که اگر خطری نداره، با رسانهٔ دیوار نویسی هم مردم رو مطلع کنند که «دوشنبهٔ آینده به مدت سه روز، اعتصاب = اعتکاف» یا « اعتکاف = اعتصاب»؛ این رو به گوش مردم برسونند.
همینطور سر پشت‌بوم‌ها و این اتحاد «الله‌واکبر» ساعت ده شب، چرا که بسیار بسیار اهمیت داره که ما بتونیم در مقابل دولت کودتا نشون بدیم که این توانایی و قدرت رو داریم. اگر این آکسیون موفق از آب دربیاد و همهٔ ملت به اون بپیوندند، اونوقت مطمئن باشید که هم در کشتن بچه‌ها توی زندان توقف خواهند کرد و هم می‌فهمند که قدرت ملت کجاست و اگر به رأی ملت تسلیم نشند، قدم بعدی این می‌شود که اعتصاب رو گسترده‌تر و طولانی‌مدت‌تر کرد. بعد از این سه روز، رهبران جنبش این اخطار رو به حکومت می‌دهند که اگر عقب ننشینی و به خواست ملت تسلیم نشی، اعتصاب رو طولانی‌تر اعلام خواهد کرد.
من عرضم رو همین جا تمام می‌کنم و آرزو می‌کنم که همهٔ شما، همهٔ ما به این سه روز اعتکاف-اعتصاب یا اعتصاب-اعتکاف بپیوندیم. من در شب‌های بعد در طول این یک هفته‌ای که وقت داریم، سعی می‌کنم بحث‌های بیشتری رو هم راجع‌به کمیته‌های اعتصاب، نحوهٔ مرخصی گرفتن و … که حداقل خسارت رو بخوریم، عرضه بکنم. اصل بر این است که روش‌هایی رو بریم که خون از دماغ کسی نیاد و خدای‌نکرده جون کسی به خطر نیفته؛ اعتصاب از بهترین اونهاست که در شب‌های بعد هم سعی می‌کنم بازهم راجع بهش صحبت بکنم.
عرضم تمامه، تا دیدار دیگه، خداحافظ شما.

سومین انقلاب : iranpressnews.com

روزنامه فرانسوی لوموند: سومین انقلاب ؟

سومین انقلاب ؟
ماری کلود دکام ، روزنامه ی لوموند، فرانسه
برگردان از دکتر نیما فرمین

فراخوانی مردم برای انتخاب رئیس جمهور به گونه یی که سابقه نداشت، با شادی همراه بود، همه کاندیدا ها در روی سکوی سخنرانی به همراه همسرانشان در انتخاب رئیس جمهور، به شیوه ی آمریکایی نمایان شدند، ولی روز آدینه 12 ژوئن، با اعتراض به نتیجه انتخاب به شیوه یی مانند، شوروی پایان گرفت.
به هر ترتیبی که بود، شمار آرای رسمی این انتخابات، حاکی از پیروزی احمدی نژاد رئیس جمهور بنیادگرا، با 63 در صد آرا، برای دومین بار بود. و به دنبال آن سرکوب خشونت آمیز مردم ، از کار انداختن تلفن ها و سیستم های خبری از سوی اوآشکار شد. با آن چه گذشت، شاید سومین انقلاب در ایران آغاز شده است.
نخستین بار، در فوریه 1979 رژیم شاه سرنگون شد. دومین بار، به گفته ی خمینی بنیادگزار جمهوری اسلامی، پس از چند ماه از روی کار آمدن ملایان، اشغال سفارت آمریکا بود.

سومین چه خواهد بود؟
طرفداران احمدی نژاد، واژه ی انقلاب را پیش کشیدند، خود او در جریان تبلیغات انتخاباتی، محتوای آن را بازگو کرد.او برموج ، مردمی بودن و ملی گرایی سوار شد، و هم اکنون عدالتخواهی را نیز به آن افزوده است. او می گوید، برآن است، طبقات محروم، جوانان برجسته انقلابی ، به ویژه بسیجی ها را در یک جامعه مدنی بیش از پیش جوان ، تحول یافته و پرتوقع بکار گیرد و همزمان، رده های بالای دولت، را که می خواهند، منافع ملی را فدا کنند، پاک سازی کند.
نشانه های این پیش درآمد این جا است. خامنه یی، مشاور و راهنمای احمدی نژاد، در فراخوانی مردم به انتخابات، وحشت زده می گوید، سرایت فرهنگ غربی چندروزی است که آشکار شده است، به کسانی که می خواهند تسلیم منافع غرب شوند رای ندهید.
بلافاصله احمدی نژاد، رقیبان انتخاباتی خود را مورد حمله قرار داده، و مدعی می شود موسوی و کروبی را اصلاح طلبان، و رضایی را بنیادگرایان پشتیبانی کرده اند، و می افزاید، آنان در تبلیغات انتخاباتی هریک به گونه یی سازش با غرب را مطرح کرده اند0 او حتی توافق سعدآباد، در سال 2003 میان محمدخاتمی اصلاح طلب با اروپائیان، در زمینه تعلیق غنی کردن اورانیوم راخیانت می داند.
احمدی نژاد، شعار های دوره طلایی انقلاب، عدالت اجتماعی برای محرومان را از سر می گیرد،و می گوید، باید دست فاسدان و آن هایی که از رژیم سود برده اند ، بریده شود.
این گفته ی احمدی نژاد حساب شده است. هدف او هاشمی رفسنجانی، یکی از مردان کلیدی رژیم و ثروتمندترین، مرد کشور است، زیرا وی از گذشته دور با خامنه یی در زمینه صلاحیت ها و اقتدارات رقابت دارند.
علیرغم فشارهای نزدیکان خامنه یی، هاشمی رفسنجانی در سال 2006 به ریاست، شورای مصلحت رژیم برگزیده شد و صلاحیت کنترل و حتی خلع رهبر را دارا می باشد. وی در خفا از کاندیدا شدن موسوی پشتیبانی کرده است. فلسفه او در ارزش عملی کار ها، رابطه با کشورهای غربی شناخته شده است.

پیچیدگی بنیادگرایی
به درستی هنگام به چنگ آوردن رژیمی است، که از سوی گروه های کوچک بنیادگرا،به یک قلعه محاصره شده،پناه برده است. و فرزندان انقلاب دوباره به جان هم افتاده اند. احمد سلامتیان می گوید؛ چه کسی این تشنج تازه را که همه ویژگی های انقلاب فرهنگی چین را دارا است، آغاز کرده است؟
شاید اطرافیان رهبر که در نزد روحانیون وجهه یی ندارند، از طریق شبکه های نفوذ سپاه پاسداران ، ارتش مکتبی رژیم و وزارت اطلاعات ، به اقتدارات دولت افزوده اند. ولی احساس می کنند از درون مورد تهدید قرار گرفته اند
نه اینکه " موج سبز"، دانشجویان ، اندیشمندان یا زنان که پشتیبان میرحسین موسوی نخست وزیر پیشین، و پر سر و صدا تر از این که موثر باشند، مسلح یا سازمان یافته شده اند. بلکه در نظر رژیمی که حالت دفاعی به خود گرفته است، چهره ی انقلاب مخملی به خود گرفته اند. وبا شعار های مرگ بر دیکتاتور، از ورای احمدی نژاد، رهبر را هدف قرارداده اند.
موسوی این ملی گرای درستکار می گوید، به این دلیل کاندیدای رئیس جمهوری شده است ، که کشور با تند روی های بی نتیجه احمدی نژاد، مورد تهدید قرار گرفته است، بی شک رهبرجمهوری اسلامی ، موسوی را به اندازه ی کافی محکم و مورد اعتماد، برای چک و چانه زدن در مذاکرات با امریکا نمی داند. زیرا سی سال است که رژیم در آرزوی آن است که، به عنوان قدرتی در منطقه از سوی آمریکا شناخته شود، و استمرار جمهوری پذیرفته شود.
موسوی که یکی از جوانان برگزیده ی خمینی است، واز ورای خامنه ی، روحانیون مرجع را، که مراقب روحانیت اسلام و جلوگیری از هرانحرافی هستند،به خطر افراطی شدن رژیم آگاه کرده است، و حاضر به عقب نشینی نیست.
آیت الله گلپایگانی که از حرمت بسیار برخوردار است ، و سیاسی نیست، به در خواست او پاسخ داده است، وبا موضع گیری، نارضایی خود را ازآن چه در انتخابات گذشته است، ابراز داشته، و می گوید " این دروغ بزرگ به بنیادهای اسلامی آسیب بسیار می رساند".
این کار " فرار از مسئولیت" است، در زمانی که این بازگشت به ارزش های سال 1979 که احمدی نژاد از آن ستایش می کند، درست باشد، این جریان در هنگامی اتفاق می افتد ، که نظم جهانی تغیر کرده، و رئیس جمهور آمریکا پیشگام شده است، کاری که همیشه حاضر به انجام آن نیست، و از سویی نو محافظه کاران نیز تضعیف شده اند، زیرا طرفداران نتانیاهو اسرائیلی، به طور مصمم حضور دارند.
انقلاب دارای سه واژه ی بنیادی؛ آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی شکل گرفته است، اینک پس از سی سال چیست؟
استقلال، اسقرار یافته، ولی ایران در محاصره است، و با اعلام رسمی بین المللی سه مجازات براو تحمیل شده، که می تواند سنگین تر بشود.
آزادی، مشاهده می شود، که در این جامعه یک راه وجود دارد، و آن هم فرورفتن در ایدئولوژی در محیطی بسته است، چیزی که نمی تواند، جامعه را آرام کند، و درنهایت این جمهوری اسلامی است که مورد تهدید خواهد بود.

احمدی نژاد یک شانس دارد، وآن این که باید از پیشگام شدن اوباما بهره گیرد. آیا از آن استفاده می کند، و یا ترجیح می دهد، یک تنه دربرابرهمه بایستد، و در پیچ و خم های بنیادگرایی فرورود؟

17 ژوئن 2009

دژخیمان : iranpressnews.com

دژخیمان مسئولیت کشتار را به گردن یکدیگر می اندازند

خبرگزاری حکومتی مهر: رئیس دانشگاه تهران ادعای سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه نیروهای انتظامی با درخواست رئیس دانشگاه تهران وارد کوی شده بودند را تکذیب کرد.

فرهاد رهبر افزود: "ورود نیروی انتظامی به کوی دانشگاه تهران با اجازه و درخواست من نبوده و اظهارات این نماینده مجلس را به شدت تکذیب می کنم."

محسن کوهکن - سخنگوی هیئت رئیسه مجلس در حاشیه جلسه روز سه شنبه مجلس با بیان اینکه طبق قانون به درخواست رئیس دانشگاه نیروی انتظامی می تواند وارد محل دانشگاه شود گفت: در مسائل اخیر نیز فرهاد رهبر عنوان کرده که برای تأمین امنیت از نیروهای امنیتی خواسته است که وارد کوی دانشگاه تهران شوند.

رئیس دانشگاه تهران اظهار داشت: " من پس از ورود نیروی انتظامی به کوی از جریان اطلاع پیدا کردم و در صحنه حاضر بودم اما درخواستی مبنی بر ورود نیروی انتظامی نداشتم."

پدر ندا : iranpressnews.com

پدر ندا: ای مردم به من کمک کنید

نوشتۀ: یک مامور امنیتی (نام مستعار) – تهران

چند روز است که خواب راحت ندارم و هر شب چهره آن مرد سالخورده ای به خوابم می آید که فریاد می زند: «ای مردم به من کمک کنید، من به خاطر شما دختر دلبندم را از دست دادم». چهره او را به وضوح می بینم که ناتوائی و اندوه بر آن مسلط شده و زار می زند و کمک می طلبد.
خواستم مهر خاموشی بر لب بزنم. واقعیت آن است که ترسم برداشته و از انتقام جوئی ماموران حکومت هراس دارم و نمی خواهم شغل خود را از دست بدهم و به زندان افتم و شکنجه شوم.
روزهای متمادی با وجدان خویش در کشاکش بودم که آیا این مطلب را برایتان بفرستم و یا خفقان بگیرم و چیزی نگویم.
ولی امروز (دوشنبه 8 تیر) هنگامی که شنیدم احمدی نژاد نامه ای به قوه قضائیه نوشته که قتل آن دختر بی گناه و بی دفاع را پی گیری کنند، و کشتن او را به عوامل مخالف حکومت نسبت داده، آتش گرفتم و دیدم که بیش از این نمی توانم ساکت بمانم و اگر درد دلم را فریاد نکنم، کارم به تیمارستان می کشد. آخر تا چه حد می توان سکوت کرد و دم برنیاورد؟
سخن کوتاه کنم و زخم دل خود را بگشایم و با شما و دیگر هموطنانم در میان گذارم: من در فرودگاه امام خمینی پست امنیتی حساسی دارم. ببخشید اگر برخی جزئیات را تغییر می دهم که حکومت نتواند به هویت من پی ببرد.
ولی روز چهارشنبه گذشته (سوم تیر) بر حسب ماموریتی که داشتم، در کنار هواپیمای ترکیش ارویز (شرکت هواپیمائی ترکیه) که از آنکارا می آمد مواظب پیاده شدن مسافران بودم.
مرد سالخورده و مو سفیدی که بسیار آشفته به نظر می رسید از پلکان پائین آمد و فریاد می زد "من پدر ندا هستم، من آقا سلطان هستم، دخترم را کشتند، ای مردم به من کمک کنید".
اول درک نکردم چه می گوید. لهجه غلیظ ترکی داشت. ولی مرتبا این جمله را تکرار می کرد. به طرف ماموران رفت و یکی از پیرمردها را در آغوش کشید و همچنان فریاد می زد "من پدر ندا هستم. دخترم را کشتند. ای مردم به من کمک کنید".
پدر ندا آقا سلطان بود. از ترکیه باز می گشت تا در مرگ دخترش به سوگ بنشیند. عجز و بیچارگی از چهره اش می بارید. دقیقا نمی دانست چه بگوید. همان جمله را مرتبا تکرار می کرد.
پیش از آن که همه مسافران پیاده شوند، فورا او را گرفتند و با ضربات باتوم کوشیدند او را خاموش کنند و وقتی نتوانستند، دست و پایش را گرفتند و این مرد سالخورده و ناتوان را کشان کشان به بازداشتگاه بردند.
بر حسب وظیفه، نمی توانستم از کنار هواپیما تکان بخورم و ناچار بودم همچنان به کنترل مسافران بپردازم.
ولی دیدن مردی که این چنین نعره می کشید و مصیبت خود را فریاد می کرد، هرگز از ذهن من دور نخواهد شد.
یکی دو روز بعد بود که او را در تلویزیون دیدم. معلوم بود که خیلی به او فشار آورده بودند. خیلی تهدیدش کرده بودند. از دوستانم که در امور امنیتی کار می کنند، شنیدم که او را تهدید کرده بودند که اگر چیزی هائی را که رژیم می خواهد، در تلویزیون نگوید، جان خود و زنش و بچه های دیگرش را به خطر می اندازد.
آقا سلطان با همان لهجه غلیظ ترکی، همان جملاتی را که توی دهانش گذاشته بودند تکرار کرد و گفت "دخترم را منافقین کشته اند".
حالا هم احمدی نژاد به قوه قضائیه نامه می نویسد که جریان را پیگیری کنید. نه آن که دلش به حال ندا سوخته باشد و بخواهد عدالت اجرا شود و قاتل شناسائی و مجازات گردد. بلکه خودش نوشته است که چون این قضیه در دنیا خیلی سر و صدا به راه انداخته و آبروی حکومت را سخت برده ، پس بیاید قوه قضائیه و به هر ترتیبی این قضیه را ماست مالی کند و گناه این جنایت را به گردن خود مردم، و یا به گردن منافقین و صهیونیستها و آمریکا و انگلیس و بهائیان و سلطنت طلبان و ضدانقلاب و دیگران بیاندازد – همان گونه که در مورد بسیاری دیگر از حوادث ادعا کرده و می کند.
من می دانم که علاوه بر ندا، دهها نفر دیگر از مردم آزادی خواه کشور ما در تظاهرات کشته شده اند. می دانم که هزاران نفر دستگیر شده اند. می دانم که حکومت بیشترین تلاش را خواهد کرد تا صدای مردم را کاملا خاموش کند.
من از شما و همه ایرانیان برون مرزی انتظار دارم، نگذارید خون ندا لوث شود، نگذارید فریاد دادخواهی مردم ایران خاموش شود. ما اکنون در شرائطی هستیم که هر گونه حمایت شما ایرانیان خارج از کشور و هر سخنی که در دنیا در دفاع از ما بیان شود، موجب دلگرمی مردم و قوت گرفتن مبارزه آن ها می شود.
شنیدم که خانواده ندا آقاسلطان را تنها به این گناه که از دستور حکومت سرپیچی کرده و برای فرزند خود مراسم ترحیم برگزار کرده اند، از خانه شان بیرون انداخته و آواره کرده اند. راستش، آن قدر ترسیدم که جرات نکردم از دوستان اطلاعاتی خود آدرس آن ها را بپرسم و بروم ببینم که تا چه حد این خبر درست است. ولی از این افراد بی رحم و بی وجدان هرچه بگوئید بر می آید.
خودم به چشمان خودم دیدم که بیست نفر از مادرهای داغدار را که در سوگ فرزندان جان باخته خود در پارک لاله گرد آمده بودند، چگونه لت و پار کردند.
نگذارید، ای مردم! به کمک نیاز داریم! به فریاد آن مرد سالخورده گوش فرا دهید و نگذارید ایران نابود شود.

بیانیه تحکیم وحدت : iranpressnews.com

بیانیه تحکیم وحدت در مورد سناریوی اعترافات اجباری

بیانیه تحکیم وحدت در خصوص سرکوب‌های اخیر و سناریوی اعترافات اجباری


ملت آزادی‌خواه ایران؛
همچنانکه در بیانیه پیشین بر ماهیت کودتایی اقدامات صورت گرفته در مهندسی انتخابات و دستکاری در آراء ملت در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم تاکید کردیم، متاسفانه غاصبان رای ملت، که نقشه شوم کسب اعتبار و مشروعیت از آرای به یغما رفته شهروندان را نقش برآب دیدند پا را از آنچه تاکنون کرده بودند نیز فراتر گذاشته و با صدور فرمان شلیک به زنان و مردان بی دفاع و مظلومی که به مسالمت آمیزترین شکل ممکن اعتراض خود را با سکوت یا ندای توحیدی الله اکبر فریاد زده بودند و همچنین بازداشت و توقیف صدها شخصیت شناخته شده ملی و تلاش برای اخذ اعتراف غیرقانونی از کسانی که که طی ماه‌های گذشته ترغیب عموم شهروندان به مشارکت سیاسی را وجه همت خویش ساخته بودند تا از این طریق راه برون‌رفتی از مصائب کشور به نفع تغییر و اصلاح اوضاع کشور بیافرینند؛ آشکارا و در عمل نیز نشان دادند که دولت برآمده از تخلفات انتخاباتی و حامیان‌اش برای جان و مال و امنیت شهروندان اش کوچکترین ارزشی قایل نیست. آنچه در هفته های پس از 22 خرداد واقع گشت، به روشنی نشان داد که حاکمیت دروغ برای ادامه استیلای خویش بر ایران از به کارگیری بی آبروترین شیوه‌ها که مشابه آن تنها در حکومت خودکامگان تاریخ در غرب و شرق دیده شده است، آن هم به اسم قانونگرایی و عمل به شرع مقدس، ابایی ندارد و این نکته کلیدی را از یاد برده است که قانون نوشته، قدرت سیاسی را حقانی نمی‌کند بلکه قوانین خود زمانی مشروعیت دارند که اراده انشا‌ء شده ملت باشند نه ابزار سرکوب و حق‌کشی مردمان.

ملت هوشیار ایران؛
اگر امروز شهادت ده‌ها تن از شهروندان ایرانی از کودکی معصوم گرفته تا جوانان شجاعی که توهین به شعور خود را تاب نیاورده‌اند، دردی جانکاه را پدید آورده است و اگر مشاهده خشونت عریان عوامل نظامی و شبه نظامی حاکمان علیه فرزندان این ملت که هیچ کم از صحنه‌های نبرد کلاسیک البته در مقابل مردمی بی دفاع ندارد، زخمی دردناک را بر پیکر این ملت وارد آورده است؛ دروغ پراکنی حاکمان کذابی که زیر تابوت قربانیان خویش را می‌گيرند و اشک تمساح می‌ریزند، استخوانی لای زخم و نمک پاشی بر دل ریش خانواده‌های شهدای فجایع اخیر و عموم شهروندان عزادار است. اکنون باید پرسید، حاکمیتی که مدعی اقتدار و تثبیت است چگونه به خود اجازه می‌دهد تا مسوولیت خون‌های ریخته شده معترضان را بر عهده خود آنان بگذارد و فراتر از آن تیراندازی به شهروندان را به تروریست‌ها، اوباش و بیگانگان منتسب کند؟

شهروندان ایرانی؛
اکنون در کنار چند هزار شهروند معترض که در جریان تجمعاتی که شرکت در آن حق مسلم آنها بوده است، دستگیر شده‌اند، صدها تن از فعالان سیاسی اصلاح طلب کشور نیز در بازداشت به سر می‌برند و درحالی که قوانین جاری کشور در جریان بازداشت آنها نقض شده و این روند رفتار ضابطان قضایی و عوامل بازداشت‌ها‌ را به عملکرد آدم‌ربایان شبیه کرده است، پس از گذشت بیش از دو هفته هیچگونه اطلاعی از وضعیت تعداد زیادی از آنها به ویژه آقایان احمد زیدآبادی دبیرکل و عبدالله مومنی سخنگوی این سازمان در دست نیست. شایان ذکر است که بنابر مشاهده شاهدان، ماموران امنیتی هنگام بازداشت آقای عبدالله مومنی ایشان را شدیدا مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند و این در حالی است که خانواده‌های کلیه بازداشت شدگان در نگرانی و بی خبری به سر برده و سلامت جسمی دستگیرشدگان به دغدغه‌ای جدی تر از بهره‌مندی آنان از حق برخورداری از یک دادرسی عادلانه بدل شده است.

از سوی دیگر تشدید فشارهای امنیتی غیرقانونی نسبت به اعضای این سازمان، بی اطلاعی از سرنوشت تعدادی از دانشجویان بازداشت‌شده، تداوم بازداشت تعدادی از فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و هنرمندان، تهدید تعدادی از احزاب و تشکل‌های عمده اصلاح‌طلب از جمله جبهه مشارکت ایران، سازمان مجاهدین انقلاب و مجمع روحانیون مبارز به انحلال و لغو مجوز درحالی که برجسته‌ترین اعضای آن‌ها در وضعیتی نامعلوم در بازداشت‌گاه‌های امنیتی هستند، این پرسش اساسی را مطرح می‌کند که در محاسبات دولت برآمده از انتخابات آنچنانی آیا اصولا برنامه‌ای برای اداره کشور و تداوم حیات سیاست در جامعه نیز وجود دارد یا اینکه مقرر است هر نوع فعالیت حزبی به حال تعطیل درآمده و در تکمیل حلقه‌های استقرار حکومت خالی از رای جمهور، نظام تک حزبی نیز در کشور مستقر شود؟

در این میان زمینه‌سازی برای تکرار سناریوهای نخ نما و تکراری پخش اعترافات فعالان سیاسی بازداشت شده در رسانه‌های وابسته به حاکمان کذاب آغاز شده و این مساله بیش از پیش بر نگرانی ما نسبت به اعمال فشار و شکنجه علیه بازداشت‌شدگان افزوده است. با این وجود کارگردانان، نویسندگان و مجریان این سناریوهای خطرناک باید بدانند که آبروی از کف رفته را از طریق اقاریر بی اعتبار کسب شده در بازداشت‌گاه‌های امنیتی که کمترین وجاهت قانونی و شرعی ندارد، نمی‌توانند بازگردانند و نیز استقلال و اصالت جنبش اعتراضی مردم را با توسل به چنین شیوه‌های سرکوبگرایانه‌ای قادر نخواهند بود به زیر سوال برند. چرا که افکار عمومی به درستی پیش از این تصمیم خود را گرفته و بر همین مبنا نیز با رای خود در روز 22 خرداد به ادامه این سیاست‌ها "نه" قاطعی گفته است.

در پایان،‌ سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) با توجه به اظهار نظر قطعی مراجع رسیدگی‌کننده به سلامت انتخابات، بار دیگر حمایت قاطع خود را از اقدامات معترضانه آقایان کروبی و موسوی در دفاع از رکن جمهوریت و نیز حقوق تضییع شده ملت اعلام داشته و مطالبه جدی خود را مبنی بر آزادی کلیه بازداشت‌شدگان از جمله دبیرکل و سخنگوی این سازمان ابراز می‌دارد و ضمن عرض تسلیت به خانواده‌های داغدار شهدای فجایع اخیر که مظلومانه جان خود را در دفاع از آزادی و جمهوریت از دست داده‌اند، متذکر می‌شود که سیاست‌ دستگاههای امنیتی در تلاش برای اعتراف گیری از فعالان سیاسی و مدنی بازداشت شده، نه تنها موجب تقویت حاکمیت استبداد نمی‌شود بلکه بی شک سرآغازی بر فروپاشی بنای ظلم و دروغ آن خواهد بود.

نهم تیرماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هشت

روحیه ها عالی : iranpressnews.com

گزارشی از تهران؛ روحیه ها عالی است

گزارش ارسالی برای نشریه دانشجویی بذر

میدان ونک عصر دیروز مملو از نیروهای نظامی و لباس شخصی بود. مردم انگار در حال معمول از خانه بیرون زدند و راه خود را می روند. اما کفش های کتانی و پچ پچ های شان چیز دیگری می گوید. نزدیک هم که می رسند به یکدیگر لبخند می زنند. 2 تا 3 تا همراه هم می شوند. به هم که می رسند؛ یکی می پرسد: بالا چه خبر است؟ و آن یکی اخبار پایین را به او می دهد. روحیه ها عالی است و کسی از شکست حرف نمی زند. بوق ممتد اتومبیل ها تمام مردم را به وجد می آورد. حضور بزرگترها و جوانترها در کنار هم چشمگیر است. از هم درس می گیرند. بسیاری خانوادگی آمده اند. خانمی گوشه خیابان به رهگذران!!! شکلات تعارف می کند. لباس شخصی ها به مردم چپ چپ نگاه می کنند. 2 نفرشان می خواهند برای کاری به سمتی بروند فرمانده شان نهیب می زند تنها نروید. دختری در حال رد شدن از مقابل آنها با صدای بلند می گوید: "خوبه ما با یه لا پیرن میایم بیرون". مردم از تحریم صداو سیما و کالاهایی که در آن تبلیغ می شود صحبت می کنند و یا راه پیمایی در بازار برای فلج کردن اقتصاد. می خواهند اهرم های قدرت اقتصادی کودتاچیان را نابود کنند. این جمعیت خودانگیخته چنین تصمیماتی می گیرند و در این خلاء رسانه ای، راهکار هم به یکدیگر ارائه می دهند. سرچهار راه ها به اتومبیل ها بگویید، صف اتوبوس، صف نان و...
شاید عده ای راهپیمایی دیروز را جدی نگیرند اما مردم خودجوش؛ بحث ها و طرح هایی را که با مشارکت و هم فکری هم مطرح کردند که بی نظیر بود. برق پیروزی را در چهره مردم می توانی ببینی به یکدیگر افتخار می کنند که پیاده رویشان اینقدر خواب کودتاچیان را برآشفته است.

شروع یک پایان : iranpressnews.com

برژینسکی: این شروع یک پایان است

کیهان لندن: زیبیگنو برژینسکی، مشاور امنیتی کاخ سفید در دوران سه رئیس جمهوری آمریکا در مصاحبه‌ای با فرید زکریا تحلیلگر سرشناس CNN اظهار عقیده کرد که وقایع جاری در ایران، «آغاز یک پایان» است.

فرید زکریا که با برژینسکی و تنی چند از تحلیلگران ایرانی و خارجی مصاحبه می‌کرد در وسط برنامه اعلام داشت «هم الآن به من خبر رسید که دوست خبرنگارم مازیار بهاری را در ایران بازداشت کرده‌اند.» و افزود: به احتمال زیاد انقلابی که در شرف وقوع است پایان حکومت مذهبی را در ایران رقم خواهد زد. خامنه‌ای قبلاً انتخابات را مهم، آزاد، دموکرات و باعث افتخار حکومت اسلامی نامیده بود اما چند روز بعد تهدید کرد که معترضین را به شدیدترین وجه سرکوب خواهد کرد. وقایع جاری در ایران نشان می‌دهد که مردم ایران برای خارج شدن از سلطۀ ارتجاع و پیوستن به جهان مدرن دارند جان خود را فدا می‌کنند.

برژینسکی در پاسخ فرید زکریا که نظر او را در مورد حوادث ایران جویا شد، اظهار داشت: این شروع یک پایان است و باید دقت داشته باشیم که با این رویداد چگونه برخورد کنیم. در شرایط کنونی نقش قدرت‌های خارجی بسیار حساس است. در کشورهای اروپای شرقی، وقتی جنبش دموکراسی‌خواهی آغاز شد مردم با اشغالگران خارجی روبرو بودند اما در ایران، مبارزه مردم با اشغالگران داخلی و حکومت مذهبی است.

هشدار وزارت کشور : iranpressnews.com

هشدار وزارت کشور رژیم به محسن رضایی

پارلمان‌نیوز: كمیته اطلاع‌رسانی ستاد انتخابات كشور در پی درج اظهارات امیدوار رضایی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و از اعضای ستاد محسن رضایی در برخی روزنامه‌ها و سایت‌های خبری، ضمن رد این اظهارات، از وی خواست تا با سخنان مستدل و جلوگیری از كلی‌گویی‌ها زمینه‌ پاسخگویی را فراهم كند.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت كشور، متن پاسخ كمیته اطلاع‌رسانی ستاد انتخابات كشور به اظهارات امیدوار رضایی از اعضای ستاد محسن رضایی بدین شرح است.

موارد مطرح شده از قول آقای امیدوار رضایی كذب محض می‌باشد و نامبرده را به اطلاعیه رسمی دفتر جناب آقای دكتر محسن رضایی ارجاع می‌دهیم كه دسترسی به مواضع رسمی این نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را صرفاً از طریق بیانیه‌ها، اطلاعیه‌ها و نمایندگان ایشان در وزارت كشور و شورای نگهبان دانسته است.

به نظر می رسد این موضوع(در برخی از صندوق ها ... ) و بسیاری از موارد مطرح شده در مصاحبه ایشان كلی گویی و در جهت فریب افكار عمومی بوده است چرا كه در غیر این صورت پر واضح است كه ایشان می‌توانستند شماره صندوق (یا صندوقها) و شهرستان مورد نظر را مشخص نماید تا قابلیت پیگیری وجود داشته باشد.

بدیهی است كه ایشان در راستای پیگیری موضوع وتنویر افكار عمومی صحبت ننموده و فقط در راستای كلی گویی واتهام زنی بی مورد اقدام به چنین مصاحبه ای نموده است و مردم شریف ایران اسلامی نیز از اینگونه كلی گویی ها خسته شده اند و از یك نماینده محترم مجلس و فرد فرهیخته انتظار می رود كه مستند و مستدل صحبت نماید و انتظارات مردمی كه ایشان را انتخاب نموده اند نیز همین است.

یاد آوری می نماید كه ایشان می بایست پاسخگوی عواقب اینگونه تشویش اذهان عمومی بوده و حق شكایت و پیگیری حقوقی از طریق مراجع قضایی برای تمامی دستگاه‌های دست اندركار انتخابات (ستاد انتخابات كشور، هیأت های اجرایی و ... ) در این خصوص محفوظ می ماند.»

سرمقاله حیات نو : BBC

به ما چه مربوط ؟

محمد عرفانی در سرمقاله حیات نو نوشته چند شب پیش برحسب اتفاق برنامه ای را در شبکه ۲ سیما نگاه کردم که در انحصار منتقدان مهندس موسوى بود دکتر على‌اکبر ‌ولایتى بودند که هم کارشناس امور‌بین‌الملل هستند، هم در تمدن اسلامى صاحب نظرند، هم متخصص اطفالند، هم رئیس مرکز درمانى و پژوهشى بیمارى‌هاى ریوى و تنفسى مسیح دانشورى هستند و هم خیلى مشاغل و تخصص‌هاى دیگر که شمارش آنها در این یادداشت نمى‌گنجد. ایشان در توجیه برخى برخوردها که با معترضان به نتایج انتخابات صورت گرفته و در پاسخ به رسانه‌ها و محافل حقوق بشرى خارجى تلاش کردند حوادث ضدبشرى در کشورهاى غربى و یا اسرائیل‌را یادآورى کنند.

نویسنده سرمقاله حیات نو پرسیده تردیدی نیست که در دنیا ظلم وجود. اما فهرست جنایت‌هاى غرب چه ربطى به ما دارد؟ طى سه هفته اخیر برخى رسانه‌ها و محافل سیاسى خارجى با اهداف خاص خود به پوشش اخبار داخل ایران پرداخته و یا پیرامون آنها واکنش نشان داده‌اند که در یک نزاع رسانه‌اى و تبلیغاتى امرى عادى است. همانگونه که در بسیارى از حوادث دیگر کشورها هم رسانه‌ها و محافل سیاسى ایران به اظهارنظر و موضع‌گیرى مى‌پردازند. آیا راه پاسخگویى به شبهات و ادعاهاى مطرح شده یادآورى فهرست نقض حقوق بشر در همان کشورهاست؟

کمیته صیانت از آرا

گزارش کمیته صیانت از آرا

این گزارش را کمیته صیانت از آرای ستاد میرحسین موسوی به پیوست نامه‌های ارسال شده به شورای نگهبان فرستاده بود، اما این شورا با بی‌توجهی به این حجم عظیم تخلفات، انتخابات دهم ریاست‌جمهوری را تایید کرد.



انتخابات نامشروع : BBC

سازمان مجاهدین انقلاب: دولت برآمده از این انتخابات نامشروع است

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در واکنش به تأیید صحت انتخابات ریاست جمهوری ایران توسط شورای نگهبان می گوید که دولت برآمده از این انتخابات را نامشروع می داند و به طور مسالمت آمیز با آن مبارزه خواهد کرد.

این سازمان روز سه شنبه ۹ تیر (۳۰ ژوئن) در بیانیه ای نوشته است که "دولت برآمده از انتخاباتی که ملت صحت آن را نپذیرفته و بر ابطال آن پای می فشارد، فاقد مشروعیت و وجاهت قانونی است".

سازمان مجاهدین انقلاب که از نامزدی میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری ایران حمایت می کرد، اعلام کرده است که وظیفه خود می داند "با استفاده از تمام ظرفیت های قانونی به مبارزه قانونی و مسالمت آمیز علیه دولت غیرقانونی پرداخته، تمام مساعی خود را برای بازگرداندن جمهوریت که ضامن اسلامیت نظام نیز هست، به کار بندد".

در بیانیه سازمان خطاب به مردم ایران آمده است: "اعلام صحت انتخاباتی که اکثریت شما مردم... به صحت آن باور نداشته و مشروع نمی دانید، به معنای بلاموضوع شدن انتخابات در کشور، نفی حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خود... و تلاشی آشکار برای پایان دادن به جمهوریت نظام و در عین حال نشانه آغاز دوره ای جدید از تلاش و مبارزه برای بازگرداندن جمهوریت و دفاع از مردمسالاری است".

'تخلفات'

در بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب به نامه دبیر شورای نگهبان به وزیر کشور اشاره شده که در آن آمده بود "تخلفات مختصر" صورت گرفته در جریان انتخابات "غیر قابل اعتنا" است.

در این بیانیه آمده است: "به این ترتیب... مواردی نظیر موضوع چاپ میلیون ها تعرفه اضافی با کد و بدون کد و در عین حال اتمام برگه های رأی در ساعات اولیه انتخابات در بسیاری از استان ها، پلمب صندوق ها در غیاب نمایندگان نامزدها، توقف رأی گیری قبل از پایان زمان رأی گیری، کارشکنی در نظارت نمایندگان نامزدها بر صندوق های رأی، قطع سیستم پیام کوتاه در کشور و خطوط تلفن کمیته صیانت از آرای ستاد موسوی از روز قبل از انتخابات،... مشارکت بیش از صد در صد واجدان شرایط در ۷۰ شهر کشور و مشارکت بین ۹۵ درصد تا ۱۴۰ درصد واجدان شرایط در ۱۷۰ شهر کشور، انتقال صندوق های رأی به سایت های تجمیع آرا بدون حضور و نظارت نمایندگان کاندیداها و اخراج نمایندگان کاندیداها از سایت های تجمیع آرا و شمارش آرا در غیاب ایشان ظاهرا از نظر شورای نگهبان تخلفاتی'غیر قابل اعتنا' است که 'وقوع آن در اغلب انتخابات مشهود' است".

سازمان مجاهدین انقلاب از عدم پذیرش پیشنهاد میرحسین موسوی برای مقایسه کدهای ملی نوشته شده در برگه های رأی با کدهای ملی شهروندان در سیستم رایانه سازمان ثبت احوال توسط شورای نگهبان انتقاد کرده و نوشته است که این کار می توانست "میزان و وسعت تنها یکی از موارد تخلف و تقلب" را روشن کند.

تعدادی از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران و همزمان با اوج گیری اعتراضات به نتایج اعلام شده آن بازداشت شدند و هنوز در بازداشت به سر می برند.

بهزاد نبوی، مصطفی تاج زاده و محمد جواد امام از جمله اعضای بازداشت شده این سازمان هستند.

امیرحسین مهدوی، عضو دیگر شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب که گفته می شد بازداشت شده است، روز شنبه در یک کنفرانس خبری حاضر شد و علیه این سازمان سخن گفت.

خبرگزاری فارس بعدا از قول او خبرهای مربوط به تحت بازداشت بودن او را رد کرد.

«اعترافات» تلویزیونی

هشدار عفو بین‌الملل: تدارک «اعترافات» تلویزیونی در ایران

سازمان عفو بین‌الملل، در اطلاعیه‌ای مطبوعاتی به تاریخ ۲۹ ژوئن هشدار داده است که رهبران بازداشتی اپوزیسیون در ایران، در خطر شکنجه قرار دارند و مقامات جمهوری اسلامی قصد دارند آنان را به «اعترافات» وادارند.

عفو بین‌الملل ابراز نگرانی کرده که در پی بازداشت‌های پس از انتخابات ۱۲ ژوئن در ایران، اکنون رهبران اپوزیسیون را خطر شکنجه تهدید می‌کند. به گفته‌ی این سازمان، می‌خواهند آنان را به «اعترافات» تلویزیونی وادارند و این مقدمه‌ی محاکمه‌هایی ناعادلانه است که در آن‌‌ها متهمان را حکم اعدام تهدید می‌کند.

خاموش‌سازی رهبران سیاسی و ارعاب دگراندیشان

حسیبه حاج صحراوی، معاون بخش خاورمیانه و آفریقای شمالی سازمان عفو بین‌الملل، گفت، اگر نگرانی‌های ما مورد تایید قرار گیرد، این راهکار وحشتناک نیروهای امنیتی، برای خاموش کردن یکبار برای همیشه‌ی رهبران سیاسی و پیامی روشن به سایر دگراندیشان است که در صورت اعتراض چه عواقب وحشتناکی در انتظارشان است.

طبق اطلاعیه‌ی مطبوعاتی عفو بین‌الملل، رهبران سیاسی سالخورده مانند محسن امین‌زاده، عبدالله رمضان‌زاده و مصطفی تاج‌زاده، در نخستین ساعات بامدادی ۱۶ ژوئن در خانه‌های خود بازداشت شده‌اند. همزمان شمار دیگر ار رهبران اپوزیسیون و هواداران آنان نیز بازداشت شده‌اند.

طبق اطلاعات عفو بین‌الملل، هر سه تن در بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران هستند که تحت کنترل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی قرار دارد. گزارش‌های زیادی درباره‌ی اعمال شکنجه به زندانیان در این زندان وجود دارد. زندانیان از دسترسی به وکیل مدافع محروم‌اند و دوره‌ی بازداشت آنان برای بازجویی‌ می‌تواند تمدید شود.

تهدیدها به سرکوب بیرحمانه

در اطلاعیه‌ی عفو بین‌الملل همچنین آمده است که احمد خاتمی روحانی مجلس خبرگان، در نماز جمعه‌ی ۲۶ ژوئن در دانشگاه تهران از مقامات قضایی خواست که معترضان را «مقتدرانه و بی‌رحمانه» مجازات کند. وی گفت کسانی که در اغتشاشات، مسجد آتش می‌زنند و اتوبوس ویران می‌کنند و مزاحم مردم می‌شوند، محارب با خدا هستند و باید به اشد مجازات برسند.

عفو بین‌الملل معتقد است که این یک هشدار است. دادستان اصفهان نیز روز ۱۷ ژوئن گفته بود عناصری که در ناآرامی‌ها دست داشته‌اند، می‌توانند به اعدام محکوم شوند.

غلامحسین محسنی اژه‌ای وزیر اطلاعات ایران به خبرگزاری فارس گفته بود که ۲۶ تن از مغزهای متفکر ناآرامی‌های پس از انتخابات بازداشت شده‌اند. به گفته‌ی خانم صحراوی، چنین اظهاراتی توسط مقامات بلندپایه‌ی ایران، نشانه‌ی نگرانی‌آوری است که مقامات جمهوری اسلامی، نابودی هرگونه اپوزیسیون سیاسی مسالمت‌جو را تدارک می‌بیند.

خانم صحراوی رهبران جمهوری اسلامی را فراخواند که به مقامات دولت و دادگستری به روشنی دستور دهند که از شکنجه‌ی افراد خودداری و امنیت آنان را تامین کنند. خواست عفو بین‌الملل آن است که محل نگهداری هر فرد بازداشت شده روشن باشد، هر کس بتواند با خانواده‌ی خود تماس بگیرد و به وکیل مدافع و درمان پزشکی دسترسی داشته باشد.عفو بین‌الملل همچنین خواستار آن شده که همه‌ی زندانیان عقیدتی، بی‌درنگ آزاد شوند.

تدارک "مصاحبه‌های تلویزیونی"

طبق اطلاعیه‌ی عفو بین‌الملل، شماری از بازداشت‌شدگان اعتراضات اخیر، در تلویزیون ظاهر شده و اعتراف کرده‌اند که «تحت تاثیر» رادیوهای بیگانه بوده‌اند. چنین صحنه‌سازی‌هایی بیانگر آن است که «اعترافات» تلویزیونی تازه‌ای در حال تدارک است.

عفو بین‌الملل در پایان خاطر نشان ساخته که «اعترافات» تلویزیونی برای محکوم کردن فعالان سیاسی در ایران سابقه دارد و بسیاری از کسانی که به اینگونه «اعترافات» وادار شده‌اند، بعدها گفته‌اند که بر اثر شکنجه و فشار آنان را به این کار مجبور کرده‌اند.

تصدی «نامشروع و غاصبانه»

متن کامل بیانیه آیت‌الله طاهری اصفهانی:

تصدی مجدد رئیس دولت «نامشروع و غاصبانه» است


همصدا با اکثریّت مردم رای باخته، این انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدّی مجدّد رئیس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه می‌دانم.

به گزارش «موج سوم» این یار قدیمی امام خمینی(ره)، در این بیانیه تصریح کرد: من با دیده گریان و قلبی اندوه بار به عینه می بینم که کهنه دشمنان و مخالفان امام راحل که او را برای مبارزه و تاسیس جمهوری اسلامی تخطئه می کردند، امروز با تمام قوّت و با همان دشمنی تئوری پردازان قدرتمندان شده و از درون به هدم و نابودی عقاید حکومتی مرحوم امام و به موزه فرستادن عملی آن فعالانه مشغول هستند.

در قسمت دیگری از این بیانیه آمده است: برای تنویر افکار عمومی به صراحت اعلام می کنم این روش ها ادامه همان استفاده ابزاری از دین و مقدسات و تطهیر خودشان در هاله های مقدس و خارج کردن مخالفان از دائره امام و بدبین کردن جوانان به دین و امام اتفاق می افتد.

امام‌جمعه سابق اصفهان در قسمتی از این بیانیه به سابقه انقلابی مهندس میرحسین موسوی اشاره و خاطر نشان کرده است: آیا این از مصادیق عدالت است که سیّد شریف و مظلومی چون میرحیسن موسوی که در سخت ترین دوران های این کشور مسئولیّت اداره دولت را با وجود جنگ هشت ساله و محاصره اقتصادی و گروه های محارب و تثبیت انقلاب با موفقیت تمام طی نمود و تا آخرین لحظات عمر امام، عزیز و محبوب این رادمرد بزرگ بود، اکنون عامل استکبار، اغتشاشگر و مستوجب کیفر باشد و باید حقوقش پایمال گردد؟ حد و حدود تمامیّت خواهی شما کجا پایان می گیرد؟ بدرستی که دشمن شماره یک انسان نفس اوست.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

سلام خدا و رسول برگزیده او بر همه شهدا اسلام و دفاع مقدس و شهدای اخیر راه آزادی و حریت که خون پاک خود را برای دفاع از حقیقت و امانت و صیانت از آراء ملت نثار کردند تا انقلاب اسلامی که برای تکریم انسان و آزادی و استقلال و اجرای احکام اصولی اسلام به رهبری قائد راحل حضرت امام خمینی(ره) شکل گرفت از انحراف و کجروی مصون بماند. اینجانب شهادت فرزندان پاک نهاد ملت ایران و متابعان اسلام محمدی را به خانواده های داغدار و عموم مردم عزیز تسلیت عرض می نمایم و از خداوند تبارک و تعالی صبر جمیل و اجر جزیل برای آنان و آزادی دستگیرشدگان و شفای مجروحین حوادث اخیر مسئلت می نمایم.

انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد از چند جهت حادثه تاریخی و حائز اهمیت است اول آنکه ملت بزرگ، بصورت یکپارچه و بانشاط و امیدوار به تغییر سرنوشت کشور به پای صندوق های رای حاضر شدند و این بهترین هدیه ای بود که می توانست کشور و انقلاب را از بسیاری خطرات بیرونی و درونی مصون داشته و در مسیر امید و رشد و شکوفایی و عدالت حقیقی به تعالی برساند اما هیهات که چگونه با قدرت پرستی و بی تدبیری و اقدامات غیرقانونی و خلاف عدالت که از قبل از انتخابات شروع گردید طرح مسائلی از قبیل تهمت پراکنی به یاران امام، شبهه افکنی در سلامت دولت های گذشته و زیرسوال بردن امام(ره) و دفاع مقدس و مصادره همه دست آوردهای دوران قبل که از افتخارات این نظام محسوب می گردد به نفع این دولت و سواستفاده وسیع از امکانات ملی چون رادیوتلویزیون و مطبوعات دولتی و توزیع وسیع ثروت های ملی در روزهای قبل از انتخابات برای جلب آرا به نفع دولت و نهایتاً پس از اخذ آرا، تقلیب بسیاری از برگهای رای به نفع خودشان و تائید عجولانه، این فرصت طلایی و بسیار گران بها در معرض تاراج قرار گرفت و در انظار جهانیان و مردم آنچه ماند، آبروی ریخته نظام و خون های بناحق ریخته و جوانان مضروب و مجروح و مردان و زنان زندانی و اموال تخریب شده و در یک کلام، مشروعیت نظام مقدس جمهوری اسلامی و شهدای عزیز ایران بود.

هرچند ممکن است سرکوبگران با امکانات وسیع بتوانند معترضان را موقتاً سرکوب نمایند در حالیکه باید حافظ جان و مال و ناموس همه ملت و حامی مظلوم باشند اما حکومت با چالش هایی سنگین از قبیل اصل بیطرفی شورای نگهبان و نهادهای قضایی و اجرایی در برگزاری انتخابات و دیگر امور مهمه نظام مواجه است که یا به انفعال ملّت از مشارکت در تعیین سرنوشت خود و یا به بی اعتمادی و مبارزه با اصل نظام خواهد انجامید و دایره این یاس و تردید ممکن است خدای ناکرده به اصل اسلام که ابزار حکومت برای توجیه ظلم و بی عدالتی گردیده بینجامد.

من به عنوان فرد کوچکی که عمر خود را به طلبگی و مبارزه و عواقب آن و خانه نشینی در این ایام گذرانده ام، خاضعانه و از سر درد به همه مراجع معظّم و روحانیّت محترم میگویم " کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً" من با دیده گریان و قلبی اندوه بار به عینه می بینم که کهنه دشمنان و مخالفان امام راحل که او را برای مبارزه و تاسیس جمهوری اسلامی تخطئه می کردند، امروز با تمام قوّت و با همان دشمنی تئوری پردازان قدرتمندان شده و از درون به هدم و نابودی عقاید حکومتی مرحوم امام و به موزه فرستادن عملی آن فعالانه مشغول هستند. من مطمئن هستم که روح بلند او و شهدا و سرداران بزرگ ما از این انحرافات اساسی که بر سر اصول مردم سالارانه جمهوری اسلامی آمده است نگرانند. اگر مردم را به استناد "الناس مسلطّون علی اموالهم و انفسهم" مسلّط بر سرنوشت خود بدانیم، اگر این تسلط را با آرا خود به دولت و حکومت تفویض نمودند، وظیفه آنها است بحکم امانتداری در رعایت حقوق آنان کوشا بوده و در صیانت آن امین باشند. "لا تنظروا الی طول ركوع الرجل و سجوده، فان ذلك شیء اعتاده؛ فلو تركه استوحش لذلك و لكن انظروا الی صدق حدیثه و اداء الامانته" که در این روایت ملاک تقوی و صلاحیت، راست گویی و امانتداری است نه طول رکوع و سجود و تظاهر به دین داری کما اینکه در آیه شریفه "ولایجرمنکم شنان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی" مقصود عدالت ورزی با مخالفان و دشمنان است و اگر مردم و امام جمهوری اسلامی را با آزادی و استقلال تعریف کردند، آزادی و استقلال موافقان در هرکاری که اراده کنند نیست بلکه آزادی مردم بر اساس قانون و استقلال کشور و قوانین از سلطه زورمندان است.

اینروزها مشاهده میشود که با تقطیع بعضی از فرمایشات امام که به نفع اقدامات و برنامه های خود تشخیص می دهند، سعی دارند پشت این چهره ملکوتی سنگر گرفته و اعمال و رفتار خود را با معترضان توجیه نمایند. من برای تنویر افکار عمومی به صراحت اعلام می کنم این روش ها ادامه همان استفاده ابزاری از دین و مقدسات و تطهیر خودشان در هاله های مقدس و خارج کردن مخالفان از دائره امام و بدبین کردن جوانان به دین و امام اتفاق می افتد. آیا امام معتقد بود کسانی که باید در انتخابات بی طرف باشند، رسما وارد حمایت علنی از کاندیدای خاصی بشوند؟ آیا شورای نگهبان که بعضی از افراد موثر آن از رقیب جناب آقای میرحسین موسوی علناً حمایت کرده و می کنند، می تواند ملجا و مرجع برای شکایت شکاة باشد؟ چرا نامه توبیخیّه امام و هشدارهای ایشان به بعضی از تخلفات آقایان را منتشر و نقل نمی کنید؟ آیا امام اجازه می داد امکانات عمومی و بیت المال مسلمین برای یک کاندیدا بدون هیچ محدودیتی استفاده شود؟ آیا امام هتاکی ها و تهمت های شخص رییس دولت و منسوبینش را به یارانش تحمّل می کرد؟ آیا امام اچازه می داد حیثیت و آبروی افراد این گونه در معرض و منظر مردم ملعبه بازیگران قدرت و رای بازان حرفه ای قرار گیرد؟ و آیا دین چنین اجازه ای به شما داده است؟ چرا چتر حمایت قانون فقط برای شما و دوستان شما است و تنها هنگامی دین، قانون و امام عزیز می شوند که بتوانید منفعتی از آن ببرید؟ آیا این مصداق "نومن ببعض و نکفر ببعض" نیست؟ آیا این از مصادیق عدالت است که سیّد شریف و مظلومی چون میرحیسن موسوی که در سخت ترین دوران های این کشور مسئولیّت اداره دولت را با وجود جنگ هشت ساله و محاصره اقتصادی و گروه های محارب و تثبیت انقلاب با موفقیت تمام طی نمود و تا آخرین لحظات عمر امام، عزیز و محبوب این رادمرد بزرگ بود، اکنون عامل استکبار، اغتشاشگر و مستوجب کیفر باشد و باید حقوقش پایمال گردد؟ حد و حدود تمامیّت خواهی شما کجا پایان می گیرد؟ بدرستی که دشمن شماره یک انسان نفس اوست(اعدی عدوک نفسک التی بین جنبک).

اینجانب احتمال می دادم که شاید توجّه به مصالح درازمدّت و تاریخی انقلاب و نظام و ایجاد وحدت ملّی، موجب شود تا آقایان دست اندر کار کشور نسبت به تخلّفات وسیعی که در قبل و بعد از انتخابات واقع شد با دید معقول و عادلانه قضاوت کنند، امّا اکنون شواهد و قرائن نشان می دهد که قصد دارند نتایج از قبل اعلام شده را تثبیت نمایند و شرایط نظامی و امنیّتی برای دستگیری و سرکوب معترضان و زنده کردن کینه های قدیمی و انتقام از یاران وفادار امام و جوانان و دانشگاهیان را تشدید کنند. بنده به عنوان یک روحانی کوچک، همصدا با اکثریّت مردم ِ رای باخته، این انتخابات را مخدوش و آن را باطل و تصدّی مجدّد رئیس دولت را برای دور بعد نامشروع و غاصبانه می دانم.

از عموم مردم و جوانان عزیز می خواهم ضمن حفظ آرامش فعّال، مراقب رخنه عناصر مشکوک برای بهانه دادن به سرکوب و تشدید ظلم باشند و بدانند خداوند سنّت خود را حمایت از مظلوم و هدم ظالم قرار داده است" و سیعلم الّذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون"


والسّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته
خادم شما مردم شریف ایران اسلامی
سید جلال الدّین طاهری
1388/7/4

سازمان مجاهدين انقلاب

بيانيه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران

پايگاه اطلاع رساني سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران: به دنبال تأييد صحت انتخابات رياست جمهوري دهم توسط شوراي نگهبان، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران با صدور بيانيه اي، موضع خود را در اين خصوص اعلام كرد.
متن كامل اين بيانيه به شرح زير است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ملت شریف ایران
همان گونه که انتظار می رفت شورای نگهبان قانون اساسی روز گذشته صحت انتخابات ریاست جمهوری دهم را تأیید کرد. در نامه دبیر این شورا به وزیر کشور آمده است که شورا موارد اعلامي از سوی کاندیداهای معترض را از «مصاديق تخلف يا تقلب انتخاباتي خارج» دانسته و تخلفات موجود را «بعضاً تخلفات مختصري» می داند «که وقوع آن در اغلب انتخابات مشهود و غيرقابل اعتناست»، مستند شورای نگهبان در اعلام این نظر باز شماری صوری ده درصد از صندوق های رآی در سراسر کشور توسط همان کسانی است که انتخابات شبهه برانگیز و سراسرتخلف اخیر زیر نظارت آنها انجام شده است. این درحالی است که بازشماری صوری آراء خواسته هیچ یک از کاندیداهای معترض نبوده است. به این ترتیب براساس آنچه که در نامه دبیر شورای نگهبان آمده است، مواردی نظیر موضوع چاپ میلیونها تعرفه اضافی با کد و بدون کد، و درعین حال اتمام برگه های رأی در ساعات اولیه انتخابات در بسیاری از استان ها، پلمب صندوق ها در غیاب نمایندگان نامزدها، عدم تمديد زمان رأي گيري درحالي تعداد فراواني رأي دهنده در انتظار رسيدن نوبت بودند و توقف رأی گیری قبل از پایان زمان رأی گیری، کارشکنی در نظارت نمایندگان نامزدها بر صندوق های رأی، قطع سیستم پیام کوتاه در کشور و خطوط تلفن کمیته صیانت از آراء ستاد موسوی از روز قبل از انتخابات که امکان نظارت و اطلاع به موقع از تخلقات در سراسر کشور را منتفی کرد، مشارکت بیش از صد در صد واجدان شرایط در 70 و مشارکت بین 95 تا 140 در صد واجدان شرایط در 170 شهرستان کشور، انتقال صندوق های رأی به سایت های تجمیع آراء بدون حضور و نظارت نمایندگان کاندیداها، اخراج نمایندگان کاندیداها از سایت های تجمیع آراء و شمارش آراء در غیاب ایشان، و ... ظاهراً از نظر این شوری تخلفاتی «غیر قابل اعتناست» که «وقوع آن در اغلب انتخابات مشهود» است
آنها به رغم تمدید 5 روزه در رسیدگی به شکایات حتی ضرورتی ندیدند راهکار مشخص مهندس موسوی را مبنی بر مقایسه کدهای ملی نوشته شده در ته سوش برگه های رأی با کدهای ملی شهروندان در سیستم رایانه سازمان ثبت احوال اجرا کنند تا میزان و وسعت تنها یکی از موارد تخلف و تقلب آشکار شود.

ملت شریف ایران
با توجه به ترکیب اعضا و عدم استقلال شورای نگهبان، به ویژه پس از تأیید صریح انتخابات از سوی رهبری و حمایت ایشان از احمدی نژاد، آن هم در مهلت قانونی بررسی صحت انتخابات از سوی شورای نگهبان، توقعی جز تأیید صحت انتخابات از سوی این شورا نمی رفت. اگرچه این حمایت و تأیید هرگز نمی تواند عدم عمل شورای نگهبان به مسئولیت های قانونی خود در امانت داری و حراست از رأی مردم را توجیه کند.
همچنین روشن بود مواردی نظیر تمدید 5 روزه برای رسیدگی همه جانبه به شکایات و اعتراضات نیست، چنان که چنین رسیدگی ای عملاً صورت نگرفت. مهلت 5 روزه می توانست نشانه ای باشد تا افکار عمومی استقلال شورای نگهبان را باور کنند و نیز فرصتی باشد تا با تبلیغات یک سویه صدا و سیما و دهها ساعت مصاحبه و میزگرد با مسئولان انتخابات و وزرای کشور و اطلاعات و ... افکار عمومی برای شنیدن تأیید صحت انتخابات از سوی شورای نگهبان آماده شود.

ملت شریف ایران
به هر تقدیر اعلام صحت انتخاباتی که اکثریت شما مردم به رغم سرکوب گسترده اعتراضات مدنی و قانونی به نتایج مهندسی شده آن و دهها شهید و صدها مجروج و دستگیری هزاران تن و به رغم بمباران تبلیغاتی بی سابقه و تحریف ها و خلاف نمایی های گسترده، به صحت آن باور نداشته مشروع نمی دانید، به معنای بلاموضوع شدن انتخابات در کشور، نفی حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خود و اداره امور خویش و تلاشی آشکار برای پایان دادن به جمهوریت نظام و درعین حال نشانه آغاز دوره ای جدید از تلاش و مبارزه برای بازگرداندن جمهوریت و دفاع از مردمسالاری است.
با اعلام نظر شورای نگهبان پرونده انتخابات آزاد تا آینده ای نامشخص بسته شد و به این ترتیب انتخاباتی که می رفت تا به یکی دیگر از افتخارات ملت شگفتی ساز ایران در طول تاریخ معاصر تبدیل شود، به دست حاکمیت کنونی به نقطه سیاهی در تاریخ این ملت تبدیل شد.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ضمن ابراز تأسف عمیق خود از این همه بی تدبیری و این همه استعداد و مهارت در فرصت سوزی و تبدیل فرصت ها به تهدیدها اعلام می دارد دولت برآمده از انتخاباتی که ملت صحت آن را نپذیرفته و بر ابطال آن پای می فشارد، فاقد مشروعیت و وجاهت قانونی است. سازمان به عنوان تشکلی معتقد و ملتزم به آرمان های ملت در انقلاب اسلامی ایران و ملتزم به اصول اسلامیت و جمهوریت نظام، ضمن تأیید و حمایت کامل از اعتراضات مدنی، قانونی و مسالمت آمیز ملت آگاه ایران به نتایج انتخابات و نیز حمایت کامل و تقدیر و تشکر از مواضع قاطع جناب آقای میر حسین موسوی وظیفه خود می داند با استفاده از تمامی ظرفیت های قانونی به مبارزه قانونی و مسالمت آمیز علیه دولت غیر قانونی پرداخته، تمام مساعی خود را برای بازگرداندن جمهوریت که ضامن اسلامیت نظام نیز هست به کار بندد.
و ما توفیقنا الا بالله العزیز الحمید و مانرید الا الاصلاح علیه توکلنا و الیه انیب


سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
88/4/9

اعتصاب سراسری : iranpressnews.com

کردستان در حال آماده سازی برای اعتصاب سراسری

یکی از خوانندگان: در 22 تیر سال 1368 دکتر عبدالرحمن قاسملو رهبر حزب دمکرات کردستان ایران در شهر وین پایتخت اتریش به دست تروریستهای جمهوری اسلامی به شهادت رسید. اگر چه در جریان این ترور 2 تن از تروریستها به نامهای منصور بزرگیان و صحرارودی به دام پلیس اتریش افتادند اما متاسفانه به خاطر مسائل اقتصادی این تروریستها از سوی دولت اتریش آزاد شدند و پرونده دکتر قاسملو به گفته پلیس به علت نبود مدرک بر علیه حاکمان ایران بسته اعلام شد. مردم کردستان ایران از ماکو گرفته تا ایلام همه ساله به خاطر انزجار از ترور و ترورپروری حاکمان مستبد جمهوری اسلامی در سال روز شهادت این رهبر فرزانه در سراسر کردستان با بستن دکان و بازار و خاموش نمودن چراغ خانه ها به مدت 3 دقیقه یاد این رهبر فرزانه ایران و کردستان را گرامی میدارند. گزارشهای رسیده از اقصا نقاط کردستان حاکیست که مردم کردستان این روزها در حال آماده سازی برای گرامیداشت و بزرگ داشت این روز هستند .و به احتمال بسیار قوی این یادبود امسال با شکوه تر از سالهای دیگر برگذارمیشود.

ندا، صداى زنان ايران : iranpressnews.com

نماینده کنگره آمریکا: ندا، صداى زنان ايران

یک نماينده كنگره آمريكا طى سخنانى در حمايت از جنبش آزادیخواهانه مردم ایران گفت، ندا، اين زن جوان شجاع ایرانی در مسير پيوستن به هزاران تن از معترضان در تهران به قتل رسيد.

مازى هيرونا عضو حزب دموكرات و نماینده کنگره از ايالت هاوايى گفت، ندا كه معنى اسمش به فارسى صداست، يكى از زنان ايران بود كه خواهان شنيدن صدايشان و احترام به حقوق انسانى خود هستند.

وی گفت من نیز مانند مردم آمريكا و مردم سراسر جهان، از دیدن تصاوير زنان ايرانى كه شجاعت بيان افكار خود را با بى اعتنايى به رژيمى كه در پى سركوب آنهاست، دارند، شگفت زده شدم.

این نماينده كنگره آمريكا افزود از همكارانم مى خواهم كه در گراميداشت خاطره ندا و در حمايت از زنان شجاع ايرانی كه صدايشان را براى آزادی و براى به دست آوردن حقوق خود بلند كرده اند، به ما بپيوندند.

مجازات نوکیا زیمنس : iranpressnews.com

همکاری با کودتاچیان؛ طرح سنای آمریکا برای مجازات نوکیا زیمنس

سایت عصر ایران در تهران: " چارلز شامر " سناتور دموکرات مجلس سنای آمریکا به همراه سناتور جمهوریخواه " لیندسی گراهام " در پی ارایه طرحی برای تصویب در سنا هستند که به موجب آن شرکت هایی که به رژیم تهران ابزار پیشرفته شنود مکالمات تلفنی و کنترل فضای وب را فروخته اند در آمریکا مورد تحریم قرار بگیرند.

سناتور گراهام در مورد مفاد طرح پیشنهادی خود گفت : این طرح شرکت هایی را که به رژیم تهران تکنولوژی های پیشرفته ای برای کنترل شهروندان ایرانی فروخته اند ، وا می دارد که از ارتباط تجاری با این رژیم دوری جویند چرا که در صورت تصویب این طرح این شرکت ها تحت تحریم دولت آمریکا قرار خواهند گرفت و از آن پس حق انعقاد یا تمدید قرار داد با دولت آمریکا را نخواهند داشت .

روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال هفته گذشته با چاپ گزارشی نوشته بود که رژیم تهران تجهیزات پیشرفته ای برای شنود مکالمات تلفنی و کنترل ارتباطات اینترنتی شهروندان خود از شرکت سازنده تجهیزات ارتباطی فنلاندی – آلمانی " نوکیا زیمنس " خریداری کرده است.

سخنگوی شرکت فنلاندی – آلمانی " نوکیا زیمنس " نیز روز گذشته فروش تجهیزات پیشرفته شنود تلفن را به ایران در سال 2008 تایید کرده ولی این ادعا را که این تجهیزات می تواند برای سانسور فضای وب مورد استفاده قرار بگیرد را رد کرده است .

دو سناتور آمریکایی همچنین با ارسال نامه ای به هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا از وی خواسته اند تا در اجلاس آتی سران گروه 8 کشور صنعتی در مذاکره با شرکای اروپایی و اعضای دیگر گروه 8 از آنها بخواهند که مانع همکاری شرکت های اروپایی با رژیم تهران شوند.

دو سناتور مزبور آمریکایی با اشاره به این گزارش خواستار قطع ارتباط تمامی شرکت های بزرگ غربی با رژیم تهران شده اند و افزوده اند: در حالی که شرکت های بزرگ آمریکایی قوانین تحریم رژیم تهران را رعایت می کنند اما شرکت های دیگر کشورهای غربی از جمله اروپا با فروش تجهیزات و انتقال تکنولوژی های حساس به این رژیم به آنهااجازه می دهند که گردش آزاد اطلاعات را محدود کند.

سناتور گراهام در این زمینه با اشاره به شرکت اروپایی " نوکیا زیمنس " افزود : " این شرکت باید هزینه سنگینی بابت اقدام خود در فروش ابزارهای محدود کننده گردش آزاد اطلاعات به رژیم تهران ، بپردازد . "

در طرح دو سناتور مزبور آمریکایی دولت آمریکا موظف شده است که با تهیه لیستی شرکت هایی را که در ماه ها و سال های گذشته تجهیزات پیشرفته محدود کننده آزادی گردش اطلاعات را به رژیم تهران فروخته اند مشخص سازد.

پس از این مرحله و در صورت تایید اطلاعات این لیست این شرکت ها از انعقاد قرار داد با دولت آمریکا محروم می شوند و شرکت هایی هم که در حال حاضر با دولت آمریکا قرارداد همکاری دارند پس از انقضای مدت قانونی آن ، از تمدید قرار داد خود با دولت آمریکا محروم خواهند شد.

تحریم بنزین : iranpressnews.com

تحریم بنزین و اوج گرفتن اعتراضات مردمی در ایران

رادیو آلمان: رویدادهای ایران در سرلوحه بسیاری از رسانه‌های عمومی جهان قرار دارد. رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران کشورهای غربی را بر آن داشته تا به فکر تحریم‌های جدیدی بیافتند. اما تحریم در کدام حوزه‌ها؟ روزنامه آلمانی "بیلد آم زونتاگ" مطلبی را به پیامدهای تحریم صادرات بنزین به ایران اختصاص داده است. این روزنامه می نویسد، کشورهای غربی در نظر دارند تحریم صادرات بنزین به ایران راعملی کنند. ایران که چهارمین کشور تولیدکننده نفت جهان است، بنزین کافی برای مصرف داخلی‌اش ندارد. پالایشگاه‌های موجود در ایران فرسوده‌اند و امکانات صنعتی محدودی در تبدیل نفت به بنزین را دارند. به همین جهت است که دولت ایران باید بنزین را با قیمت گرانِ بازارهای جهانی بخرد و با قیمتی بسیار نازل در اختیار مصرف‌کننده قرار دهد. این روزنامه می‌افزاید که یک راننده تاکسی ایرانی با پژوی چهار ساله‌اش ماهیانه ۱۸۰ لیتر سهمیه بنزین کوپنی دریافت می‌کند. او می‌گوید این مقدار بنزین پس از سه هفته به پایان می‌رسد و در هفته چهارم یا باید تاکسی را بخواباند و یا قیمتی چهار برابر قیمت بنزین کوپنی پرداخت. به نوشته این روزنامه آلمانی، نمایندگان کنگره آمریکا در نظر دارند صادرات بنزین به ایران را ممنوع کنند. در چنین صورتی شرکت‌هایی چون بی پی، ریلاینس، توتال، ترافیگورا و ویتول اجازه نخواهند داشت بنزین به ایران بفروشند. با گران شدن بنزین اعتراضات مردمی اوج خواهد گرفت.

چگونه می توان خفت : iranpressnews.com

آتش بخانه افتاده است، چگونه می توان خفت

با همدلی و اتحاد و با ادامه راهپیمائی ها و با بکارگیری همه روشهای مبارزه مدنی و غیر خشونت آمیز و بویژه با اعتصابات باید تا دیر نشده بیاری میهن شتافته و این آتشی که بجان میهن عزیزمان افتاده را خاموش نمائیم. در دفاع از میهن، در دفاع از خانواده، در دفاع از ناموس و عزت و شرفمان حاضریم هزینه بدهیم.
****


آیا واقعا در انتخابات تقلب شده است؟
اولین بار در جریان رفراندوم جمهوری اسلامی هنگام شمارش آراء، برگه های قرمزی که به صندوق انداخته شده بود و نشانه رای منفی بود پاره و دور ریخته شدند. استدلال این بود که اینها آرای ساواکیها و عمال شاه است و لذا ارزشی ندارد. افرادی که پای صندوقها بودند اینکار را به تصمیم شخصی و با میل و رغبت انجام داده و آنرا ثواب می دانستند. البته آرای قرمز خیلی زیاد نبود و تاثیری در نتیجه رفراندوم نمی توانست داشته باشد. پاره کردن آراء قرمز و نادیده گرفتن حق رای اقلیت ناچیز مخالفان توسط اکثریت، عمومی و گسترده بود و تقریباً در تمامی صندوقهای رای اعمال شده بود.
وزارت کشور و مسئولین امر برای اینکه نتیجه انتخابات مصنوعی و صددرصد موافق نباشد قدری آراء منفی خودشان به نتیجه انتخابات اضافه کردند تا بتوانند 98% موافق و 2% مخالف را اعلام کنند.
نظام از همان ابتدا بر اساس اولویت مصلحت بر حق و حقانیت شکل گرفت و این روند برای سالیان متمادی در عرصه های انتخاباتی اعمال گردید. بویژه در استانهای مرزی و سنی نشین و استانهایی که حکومت از آنها نگرانی داشت این جابجایی آراء با موافقت مسئولین در بالاترین سطح در شورای امنیت کشور انجام می پذیرفت و توجیه آن نیز مصلحت نظام بود.
در محافل خصوصی حکومت همواره در 30 سال گذشته بحث آراء مردم و ارزش آن بحثی جدی بوده ولی همیشه دو طرف این بحث در نتیجه مشترک بوده اند و آنهم اینکه مصلحت نظام از رای مردم بالاتر است. عده ای در حکومت با تفسیر غلط آیات و روایات دائماً اثبات می کنند که اکثریت جامعه و یا بقول ایشان «اکثرهم» دارای فهم و شعور کافی برای تشخیص حق نبوده و تنها این اقلیت مومنان صالح هستند که راه حق را تشخیص می دهند. عده دیگر نیز با استدلالهای مدرنتری باز به همین نتیجه می رسند که جامعه همانند گله گوسفندی می ماند که تحت تصمیم گیری و هدایت دلسوزانه چوپان؛ راه صحیح را باید بپیماید و چوپان بطور پیش فرض فردی است که هوش و ذکاوت و دانائی اش قابل مقایسه با گوسفندان نیست. اینکه تعداد گوسفندان هزاران است و تعداد چوپانان قلیل، اصلاً مهم نیست، اینجا بحث کمیت نیست بحث کیفیت است.
حتی برای اولین بار جمعیت موتلفه اسلامی این بحث های خصوص داخل حکومت را علنی نمود و اعلام کرد که باید برای افراد مومن و صالح که معتقد به نظام و ولایت فقیه باشند کارت ویژه انتخابات صادر نمود تا فقط آنها قادر به رای دادن باشند، بزعم آقایان آرای افراد غیر مومن، ناصالح و مخالف ولایت فقیه ارزش توجه نداشت. حتی جمعیت موتلفه اسلامی در مقابل انتقادات فراوانی که نسبت به این طرح ابراز شد تلاش نمود با استناد به آیات و روایاتی از آن دفاع نموده و آنرا شرعی نشان دهد.
در طول این 30 سال مردم ایران کاملاً آزاد بوده اند که ازمیان افرادی که مورد تائید حکومت بوده و در حقیقت از طرف حکومت پیشنهاد می شوند یکی را انتخاب کنند. در حقیقت با شعور مردم بازی شده و حکومت افرادی را در معرض انتخاب قرار داده که مورد تائید خودش بوده است. در عین حال حتی در مورد این افراد تائید شده هم دست حکومت برای اعمال مصلحت و تغییر دادن آراء بنحوی که بمصلحت حکومت باشد باز بوده است.
در انتخابات اخیر وضعیت حکومت بطور بی سابقه ای نسبت به 30 سال گذشته فرق می کرده است. در عین حال که احتمال حمله نظامی به کشور بسیار بالا رفته، با انتخاب اوباما شانس مصالحه با آمریکا نیز افزایش بیشتری یافته است، حکومت با محروم کردن خود و ملت ایران از بسیاری مزیتهای بین المللی و پذیرش تحریمهای گوناگون و از طرفی با سرعت بخشیدن به پروژه های هسته ای و موشکی در آستانه ورود به مرحله جدیدی قرار گرفته که بخیال خودش بعنوان ابرقدرت منطقه ای ظهور خواهد کرد و تشویش حمله خارجی و سقوط نظام را یکبار برای همیشه حل می کند. سرمایه گزاری سیاسی و مالی بسیار عظیمی در این راه صورت گرفته است و اکثر این پروژه های استراتژیک نیمه تمام مانده و هنوز به نتیجه نهایی نرسیده اند.
پیشرفت این پروژه ها بر خلاف آنچه ابراز می شود تماماً وابسته به متخصصین خارجی بوده و ربطی به باصطلاح دانشمندان ایرانی ندارد. علم در هر کشوری بطور متناسب رشد می کند و نمی توان پذیرفت که کشوری در یک زمینه از نظر علمی در سطح عالی و در سایر سطوح در حد بسیار پائینی باشد. اصولاً تکنولوژی ترکیبی از همه علوم با یکدیگر است و وقتی همه علوم در یک کشوری رشد می کنند رشد آنرا در همه زمینه ها می توان دید. در کشوری که همه صنعتش وارداتی و وابسته به خارج بوده و خودش در هیچ رشته ای تولید تکنولوژی ندارد نمی توان پذیرفت که ناگهان در یک رشته خاص به نبوغ یکشبه رسیده و مثلاً برای خودش موشک قاره پیما درست کند. ذکر این موضوع از این نظر ضروری است که درک شود در مقطع فعلی با توجه به استراتژیک بودن و اهمیت و عظمت پروژه های در جریان و همچنین وابستگی آنها به کشورهای خارجی، این فقط حکومت نیست که برای انتخابات مصلحت اندیشی می کند بلکه روسیه و چین نیز که یک سر دیگر این پروژه ها هستند نیز مصالح خودشان را داشته و شروطی را برای ادامه پروژه ها دارند. روسیه برای کار ناچیزی مانند افزایش ظرفیت ذوب آهن اصفهان بطور خصوصی از حکومت خواستار تعویض وزیر شد و به نتیجه هم رسید، مطمئناً برای کارهای مهمتر خواسته های بزرگتری هم دارد.
آنچه از دید مردم تقلب در انتخابات تصور می شود از دید حکومت و بخصوص از دید خامنه ای به هیچ وجه تقلب محسوب نمی گردد. از دید آنها مردم همانند کودک مریضی هستند که برای بهبودشان باید دارو بخورند ولی از این کار خوششان نمی آید و ناچاراً باید آنها را بزور روی زمین خوابانده و دارو را در حلقشان ریخت، برای خودشان خوب است، بهتر می شوند، ولی افسوس که نمی فهمند و تلخی دارو را می بینند ولی شیرینی بهبودی و سلامت را نمی بینند!
حکومت، مهندسی آراء را با احساس تکلیف شرعی و با افتخار انجام داده و آنرا برای خود بمانند جهاد و بخشی از جنگ با دشمنان خارجی پنداشته و همه تلاش و امکانات خود را برای آن بکار گرفته است. اگر مردم مایل باشند می توان جلوی دوربین تلویزیون و در برنامه زنده همه صندوقها را بازشماری کرد. خواهید دید که همه آمار وزارت کشور با آنچه در صندوفها است تطبیق دارد. سیستمی که سالها تجربه در این کار دارد و از بودجه و امکاناتی گسترده برخوردار است کارش را خوب انجام می دهد و آنچه لازم بوده برای خارج کردن آراء واقعی مردم و پر کردن صندوقها از آرای پیش نوشته شده را قبلاً انجام داده اند و حکومت ترس و نگرانی از بازشماری صندوقها ندارد.
خامنه ای در خیال خود خویش را چوپانی می داند که وظیفه شرعی دارد این گله گوسفندان را در مسیری بنظر او امن و آرام هدایت کند. در باور خامنه ای اگر تک تک ایرانیان بدون اینکه تحت تاثیر تبلیغات غربیها قرار گیرند پای صحبتهای رهبر نشسته و بفهمند که چه سرمایه گزاریهایی صورت گرفته و در صورت به نتیجه رسیدن آنها ایران چه هیبت و قدرتی خواهد داشت و چنانچه ملت ایران مومن و صالح بودند و می فهمیدند که اهمیت و عظمت رهبر که با یک واسطه جانشین خدا روی زمین است چه اندازه است هرگز در تصمیمات رهبر شک نمی کردند.
خامنه ای امروز وظیفه خودش نمی بیند که آراء واقعی مردم را شمارش کند، او رسالت مهمتری دارد که همانا ترجیح مصلحت نظام است و در مقابل مصلحت نظام هیچ چیز دیگری ارزش ندارد. مردمی که از دید وی تحت تاثیرند و واقعیات را نمی دانند و در مرتبه ای از کمال نیستند که برای خودشان تصمیم درستی بگیرند چگونه می خواهند برای کشور تصمیم بگیرند. رهبر بر اساس قانون اساسی مافوق همه چیز و حتی برتر از رای مردم است. اساساً اگر قرار به اولویت رای مردم باشد چه نیازی به ولی فقیه است؟
هنگامی که حکومت در قالب گشت ارشاد میلیونها نفر را در کشور توبیخ نموده و به آنها تذکر شفاهی داده یا بازداشتشان نموده و به حق رای و تصمیم آنها برای انتخاب نوع پوشش شخصی خودشان ذره ای اهمیت نداده توقع دارید رای این افراد برای تعیین نوع حکومت را بپذیرد؟ آیا این توقعی فراتر از واقعیت نیست؟
خامنه ای در این مقطع همه بود و نبودش را خرج سرکوب مخالفین نموده و حتی بر روی نزدیکترین یارانش نیز پنجه کشیده است و با این همه هزینه ای که داده اصولاً راهی برای بازگشت ندارد. او علاقه و اعتقادی هم به بازگشت ندارد. خامنه ای در حال ساختن بهشت شداد است و اطمینان دارد روزی که این بهشت تمام شده و درهایش گشوده شود همه مردم کارها و تصمیمات او را تحسین خواهند کرد، بنقل تاریخ بهشت شداد 300 سال طول کشید و هر چه طلا و جواهر روی زمین بود تمام شد تا بهشت شداد ساخته شود ولی دقیقاً روز افتتاح این بهشت و درست جلوی در آن، فردی جلوی شداد را گرفت و خودش را ملک الموت یا فرشته مرگ معرفی کرد و شداد را با خود برد. او هرگز بهشتی را که ساخته بود ندید.
خامنه ای و افرادی که در این پروژه ها بلحاظ مالی و کاری و سیاسی درگیر هستند تحت هیچ شرایطی عقب نشینی نخواهند کرد، بهتر بگوئیم راهی برای عقب نشینی ندارند. مهمترین بخش مالی پروژه ها بر عهده سپاه است و سران آن به دریایی بیکران از سود و پول رسیده اند، بخش کاری پروژه بر عهده روسیه و چین است که بیصبرانه در انتظار اتمام این پروژه ها و ایجاد یک کانون بحران جدید در خاورمیانه برای غرب و باج گیری از آنها و کسب امنیت برای خود هستند، دولت و بدنه حکومت نیز بار سیاسی ماجرا را بر دوش می کشند، بی آبرویی نزد ملتهای دنیا و سرکوب وحشیانه مردم.
آنچه از دید خامنه ای بهشت شداد است برای ملت ایران بجز جهنمی بیش نیست، هیچ کشوری در دنیا با داشتن موشک دوربرد و سایر تسلیحات و ترساندن دیگران به پیشرفت و سعادت نرسیده است. فقط در 4 سال گذشته بیش از 300 میلیارد دلار نفت فروخته شده است. اروپای ویران و خاکستر شده پس از جنگ دوم جهانی با نصف این پول بازسازی و دوباره اروپا شد. طرح معروف «مارشال» براي بازسازي اروپاي ويران شده پس از جنگ جهاني دوم، كه از سوي ايالات متحده آمريكا در فاصله سال هاي ۱۹۴۸ تا ۱۹۵۱ ميلادي به اجرا گذاشته شد، كلا چهارده ميليارد دلار هزينه بر داشت، كه با تبديل دلار آن روز به دلار كنوني، معادل ۱۶۷ ميليارد دلار است.
حکومت بخیال خود دلارهای نفتی را به جیب بدون انتهای روسیه و چین می ریزد تا بکمک آنها بهشت شداد را بسازد. اگر دولت و حکومت عاقل بود با این پول بجای ساختن بهشت شداد، ایران را می ساخت و اقتصادی را برای کشور پی ریزی می کرد که هم عموم مردم در رفاه باشند و هم تمام کشورهای دنیا بجای اینکه از ما بترسند به ما احترام گذاشته و نیازمند اقتصاد ما در اقتصاد جهانی باشند.
آنچه در پایان دوران خامنه ای می ماند برای چین و روسیه هر چه باشد برای ملت ایران فقط تباهی و ویرانی و سیاهی است.
برای درک اینکه گام بعدی خامنه ای چیست باید بدانیم که اندیشه او چیست و با توجه به شرحی که داده شد حدس زدن قدم بعدی وی کار دشواری نیست، قدم بعدی خامنه ای همان گام اول اوست، ایستادگی و اصرار بر تصمیمی که سالها پیش گرفته است. وی تغییری در تصمیم خود نخواهد داد مگر اینکه وادار بآن شود.
امروز که مردم بواسطه انتخابات بمیدان آمدند و توسط دیکتاتور حاکم کتک خوردند و تحقیر شدند باید بدانند که فقط همت بلند آنها و تداوم مبارزاتشان است که می تواند این دیکتاتوری و حامیان خارجی اش را وادار به عقب نشینی نماید. مردم ما بطرز عجیب و خارق العاده ای در داخل و خارج از کشور نسبت به سرنوشتشان بیمناک شده اند و با نگرانی شدیدی تلاش دارند از سیه روزیی که برایشان تدارک دیده شده است خود را نجات دهند. مردم ایران در رویاهای شبانه اشان ایران عزیز را می بینند که در آتش و دود افتاده است و با ترس و وحشت از خواب می پرند، آتش بخانه افتاده است، چگونه می توان خفت.
با همدلی و اتحاد و با ادامه راهپیمائی ها و با بکارگیری همه روشهای مبارزه مدنی و غیر خشونت آمیز و بویژه با اعتصابات باید تا دیر نشده بیاری میهن شتافته و این آتشی که بجان میهن عزیزمان افتاده را خاموش نمائیم. در دفاع از میهن، در دفاع از خانواده، در دفاع از ناموس و عزت و شرفمان حاضریم هزینه بدهیم.

ضد شورش : iranpressnews.com

العربیه: نيروهای ضد شورش به طور گسترده در تهران مستقر شدند

سایت فارسی شبکه خبری العربیه: ماشاالله شمس الواعظین عضو مرکز پژوهش های راهبردي خاورميانه در تهران امروز دوشنبه 29-6-2009 در مصاحبه با کانال العربیه تاکید کرد که مردم ادعاهاي دولت درباره ی دست داشتن کشورهای خارجی در اعتراضات اخير به نتايج انتخابات را باور ندارند

ماشاءالله شمس الواعظين در این مصاحبه درباره ی آزادي تعدادی از کارکنان ايراني سفارت بریتانیا درتهران واینکه آیا این امر نشان از عقب نشيني ايران است گفت به اعتقاد من اين افراد بدون شک پس از صدور بيانيه شديداللحن اتحاديه اروپا آزاد شدند.

وی در ادامه افزود "پنج تن از کارکنان آزاد شدند و به اعتقاد من هر چهار نفر ديگر نیز آزاد خواهند شد".

وي ادامه داد و گفت "دولت ايران برای اینکه بتواند بگوید که برخی از تظاهرکنندگان در آشوب ها را دستگیر کرده است به توجيهاتي احتیاج دارد، از هنگام شروع این بحران دولت ایران سعی کرد با اعتراف گیری از بازداشت شدگان فرضیه ی دخالت خارجی درتحریک اعتراضات را به اثبات برساند از این روی ایران تنش با بریتانیا را دامن زد وتعدادی از کارکنان ایرانی سفارت این کشور در تهران را بازداشت کرد.اما این اقدام وچنین اتهاماتی درمیان مردم ایران جدی گرفته نمی شود چون مردم ایران به خوبی می دانند که اعتراضات کاملا داخلی است . وهیچ ارتباطی با بیگانگان ندارد.

ماشاء الله شمس الواعظین سپس چنین نتیجه گیری کرد که "اين ادعاهاي دولت به منظور توجيه اقدامات آينده ی خود برای ادامه ی بازداشت ها و قلع وقمع معترضان است".

شمس الواعظين در پاسخ به سؤالی مبنی بر پيش بيني وی درباره ی موضع نهایی شوراي نگهبان درقبال نتایج انتخابات اخير گفت من با چشمان خود نيروهاي ضدشورش را دیدم که به طور گسترده ای در خيابانهاي تهران مستقر شده اند استقرار اين نيروها براي رویارویی با حوادث احتمالي ناشی از اعلام نظر نهايي شوراي نگهبان است.

صحت انتخابات : BBC


شورای نگهبان صحت انتخابات ریاست جمهوری ایران را تایید کرد

شورای نگهبان شامگاه روز دوشنبه 8 تير، پس از بازشماری 10 درصد از آرا، صحت دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را تایید کرد.

تاييد نتايج انتخابات رياست جمهوری پس از تمديد دوره قانونی شورای نگهبان و به رغم اصرار ميرحسين موسوی و مهدی کروبی دو نامزد معترض بر ضرورت ابطال انتخابات صورت گرفته است.

با اين حال، آيت الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان با ارسال نامه ای به صادق محصولی وزير کشور صحت انتخابات را تاييد کرد.

وزارت کشور ایران، پیشتر محمود احمدی نژاد را پیروز دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرده بود.

مطابق قوانین ایران، شورای نگهبان که مسئول نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری این کشور است، حداکثر 10 روز پس از انجام انتخابات فرصت دارد، نظر خود را درباره آن اعلام کند، اما با توجه با اعتراض مهدی کروبی و میر حسین موسوی دو نامزد اصلاح طلب به نتایج انتخابات و همچنین اعتراض محسن رضایی دیگر نامزد انتخابات به نتایج شمارش آرا، شورای نگهبان با موافقت آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی زمان بررسی نتایج انتخابات را تا روز دوشنبه هشتم تیر تمدید کرده بود.

نامه دبير شورای نگهبان

احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان، روز دوشنبه پس از بازشماری 10 درصد آرا، با ارسال نامه ای به صادق محصولی وزیر کشور ایران "شکایات و اعتراضات" نامزدهای معترض را وارد ندانست.

در نامه آقای جنتی به وزیر کشور ایران آمده است: "بدین وسیله اعلام می نماید پس از آگهی عمومی اعلام شکایات و اعتراضات نسبت به روند رأی گیری و برگزاری انتخابات، طبق ماده 80 قانون انتخابات ریاست جمهوری علاوه بر مهلت قانونی دریافت شکایات در دوره تمدید پنج روزه نیز نسبت به دریافت شکایات اقدام و متعاقب بررسی ها و رسیدگی های دقیق و همه جانبه از آنجا که بخش عمده ای از موارد اعلامی از مصادیق تخلف یا تقلب انتخاباتی خارج و بعضاً تخلفات مختصری که وقوع آن در اغلب انتخابات مشهود و غیرقابل اعتناست سرانجام شورای نگهبان با بررسی موضوع در جلسات عدیده و با وارد ندانستن شکایات و اعتراضات صحت انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری را طبق ماده 79 قانون انتخابات ریاست جمهوری مورد تأیید قرار داد."

پیش از تایید صحت انتخابات ریاست جمهوری، مهدی کروبی و میرحسین موسوی اعلام کردند که شورای نگهبان انتخابات را باطل کند و با برگزاری انتخابات مجدد، اعتماد عمومی را بازگرداند.

آقای کروبی ضمن اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده بودکه محمود احمدی نژاد را رئیس جمهوری ایران نمی داند و آقای موسوی نیز از مردم خواسته بود "به صورت مسالمت آمیز و با رعایت اصل عدم برخورد" به مخالفت خود نسبت به نتایج انتخابات ادامه دهند.

آيت الله علی خامنه ای، روز شنبه 23 خرداد، يک روز پس از برگزاری انتخابات و پيش از اعلام نظر شورای نگهبان، با صدور بيانيه ای، نتايج انتخابات را تاييد کرد و از محمود احمدی نژاد به عنوان رئيس جمهوری منتخب ياد کرد.

اعلام اين نتيجه، به بزرگ ترين راهپيمايی ها و اعتراضات در تاريخ سی ساله جمهوری اسلامی انجاميد.

در جريان درگيری ميان معترضان و نيروهای نظامی، امنيتی و بسيج، به گزارش منابع دولتی دست کم 19 تن کشته و شمار زيادی مجروح شده اند.

در عين حال، تعداد زيادی از فعالان سياسی، اعضای ستادهای انتخاباتی ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، روزنامه نگاران و حاضران در اعتراض ها بازداشت شده اند.

مرحله قانونی بعدی: تنفیذ حکم رئیس جمهوری

با تایید صحت دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، مرحله بعدی برای آغاز دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، تنفیذ حکم ریاست جمهوری او توسط آیت الله علی خامنه ای رهبر ایران است.

پس از تنفيذ حکم رياست جمهوری از سوی رهبر ايران، رئيس جمهوری با حضور در مجلس شورای اسلامی سوگند ياد خواهد کرد.

انتخابات ریاست جمهوری ایران در روز 22 خرداد ماه برگزار شد و در جریان آن وزارت کشور ایران اعلام کرد که مجموع آرای اخذ شده در این انتخابات ۳۹ میلیون و ۱۶۵ هزار و ۱۹۱ رأی بوده است که نشان می دهد ۸۵ درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت کرده اند.

بر اساس گزاش وزارت کشور ایران، محمود احمدی نژاد در این انتخابات ۲۴ میلیون و ۵۲۷ هزار و ۵۱۶ رای (۶۲.۶۳ در صد آرا) را کسب کرده و پیروز انتخابات شده است.

آغاز بازشماری : BBC

آغاز بازشماری ۱۰ درصد از آرا صندوق ها در مقابل دوربین تلویزیون ایران

شورای نگهبان قانون اساسی در ایران که وظیفه نظارت بر اجرای مراحل مختلف انتخابات را بر عهده دارد، اعلام کرده است که کار بازشماری 10 درصد از آرا سراسر کشور در مقابل دوربین های تلویزیون دولتی ایران آغاز شده است.

عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان گفته است: این شورا برای اطمینان بیشتر و جلب اعتماد بیشتر هواداران نامزدها، اعلام کرده بود که حاضر است 10 درصد از صندوق ها را به صورت تصادفی بازشماری کند که دستور این بازشماری صادر شده است.

به گفته سخنگوی شورای نگهبان "این شورا تلاش می کند تا پایان وقت اداری روز دوشنبه، نتیجه نهایی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری را اعلام کند."

ساعاتی پیش از این، شورای نگهبان از بی نتیجه بودن جلسه این شورا با نمایندگان میرحسین موسوی خبر داده بود.

روز دوشنبه، 29 ژوئن (8 تیر) آقای کدخدایی گفت که جلسه ای که بین هیات انتخاباتی شورای نگهبان و نمایندگان میرحسین موسوی، نامزد معترض به انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، در روز دوشنبه برگزار شد به "نتیجه روشنی" نرسید.

به گزارش خبرگزاری دولتی ایران - ایرنا - آقای کدخدایی گفته است "شورای نگهبان در ساعات پایانی روز گذشته (یکشنبه) پیشنهادهای غیر مستقیمی از آقای موسوی مبنی بر بازشماری آرا با روش خاصی دریافت کرد."

وی در مورد نحوه دریافت این "پیشنهادهای غیر مستقیم" توضیحی نداد.

به گفته آقای کدخدایی، پیشنهاد آقای موسوی "همچین شامل بازشماری در برخی استان ها، بازبینی ته سوش های تعرفه با سریال شناسنامه ها و بازبینی خطوط برخی از تعرفه ها بود که شورای نگهبان آن را به صورت تصادفی قبول کرد."

وی افزوده است که با توجه به اینکه اعضای شورای نگهبان این پیشنهاد را مثبت تلقی می کردند، قرار شد مذاکراتی صورت بگیرد و ساعت 9 روز دوشنبه، چند تن از اعضای هیات ویژه انتخابات شورا با نمایندگان میرحسین موسوی ملاقات کردند اما "بعد از اتمام جلسه، با تعلل هایی که صورت گرفت، نتیجه روشنی به دست نیامد."

ساعاتی پیش از مخابره این خبر، آقای کدخدایی گفته بود که جلسه شورا و نمایندگان آقای موسوی از ساعت 9 تا 11 بامداد دوشنبه برگزار شده و شورای نگهبان در حال بررسی این پیشنهادهای این نامزد معترض انتخابات است.

پس از اعلام نتیجه رای گیری در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، شورای نگهبان مهلتی را برای دریافت و رسیدگی به شکایات نامزدهای معترض منظور کرد اما با خودداری آنان از همکاری به دلیل نگرانی از عدم بی طرفی شورا، با موافقت آیت الله خامنه ای به مدت پنج روز دیگر تمدید شد.

آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، ساعاتی پس از اعلام نتیجه رای گیری توسط وزارت کشور و قبل از تایید این نتایج از سوی شورای نگهبان، این نتیجه را مورد تایید قرار داد هر چند در پی اعتراضات نسبت به این نتایج، از شورای نگهبان خواست که شکایت نامزدهای معترض را مورد رسیدگی قرار دهد.

برخی از معترضان گفته اند که با توجه به موقعیت رهبر جمهوری اسلامی و ارتباط او با شورای نگهبان، و همچنین عضویت دو تن از اعضای شورا در دولت محمود احمدی نژاد، انتظار می رود این شورا در هر حال نتیجه اولیه انتخابات حاکی از پیروزی محمود احمدی نژاد با درصد قابل توجهی از آرا را مورد تایید نهایی قرار دهد.

میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو نامزد اصلاح طلب انتخابات، خواستار ابطال انتخابات شده اند و آقای موسوی تشکیل شورای حکمیت مستقل برای رسیدگی به شکایات انتخاباتی را هم مطرح کرده است.

محسن رضایی، دیگر نامزد انتخابات هم نسبت به نتیجه انتخابات معترض بوده و گفته بود که تنها در صورتی که دو نامزد دیگر نمایندگانی برای ملاقات با شورای نگهبان اعزام کنند، نمایندگان او نیز در چنین جلسه ای شرکت خواهند کرد.

ظاهرا نمایندگان آقایان کروبی و رضایی در ملاقات روز دوشنبه هیات انتخابات شورای نگهبان با نمایندگان آقای موسوی حضور نداشته اند..

اعلام نتایج رای گیری در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری از سوی وزارت کشور به اعتراضات گسترده ای در داخل و خارج ایران منجر شد و این اعتراضات به شکل های مختلف ادامه داشته است.

معترضان گفته اند که نتیجه اعلام شده انتخابات قابل قبول نیست و دولت را به تقلب گسترده در انتخابات متهم کرده اند.